عکسهایی از ضریح مطهر حضرت عباس علیه السلام

بیانات امام حسين عليه السلام
بسم الله الرحمن الرحيم
بالاترين عبادت
قال الحسين عليه السلام
إنّ قوماً عَبدوا الله رَغبَةً فَتلكَ عبادةُ التُجّار
وَ إنّ قوماً عَبدوا الله رَهبَةً فَتلكَ عِبادةُ العَبيد
وان قوما عبدوا الله شكراً فتلك عبادةُ اْلاَحرار وَ هىَ أفضَلُ اْلعِبادَة
امام حسین علیه السلام فرمود:
گـروهـى خـدا را از روى ميل و رغبت(به بهشت) عبادت مى كنند كه ايـن عبادت تاجـران است
و گروهـى خـدا را از روى تـرس (ازدوزخ) مـى پـرستنـد و ايـن عبادت بندگان است
و گروهى خدا را از روى شكر(و شايستگى پرستـش) عبادت مـى كنند وايـن عبـادت آزادگـان است كه بهتـريـن عبـادت است
تحف العقول, ص 250
كسب رضاى خدا
قال الحسين عليه السلام:
مَن طَلبَ رضَي الله بسَخَطِ النّاس كَفاه الله اُمُور النّاس
وَ مَـن طلبَ رضيَ الناس بسَخطِ الله وَ كّلَه الله الىَ النّاس
امام حسین علیه السلام فرمود:
هركـس رضاى خدا را به غضب مردم بجويد, خدا او را از كارهاى مردم كفايت مى كند
و هـر كـس خشنـودى مردم را به غضب خدا بجـويـد, خـدا او را به مـردم واگذارد
مشكات الانوار طبرسى, ص 86
پيشى گيرنده در آشتى
قال الحسين عليه السلام:
أيّما اثْنَين جَرى بينهما كلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر كانَ سابقة الىَ الجنّة
امام حسین علیه السلام فرمود:
هر يك از دو نفـرى كه ميان آنها نزاعى واقع شـود و يكـى از آن دو رضايت ديگرى را بجـويـد , سبقت گيـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود
محجه البيصاء ج 4,ص 228
ثواب سلام
قال الحسين عليه السلام:
للسّلام سَبعُون حَسنة تِسع وَ سِتُّـون لِلمُبتَـدء وَ واحِـدة لِلـرّادّ.
امام حسین علیه السلام فرمود:
سلام كردن هفتاد حسنه دارد, شخت ونه حسنه از آن سلام كننـده و يكـى از آن جـواب دهنده است
تحف العقول , ص 253
معرفي حضرت مهدى عج
قال الحسين عليه السلام:
تعرفوُن المـهدى بـالسّكينةِ وَاْلـوقار وَ بمـَعرفةِ الحَلالِ وَ بحاجَةِ النّاس إليه وَ لايَحتَاجُ اِلَى أحَدٍ
امام حسین علیه السلام درباره حضرت مهدى (عج) فرموده
شما مردم, آن حضرت را به داشتـن آرامش و متانت و به شناخت حلال و حرام و به رو آوردن مـردم به او و بـى نيـازى او ازمـردم مـى شنـاسيـد
يوم الخلاص, ص 52
روياى دنيا
قال الحسين عليه السلام:
وَاعْلمـُوا أنّ الـدُّنيـا حُلـوهـا وَ مُـرّهـا حُلـُم وَ اْلاِنْتبـاهُ فـى الاخِرَة.
امام حسین علیه السلام فرمود:
بدانيد كه دنيا شيرينى و تلخى اش رويايى بيش نيست, و آگاهى و بيدارى واقعـى در آخرت است
نهج الشهاده, ص 169
پرهيز از كلام پست و سبك
قال الحسين عليه السلام:
لاتَقُـولـُوا بـِاَلْسِنَتِكُـم مـَا يَنْقصُ عَن قـَدْرِكُــم.
امام حسین علیه السلام فرمود:
چيزى به زبـانتـان نيـاوريـد كه از ارزش شمـا بكـاهــد
جلاء العيون ج 2, ص 205
بهداشت جسم و خود سازى
قال الحسين عليه السلام:
اُوصيكُم بِتَقوىَ اللهِ وَ اُحَذِّركُم اَيّامه فَبَادِرُوا بِصحَةِ اْلاَجسام فى مُدّةِ اْلاَعمارِ
فايّاك أن تَكـُونَ مِمَّن يخافُ عَلَى العِبادِ مِن ذنُوُبِهِم وَ يأمَـن العُقُـوبَة مِـن ذَنبه
امام حسین علیه السلام فرمود:
اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم و از(گناه كردن)درايامش بر حذر مـى دارم در مـدت عمر به سلامت و تنـدرستـى جسـم پيشـى گيريد و از كسانـى نباشيـد كه بـر گناه بندگان بيـم دارنـد و خـود از عقـوبت گناه خـويـش آسـوده خاطرهستند
تحف العقول, ص 243 چاپ اسلاميه
اقسام جهاد
قال الحسين عليه السلام:
الحهادُ عَلى اَربعَة اوجه
فَجهادان فَرض وَ جَهاد سُنَّة لايُقام الاّ مَع فَرض وَ جَهادسنة
فَـامّا اَحدُ الفرضيـن فَجهادُ الرَجل نَفسه عَن مَعاصى الله وَ هُـو مِـن اَعظمِ الجَهاد
و مجاهـدة الذيـن مـن الكفار فرض
و امـا الجهاد الذى هـو سنة لا يقام الا مع فرض فان مجاهدة العدوّ فرض على جميع الامة لو تركـوا الجهاد لاتاهـم العذاب و هو مـن عذاب الامة و هـو سنة علـى الامـام , وحـده ان يـاتـى مع الامة فيجـاهـدهـ
و اما الجهاد الذى هو سنة فكلّ سنة اقامة الرجل و جاهد فى اقامتها و بلوغها و احيائها فـالعمل و السعى فيها مـن افضل الاعمال لانها احياء سنة
و قد قال رسـول الله(ص) (من سـن سنة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها الى يوم القيامة من غير ان ينقص من اجورهم شيئا
امام حسین علیه السلام فرمود:جهاد بر چهار گونه است
دوتاى آن فرض, و يكى سنت كه جز با فرض بـر پاداشته نشـود, و ديگر جهاد سنت است
اما آن دوتايى كه فرض است, يكى جهاد شخص با نفـس خـود در مقابل معصيتهاى الهى است و آن بزرگتـرين جهاد است
و جهاد با كفار كه هـم مرز با شماهستند فرض است
و اما جهادى كه سنت است جز با فرض بـرپا نشـود , جهاد با دشمـن است, و واجب است بر همه امت, و اگر جهاد را ترك كننـد عذاب بـر آنان آيد و اين عذابى است كه از خود امت است. و چنين جهادى بر امام سنت است و حـد آن ايـن است كه امام با امت به سـراغ دشمـن رونـد و بـا آنها جهاد كننـد.
واما جهادى كه سنت مطلق است عبارت از هر سنتى است كه شخص آن را بر پا مى دارد و در برپايى و اجرا و زنده كردن آن تلاش مى كند. بنابرايـن, هر نوع كار و كوشـش در اقامه آن از بهترين اعمال خـواهد بـود, زيرا كه آن زنـده نمـودن سنت است
و پيامبـر اكرم صلي الله عليه و آله فـرمـوده است: هر كس سنت و روش نيكـويـى را به وجـود آورد پاداشـش براى او خواهد بود و نيز ثواب هر كس تا روز قيامت بدان عمل كند, بدون آن كه از ثواب آنها چيزى كاسته شود
تحف العقـول , ص 247و248, چـاپ اسلاميه
معني استدراج
قال الحسين عليه السلام:
ألاِسْتِـدراج مِـنَ اللهِ سُبحـانه لِعبْـدِهِ أنْ يَسبغَ عليهِ النّعَم وَ يسلبهُ الشُّكر
امام حسین علیه السلام فرمود:
غافلگير كردن بنده از جانب خداوند به اين شكل است كه به او نعمت فروان دهد و توفيق شكرگزارى را از او بگيرد
تحف العقول , ص 250
پرهيز از ستمكارى
قال الحسين عليه السلام:
إيّـاكَ وَالظُّلـم مَنْ لايَجـد عليكَ نـاصِــراً إلاّ الله عزّوجلّ.
امام حسین علیه السلام فرمود:
بـرحذر بـاشيـد از ستـم كـردن به كسـى كه يـاورى جز خـداوند عزوجل ندارد
تحف العقول,ص 251
اظهار نياز
قال الحسين عليه السلام:
لاتـَرفع حــاجَتَك إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى ديـنٍ, اَو مُــرُوّة اَو حَسَب
امام حسین علیه السلام فرمود:
جز به يكى از سه نفر حاجت مبر: به ديندار, يا صاحب مروت, يا كسى كه اصالت خانوادگى داشته باشد
تحف العقول , ص 251
نشانه هاى عالم و جاهل
قال الحسين عليه السلام:
مـِن علاماتِ اْلقَبـول: الجُلـُوس إلى أهْلِ العقول
وَ مِـن علاماتِ أسبابِ اْلجَهل المُمـاراة لِغَيـر أهلِ اْلكُفـر
وَ مِن دَلائلِ اْلعالِم انتقاده لِحديثِهِ وَ عِلمه بحَقـائِقِ فُنـُونِ النّظّر
امام حسین علیه السلام فرمود:
از نشــانه هـاى قبـول, همنشينـى بـا خـردمنــدان اسـت
و از نشانـه هاى مـوجبات نادانـى , مجادله با مسلمانان
و از نشانه هاى دانا ايـن است كـه سخـن خـود را نقـادى مـى كنـد وبه حقـايق فنـون نظر دانـاست
تحف العقول, ص 252
عاقبت غيبت
قال الحسين عليه السلام:
قالَ لِرَجُل اغْتابَ عِنْدَهُ رَجُلاً: يا هذا كَفَّ عَنِ الْغيبَةِ فَإنَّها إدامُ كِلابِ النّار
امام حسین علیه السلام فرمود:
به مردي كه در حضور امام به ديگري بد گفت، فرمود: اي مرد دست از غيبت بردار كه خوراك سگهاي جهنم است
تحف العقول, ص 250
بخل در سلام
قال الحسين عليه السلام:
اَبْخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ باِلسَّلام
امام حسین علیه السلام فرمود:
بخيل ترين مرد كسي است كه به سلام كردن بخل ورزد
بحارالانوار ج/93 ص/ 294
نتيجه پيروى از گناهكار
قال الحسين عليه السلام:
مـَن حـاوَل امْـرءاً بمَعصيةِ الله كـانَ اَفـوت لِمـا يـَرجـُو وَ اَسرع لِما يحذر.
امام حسین علیه السلام فرمود:
كسى كه با نافرمانى خدا گرد كسى گردد,آنچه را اميد دارد از دست رفتنى تر است و از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد .
تحف العقول,ص 253
دينداري مردم
قال الحسين عليه السلام:
الناسُ عَبيدُ الدّنيا وَ الدّين لَعِقٌ عَلـى اَلسِنَتهم يَحـُوطـُونه مـَادَرّت مَعائشهم فـَاذا محصـوا بـِالبَلاء قَلّ الـدَّيـانــُون
امام حسین علیه السلام فرمود:
به راستـى كه مردم بنده دنيا هستنـد و ديـن بر سر زبان آنهاست و پشتيباني از دين تا آنجاست كه زندگي شان در رفاه است و آن گاه كه در بوته امتحان قرار گيرند، دينداران، كم خواهند بود
سخنان حسين بن علي ص 186
فلسفه قيام
قال الحسين عليه السلام:
إنـّى لَم أخرُج أشِراً وَ لابَطِراً وَ لا مُفسداً وً لا ظالماً
إنّما خَرجْتُ لِطلَبِ اْلاِصلاح فى اُمّة جَـدّى
اُريـد أن آمُـر بـاْلمَعرُوف وَ أنهى عَنِ المُنكـر
وَ اَسيـرُ بسيـرةِ جَــدّى وَ أبى على بن ابيطالب
امام حسین علیه السلام فرمود:
مـن از روى خود خواهى و خـوشگذارانى و يا براى فساد و ستمگرى قيام نكردم
همانا قيام مـن بريايه اصلاح در امت جدم مى باشد
مـى خـواهـم امربه معروف و نهى از منكر كنـم
و به سيـره و روش جـدم وپـدرم علـى بـن ابيطـالب عمل كنــم
مقتل خوارزمى, ج 1,ص 188
و اینك میدانی دوباره، اینك 72 یار و هزاران دشمن كینهتوزی كه رحم و مروّت را از ازل نیاموختهاند. اینك عاشورا كه هر چه از آن بگوییم كم گفتهایم، از برخوردهای جلاّدانه سپاه عمر بن سعد، یا عنایات و الطاف سیدالشهداء علیهالسلام .
سردارانی، سپاه عظیمی را به سوی جهنم رهبری میكردند و امام معصومی لشكر كم تعداد خود را به بهشت بشارت میداد... و سرانجام شهادت، خون، نیزه، عطش و اطفال، تازیانه و سرهای بریده، آه از اسارت و شام، آه از خرابه و...
1. در شب عاشورا به "محمد بن بشیر حضرمی" یكی از یاران امام حسین علیهالسلام خبر دادند كه فرزندت در سرحدّ ری اسیر شده است. او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو میكنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم. امام حسین علیهالسلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد كردن فرزندت بكوش.
محمد بن بشیر گفت: در حالی كه زنده هستم، طعمه درندگان شوم اگر چنین كنم و از تو جدا شوم.
امام علیهالسلام پنج جامه به او داد كه هزار دینار ارزش داشت و فرمود: پس این لباسها را به فرزندت كه همراه توست بسپار تا در آزادی برادرش مصرف كند.9
2. امام حسین علیهالسلام در سخنرانی شب عاشورا خبر از شهادت یاران خود داد و آنان را به پاداش الهی بشارت داد. در این مجلس "قاسم بن الحسن" به امام علیهالسلام عرض كرد: آیا من نیز به شهادت خواهم رسید؟ امام با عطوفت و مهربانی فرمود: فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض كرد: ای عمو! مرگ در كام من از عسل شیرینتر است. امام علیهالسلام فرمودند: آری تو نیز به شهادت خواهی رسید بعد از آنكه به رنج سختی مبتلا شوی، و همچنین پسرم عبداللّه (كودك شیرخوار) به شهادت خواهد رسید. .10
قاسم گفت: مگر لشكر دشمن به خیمهها هم حمله میكنند؟ امام علیهالسلام به ماجرای شهادت عبداللّه اشاره نمودند كه قاسم بن الحسن تاب نیاورد و زارزار گریست و همه بانگ شیون و زاری سر دادند
3. امام علیهالسلام در شب عاشورا دستور دادند برای حفظ حرم و خیام، خندقی را پشت خیمهها حفر كنند. حضرت دستور داد به محض حمله دشمن چوبها و خار و خاشاكی كه در خندق بود را آتش بزنند تا ارتباط دشمن از پشت سر قطع شود و این تدبیر امام علیهالسلام بسیار سودمند بود.11
4. مرحوم شیخ صدوق در كتاب ارزشمند "امالی" نوشته است: شب عاشورا حضرت علیاكبر علیهالسلام و 30 نفر از اصحاب به دستور امام علیهالسلام از شریعه فرات آب آوردند. امام علیهالسلام به یاران خود فرمود: برخیزید، غسل كنید و وضو بگیرید كه این آخرین توشه شماست.
توضیح کاملی درباره عاشورا در مطلب بعدی این وبلاگ قابل نمایش است(حماسه عاشورا)
1. در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامهای كه از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آوردهای. به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی... .5
2. شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامهای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیهالسلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.
شمر نزدیك خیام امام حسین علیهالسلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیهالسلام كه مادرشان امالبنین علیهاالسلام بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفتهام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!6
3. در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیهالسلام امام علیهالسلام را باخبر كرد. امام حسین علیهالسلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟
حضرت عباس علیهالسلام رفت و خبر آورد كه اینان میگویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
امام حسین علیهالسلام به عباس فرمودند: اگر میتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال میداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.7
حضرت عباس علیهالسلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟ "عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی میكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیهالسلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت میدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه میسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت
روز هشتم
1. "خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشتهاند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیهالسلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیهالسلام كلنگی برداشت و در پشت خیمهها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه میكَند و آب بدست میآورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیهالسلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.12
در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیهالسلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان میپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفتهای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مینوشند از آنان مضایقه میكنی؟
عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من میدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفتهام و نمیدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش میسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه میدانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمیبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیهالسلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.2
3. امام علیهالسلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
شب هنگام امام حسین علیهالسلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علیاكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیهالسلام كه فرمود: آیا میخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: میترسم خانهام را خراب كنند! امام علیهالسلام فرمود: من خانهات را میسازم. ابن سعد گفت: میترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناكم و میترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمیگردد، از جای برخاست در حالی كه میفرمود: تو را چه میشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من میدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.3
4.پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامهای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیهالسلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمیگردم یا به مملكت دیگری میروم. عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.4
1. در این روز عبیداللّه بن زیاد نامهای برای عمر بن سعد فرستاد كه: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز كردهام. توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را برای من میفرستند.
2. در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین علیهالسلام عرض كرد: یابن رسول اللّه! در این نزدیكی طائفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم.
امام علیهالسلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آوردهام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت میكنم، او یارانی دارد كه هر یك از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود. عمر بن سعد او را با لشكری انبوه محاصره كرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت مینمایم... .
در این هنگام مردی از بنیاسد كه او را "عبداللّه بن بشیر" مینامیدند برخاست و گفت: من اولین كسی هستم كه این دعوت را اجابت میكنم و سپس رجزی حماسی خواند:
قَدْ عَلِمَ الْقَومُ اِذ تَواكلوُا وَاَحْجَمَ الْفُرْسانُ تَثاقَلُوا اَنِّی شجاعٌ بَطَلٌ مُقاتِلٌ كَاَنَّنِی لَیثُ عَرِینٍ باسِلٌ
"حقیقتا این گروه آگاهند ـ در هنگامی كه آماده پیكار شوند و هنگامی كه سواران از سنگینی و شدت امر بهراسند، ـ كه من [رزمندهای] شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشهام."
سپس مردان قبیله كه تعدادشان به 90 نفر میرسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیهالسلام حركت كردند. در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردی بنام "ازْرَق" را با 400 سوار به سویشان فرستاد. آنان در میان راه با یكدیگر درگیر شدند، در حالی كه فاصله چندانی با امام حسین علیهالسلام نداشتند. هنگامی كه یاران بنیاسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریكی شب پراكنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد.
حبیب بن مظاهر به خدمت امام علیهالسلام آمد و جریان را بازگو كرد. امام علیهالسلام فرمودند: "لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ"
روز پنجم
1. در این روز عبیداللّه بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی"10 را به همراه یك هزار نفر به طرف كربلا گسیل داد.11
2. عبیداللّه بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام "زجر بن قیس" بر سر راه كربلا بایستد و هر كسی را كه قصد یاری امام حسین علیهالسلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیهالسلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد 500 نفر بودند.12
در روز چهارم محرم، عبیداللّه بن زیاد مردم كوفه را در مسجد جمع كرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شركت در جنگ با امام حسین علیهالسلام تشویق و ترغیب نمود.
به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه كه عبارت بودند از:
1. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛
2. یزید بن ركاب كلبی با دو هزار نفر؛
3. حصین بن نمیر با چهار هزار نفر؛
4. مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر؛
به سپاه عمر بن سعد پیوستند.9 بهم پیوستن نیروهای فوق از این روز تا روز عاشورا بوده است.
1. "عمر بن سعد" یك روز پس از ورود امام علیهالسلام به سرزمین كربلا یعنی روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهی از اهل كوفه وارد كربلا شد.6
2. امام حسین علیهالسلام قسمتی از زمین كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع میشد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان كنند.7
3. در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "كثیر بن عبداللّه" ـ كه مرد گستاخی بود ـ را نزد امام علیهالسلام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. كثیر بن عبداللّه به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.
هنگامی كه وی نزدیك خیام رسید، "ابو ثمامه صیداوی" (همان مردی كه ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسین علیهالسلام بود. همینكه او را دید رو به امام عرض كرد: این شخص كه میآید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین علیهالسلام برو. گفت: هرگز چنین نمیكنم.
ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ كنی. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشتكاری هستی و من نمیگذارم بر امام وارد شوی. او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیكی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمدهای؟ حضرت در جواب فرمود:
روز دوم
1. امام حسین علیهالسلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به كربلا وارد شد.1 عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نقل كرده است كه: امام علیهالسلام چون به كربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینكه نام كربلا را شنید فرمود: این مكان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است.2
2. در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامهای "عبیداللّه بن زیاد" را از ورود امام علیهالسلام به كربلا آگاه نمود.3
3. در این روز امام علیهالسلام به اهل كوفه نامهای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود.4 اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیهالسلام را دستگیر كرده و به شهادت رساندند. زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیهالسلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود:
"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَییءٍ قَدیرٌ؛
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی."
به دنبال طرح موضوع آگاهی حضرت امامحسین (ع) از سرنوشتحرکت و نهضتخویش و شبههای که یکی از نویسندگان در تحلیل حرکتحضرت و علم ایشان به سرانجام شهادت ایجاد کرده بود و پیرو پرسشهایی که برخی روحانیون در این خصوص از محضر علامه سید محمد حسین طباطبایی «قدس سره» کردند، ایشان رسالهای کوتاه را در باره علم امام نوشتند و در آن زمان منتشر شد. این رساله همان گونه که آیةالله رضا استادی در مجموعه «بیست مقاله» که به همت ایشان منتشر شده، آوردهاند، «در عین اختصار و کوتاهی از اتقان و استحکام فوقالعادهای برخوردار است.» البته همان نویسنده همان زمان بر این رساله خردهگیری کرده و نقد نوشت ولی علامه طباطبایی قدسسره با پاسخهای خویش، بر مطالب رساله تاکید ورزیدند. نقد و پاسخ نیز در همین مجموعه، پس از اصل رساله آمده است.
بخش اول این رساله در موضوع علم امام (ع) است که علاقهمندان میتوانند برای مطالعه آن به این مجموعه مراجعه کنند. مرحوم علامه عالیمقام، در ادامه رساله با عنوان «نهضتسیدالشهدا (ع) و هدف آن» به تحلیل کوتاه قیام حضرت (ع) پرداختهاند. شخصیت علمی و استحکام تحلیل ایشان که در عین اختصار، نگاشته شده، ما را بر آن داشت که در سرآغاز مقالههای این دفتر ویژه نامه متن آن را عینا از مجموعه یاد شده، برای خوانندگان ارجمند بازگو کنیم.
با یک سیر اجمالی در وضع عمومی آن روز، میتوان نسبتبه تصمیم و اقدام سیدالشهدا (ع) روشن شد. تیرهترین و تاریکترین روزگاری که در جریان تاریخ اسلام به خانواده رسالت و شیعیانشان گذشته، دوره حکومتبیستساله معاویه بود.
معاویه پس از آنکه خلافت اسلامی را - با هر نیرنگ بود - به دست آورد و فرمانروای بیقید و شرط کشور پهناور اسلامی شد، همه نیروی شگرف خود را صرف تحکیم و تقویت فرمانروایی خود و نابود ساختن اهل بیت رسالت مینمود، نه تنها در اینکه آنان را نابود کند بلکه میخواست نام آنان را از زبان مردم و نشان آنان را از یاد مردم محو کند.
جماعتی از صحابه پیغمبر (ص) را که مورد احترام و اعتماد مردم بودند از هر راه بود با خود همراه و با ساختن احادیثبه نفع صحابه و ضرر اهل بیتبه کار انداخت و به دستور او در منابر اسلامی در سرتاسر بلاد اسلامی به امیرالمؤمنین (ع) - مانند یک فریضه دینی - سب و لعن میشد.
به وسیله ایادی خود مانند زیاد بن ابیه و سمرة بن جندب و بسر بن ارطاة و امثال ایشان، هر جا از دوستان اهل بیتسراغ میکرد به زندگیش خاتمه میداد و در این راهها از زر، از زور، از تطمیع، از ترغیب و از تهدید تا آخرین حد توانایی استفاده میکرد.
در چنین محیطی طبعا کار به اینجا میکشد که عامه مردم از بردن نام علی (ع) و آل علی نفرت کنند و کسانی که از دوستی اهل بیت، رگی در دل دارند از ترس جان و مال و عرض خود، هرگونه رابطه خود را با اهل بیت قطع کنند.
واقع امر را از اینجا میتوان به دست آورد که امامتسیدالشهدا (ع) تقریبا ده سال طول کشید که در همه این مدت - جز چند ماه اخیر - معاصر معاویه بود. در طول این مدت از آن حضرت که امام وقت و مبین معارف و احکام دین بود، در تمام فقه اسلامی حتی یک حدیث نقل نشده است; منظور روایتی است که مردم از آن حضرت نقل کرده باشند که شاهد مراجعه و اقبال مردم است نه روایتی که از داخل خاندان آن حضرت مانند ائمه بعدی رسیده باشد.
و از اینجا معلوم میشود که آن روز درب خانه اهل بیتبکلی بسته شده و اقبال مردم به حد صفر رسیده بوده است.
اختناق و فشار روز افزون که محیط اسلامی را فرا گرفته بود به حضرت امام حسین (ع) اجازه ادامه جنگ یا قیام علیه معاویه را نداد و کمترین فایدهای هم نداشت; زیرا:
اولا: معاویه از او بیعت گرفته بود و با وجود بیعت، کسی با وی همراهی نمیکرد.
ثانیا: معاویه خود را یکی از صحابه کبار پیغمبر (ص) و کاتب وحی و مورد اعتماد و دست راستسه نفر از خلفای راشدین به مردم شناسانیده بود و نام خالالمؤمنین را به عنوان لقبی مقدس بر خود گذاشته بود.
ثالثا: با نیرنگ مخصوص به خودش به آسانی میتوانستحضرت امام حسین (ع) را به دست کسان خودش بکشد و بعد به خونخواهی وی برخیزد و از قاتلین وی انتقام بکشد و مجلس عزا نیز برایش برپا کند و عزادار شود!
معاویه وضع زندگی امامحسن (ع) را به جایی کشانیده بود که کمترین امنیتی حتی در داخل خانه شخصی خودش نداشت، و بالاخره نیز (وقتی که میخواستبرای یزید از مردم بیعتبگیرد) آن حضرت را به دست همسر خودش مسموم کرده، شهید ساخت.
همان سیدالشهدا (ع) که پس از درگذشت معاویه بیدرنگ علیه یزید قیام کرد و خود وکسان خود - حتی بچه شیرخواره خود را در این راه فدا کرد، در همه مدت امامتخود که معاصر معاویه بود به این فداکاری قادر نشد; زیرا در برابر نیرنگهای صورتا حق به جانب معاویه و بیعتی که از وی گرفته شده بود، قیام و شهادت او کمترین اثری نداشت.
این بود خلاصه وضع ناگواری که معاویه در محیط اسلامی به وجود آورد و درب خانه پیغمبر اکرم (ص) را بکلی بسته، اهل بیت را از هرگونه اثر و خاصیت انداخت.
آخرین ضربت کاری وی که به پیکر اسلام و مسلمین وارد ساخت این بود که خلافت اسلامی را به سلطنت استبدادی موروثی تبدیل نمود و پسر خود یزید را به جای خود نشانید، در حالی که یزید هیچگونه شخصیت دینی - حتی به طور تزویر و تظاهر - نداشت و همه وقتخود را علنا با ساز و نواز و باده گساری و شاهد بازی و میمونرقصانی میگذرانید و احترامی به مقررات دینی نمیگذاشت و گذشته از همه اینها اعتقادی به دین و آیین نداشت چنانچه وقتی که اسیران اهل بیت و سرهای شهدای کربلا را وارد دمشق میکردند و به تماشای آنها بیرون آمده بود، بانک کلاغی به گوشش رسید، گفت:نعب الغراب فقلت قل او لا تقل فقد اقتضیت من الرسول دیونی (1)
و همچنین هنگامی که اسیران اهل بیت و سر مقدس سیدالشهدا (ع) را به حضورش آوردند، ابیاتی سرود که یکی از آنها این بیت بود : لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحی نزل
زمامداری یزید که توام با ادامه سیاست معاویه بود، تکلیف اسلام و مسلمین را روشن میکرد و منجمله وضع رابطه اهل بیت رسالت را با مسلمانان و شیعیانشان - که میبایستبه دست فراموشی مطلق سپرده شود و بس - معلوم میساخت.
در چنین شرایطی یگانه وسیله و مؤثرترین عامل برای قطعیتیافتن سقوط اهل بیت و درهم ریختن بنیان حق و حقیقت، این بود که سیدالشهدا (ع) با یزید بیعت کند و او را خلیفه و جانشین مفترض الطاعه پیغمبر بشناسند.
امام و مسئله بیعت با یزید
سیدالشهدا (ع) نظر به پیشوایی و رهبری واقعی که داشت نمیتوانستبا یزید بیعت کند و چنین قدم مؤثری در پایمال ساختن دین و آیین، بر دارد و تکلیفی جز امتناع از بیعت نداشت و خدا نیز جز این از وی نمیخواست.
از آن طرف امتناع از بیعت اثری تلخ و ناگوار داشت; زیرا قدرت هولناک و مقاومتناپذیر وقت، با تمام هستی خود، بیعت میخواست (بیعت میخواستیا سر) و به هیچ چیز دیگر قانع نبود و از این روی کشته شدن امام (ع) در صورت امتناع از بیعت، قطعی و لازم لاینفک امتناع بود.
سیدالشهدا (ع) نظر به رعایت مصلحت اسلام و مسلمین، تصمیم قطعی بر امتناع از بیعت، و کشته شدن گرفت و بیمحابا مرگ را بر زندگی ترجیح داد و تکلیف خدایی وی نیز امتناع از بیعت و کشته شدن بود. و این است معنی آنچه در برخی از روایات وارد است که رسول خدا در خواب به او فرمود: خدا میخواهد تو را کشته ببیند. و نیز آن حضرت به بعضی از کسانی که از نهضت منعش میکردند فرمود: خدا میخواهد مرا کشته ببیند. و به هر حال، مراد مشیت تشریعی است نه مشیت تکوینی; زیرا چنانکه سابقا بیان کردیم مشیت تکوینی خدا تاثیری در اراده و فعل ندارد.
آری سیدالشهدا (ع) تصمیم بر امتناع از بیعت و - در نتیجه - کشته شدن گرفت و مرگ را بر زندگی ترجیح داد و جریان حوادث نیز اصابت نظر آن حضرت را به ثبوت رسانید; زیرا شهادت وی با آن وضع دلخراش، مظلومیت و حقانیت اهل بیت را مسجل ساخت و پس از شهادت، تا دوازده سال نهضتها و خونریزیها ادامه یافت و پس از آن همان خانهای که در زمان حیات آن حضرت کسی درب آن را نمیشناختبا مختصر آرامشی که در زمان امام پنجم به وجود آمد، شیعه از اطراف و اکناف مانند سیل به در همان خانه میریختند و پس از آن، روز به روز به آمار شیعیان اهل بیت افزود و حقانیت و نورانیتشان در هر گوشه و کنار جهان به تابش و تلالؤ پرداخت و پایه استوار آن، حقانیت توام با مظلومیت اهل بیت میباشد و پیشتاز این میدان، سیدالشهدا (ع) بود. حالا مقایسه وضع خاندان رسالت و اقبال مردم به آنان در زمان حیات آن حضرت با وضعی که پس از شهادت وی در مدت چهارده قرن پیش آمده و سال به سال تازهتر و عمیقتر میشود، اصابت نظر آن حضرت را آفتابی میکند و بیتی که آن حضرت - بنا به بعضی از روایات - انشاد فرموده، اشاره به همین معنی است:و ما ان طبنا جبن و لکن منایانا و دولة آخرینا
و به همین نظر بود که معاویه به یزید اکیدا وصیت کرده بود که اگر حسین ابن علی از بیعتبا وی خودداری کنداورا به حال خود رها کند و هیچ گونه متعرض وی نشود. معاویه نه از راه اخلاص و محبت این وصیت را میکرد، بلکه میدانست که حسین بن علی (ع) بیعت کننده نیست و اگر به دستیزید کشته شود اهل بیت، مارک مظلومیتبه خود میگیرند و این برای سلطنت اموی، خطرناک و برای اهل بیت، بهترین وسیله تبلیغ و پیشرفت است.
اشاره های مختلف امام (ع) به وظیفه خود
سیدالشهدا (ع) به وظیفه خدایی خود که امتناع از بیعتبود آشنا بود و بهتر از همه به قدرت بیکران و مقاومتناپذیر بنیامیه و روحیه یزید پی برده بود و میدانست که لازم لاینفک خودداری از بیعت، کشته شدن اوست و انجام وظیفه خدایی، شهادت را در بر دارد. و از این معنی در مقامات مختلف با تعبیرات گوناگون کشف میفرمود.
در مجلس حاکم مدینه که از وی بیعت میخواست فرمود: مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند.
هنگامی که شبانه از مدینه بیرون میرفت از جدش رسول اکرم (ص) نقل فرمود که در خواب به وی فرمود: خدا خواسته (یعنی به عنوان تکلیف) که کشته شوی.
در خطبه که هنگام حرکت از مکه خواند و در پاسخ کسانی که میخواستند آن حضرت را از حرکتبه سوی عراق منصرف سازند همان مطلب را تکرار فرمود.
در پاسخ یکی از شخصیتهای اعراب که بین راه اصرار داشت که آن حضرت از رفتن به کوفه منصرف شود و گرنه قطعا کشته خواهد شد، فرمود:
«این رای بر من پوشیده نیست ولی اینان از من دستبردار نیستند و هر جا بروم و هر جا باشم مرا خواهند کشت.»
برخی از این روایات اگر چه معارض دارد یا از جهتسند خالی از ضعف نیست ولی ملاحظه اوضاع و احوال روز و تجزیه و تحلیل قضایا، آنها را کاملا تایید میکند.
اختلاف روش امام (ع) در خلال مدت قیام خود
البته مراد از اینکه میگوییم مقصد امام (ع) از قیام، شهادت بود و خدا شهادت او را خواسته بود، این نیست که خدا از وی خواسته بود که از بیعتیزید خودداری نماید، آنگاه دست روی دست گذاشته به کسان یزید اطلاع دهد که بیایید مرا بکشید و بدین طریق خندهدار وظیفه خود را انجام دهد و نام قیام روی آن بگذارد.
بلکه وظیفه امام (ع) این بود که علیه خلافتشوم یزید قیام کرده، از بیعتبا او امتناع ورزد و امتناع خود را - که به شهادت منتهی خواهد شد - از هر راه ممکن به پایان رساند.
از اینجاست که میبینیم روش امام (ع) در خلال مدت قیام به حسب اختلاف اوضاع و احوال، مختلف بوده است:
در آغاز کار که تحت فشار حاکم مدینه قرار گرفتشبانه از مدینه حرکت کرده به مکه که حرم خدا و مامن دینی بود پناهنده شد و چند ماهی را در مکه در حال پناهندگی گذرانید.
در مکه تحت مراقبتسری مامورین آگاهی خلافتبود تا تصمیم گرفته شد توسط گروهی اعزامی در موسم حج کشته شود یا دستگیر شده به شام فرستاده شود. و از طرف دیگر سیل نامه از جانب عراق به سوی آن حضرت باز شده در صدها و هزارها نامه وعده یاری و نصرت داده او را به عراق دعوت کردند و در آخرین نامه که صریحا به عنوان اتمام حجت - چنانکه بعضی از مورخین نوشتهاند - از اهل کوفه رسید که حضرت تصمیم به حرکت و قیام خونین گرفت. اول به عنوان اتمام حجت، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به کوفه فرستاد و پس از چندی، نامه مسلم مبنی بر مساعد بودن اوضاع نسبتبه قیام، به آن حضرت رسید.
امام (ع) به ملاحظه دو عامل که گفته شد یعنی ورود مامورین سری شام به منظور کشتن یا گرفتن وی و حفظ حرمتخانه خدا و مهیا بودن عراق برای قیام، به سوی کوفه رهسپار شد. سپس در اثنای راه که خبر قتل فجیع مسلم و هانی رسید، روش قیام و جنگ تهاجمی را به قیام دفاعی تبدیل فرموده و به تصفیه جماعتخود پرداخت و تنها کسانی را که تا آخرین قطره خون خود از یاری وی دستبردار نبودند نگهداشته، رهسپار مصرع خود شد. (2)
قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف هاى بـنيادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. اين انحراف ها زائيده انحراف حكومت اسلامى از مسير اصلى خود از سقيفه به بـعد بـود. كه پس از شهادت على(ع)كلا بـه دست سلسله سفيانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاريخى, سران اين حزب هيچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسيدن پيامبر اسلام(ص)را, جلوه اى از پيروزى تـيره بـنى هاشم بـر تـيره بـنى اميه, در جريان كشمكش قبيلگى در درون طايفه بـزرگ قريش مى دانستند(2).
و بـا يك حـركت خـزنده, بـه تـدريج در پـوشش اسـلام بـه مناصب كليدى دسـت يافتند و سرانجـام از سال چهلم هجـرى, حكومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست اين حزب افتاد و پس از بيست سال حكومت معاويه, و بـه دنبـال مرگ وى, پـسرش يزيد بـه قدرت رسيد كه اوج انحراف بـنيادى, و جلوه اى آشكار از ظهور ((جاهليت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود(3).امام حـسـين(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنين فاجـعه اى سكوت كند و احساس وظيفه مى كرد كه در بـرابـر اين وضع, اعتـراض و مخالفت كند. سخنان, نامه ها و ساير اسنادى كه از امام حسين(ع)به دسـت ما رسـيده, بـه روشنى گوياى اين مطلب اسـت. اين اسناد بـيانگر آن است كه از نظر امام, پـيشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ويژگى هايى دارد كه امويان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهيها اين بود كه عناصر فاسد و غير لايق, تكيه بر مسند خلافت اسلامى و جايگاه والاى پـيامبـر زده بـودند و حاكميت و زمامدارى آنها, آثار و نتائج بـسيار تلخ و ويرانگرى بـه دنبـال آورده بود.
چـند نمونه از تـاكيدهاى امام در اين بـاره يادآورى مى شـود:
ويژگى هاى پيشواى مسلمانان
1 - در نخستين روزهايى كه امام حسين(ع)در مدينه, بـراى بـيعت جهت يزيد, در فشار بود, در پاسخ وليد كه پيشنهاد
بيعت بـا يزيد را مطرح كرد, فـرمود: اينك كه مسـلمانان بـه فـرمانروايى مانند يزيد گرفتار شده اند, بايد فاتحه اسلام را خواند(4).
2 - امام ضمن پاسخ نامه هاى كوفيان نوشت:
... امام و پيشواى مسلمانان كسـى اسـت كه بـه كتـاب خـدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پـيش گيرد و از حـق پـيروى كرده بـا تمام وجود خويش مطيع فرمان خدا باشد(5).
3 - امام حـسـين(ع)هنگام عزيمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام «بيضه» خطاب به «حر» خطبه اى ايراد كرد و طى آن انگيزه قيام خود را چنين شرح داد:
«مردم! پـيامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حكومت ستـمگرى مواجـه گردد كه حـرام خدا را حـلال شمرده و پـيمان الهى را درهم مى شكند, بـا سنت و قانون پـيامبـر از در مخالفت درآمده در ميان بـندگان خـدا راه گناه و معصـيت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـيش مى گيرد, ولى او در مقابـل چنين حكومتى, بـا عمل و يا بـا گفتار اظهار مخالفت نكند, بـرخـداوند است كه آن فرد(ساكت)را بـه كيفر همان ستمگر(آتش جهنم)محكوم سازد.
مردم! آگاه باشيد اينان(بنى اميه)اطاعت خدا را ترك و پيروى از شيطان را بـر خود فرض نموده اند, فساد را تـرويج و حدود الهى را تعطيل نموده فى را(كه مخصوص بـه خـاندان پـيامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدايت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قيام بـر ضد اين همه فساد و مفسدين كه دين جدم را تغيير داده اند, از ديگران شايسته ترم ...» (6).
حاكميت بـنى اميه كه امام در اين سخنان بـه گوشه هايى از آثـار سوء آن اشاره نموده, در شوون مختـلف جامعه اسلامى اثر گذاشتـه و فساد و آلودگى و گمراهى را گستـرده و عمومى ساخـتـه بـود. امام حسين(ع)در موارد متعددى انگشت روى اين عواقب سوء گذاشتـه و بـه مردم هشـدار داده اسـت كـه بـه چـند نمـونه آن اشـاره مـى شـود:
محو سنتها و رواج بدعتها
آن حـضرت پـس از ورود بـه مكه, نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنين نوشت:
«...اينك پيك خود را بـا اين نامه بـه سوى شما مى فرستم, شما را به كتاب خدا و سنت پيامبـر دعوت مى كنم, زيرا در شرائطى قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلى از بين رفته و بـدعتها زنده شده است, اگر سخـن مرا بـشنويد, شما را بـه راه راسـت هدايت خـواهم كرد...» (7). ديگر به حق عمل نمى شود.
حسين بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام «ذى حـسم» در ميان ياران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدين شرح ايراد نمود:
«پـيشامدها همين است كه مى بـينيد, جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتيها آشكار و نيكيها و فضيلتها از محيط ما رخت بر بسته است و از فضيلتها جز اندكى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى, همچون چراگاهى سنگلاخ, و كم علف, به جايگاه سخت و دشوارى تبـديل شده است.
آيا نمى بينيد كه ديگر بـه حق عمل نمى شود, و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنين وضعى جـا دارد كه شخص بـا ايمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق ديدار پـروردگار بـاشد. در چنين محيط ذلتـبـار و آلوده اى, مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم...» (8).
مسخ هويت دينى مردم
حاكميت زمامداران اموى و اجراى سياست هاى ضد اسلامى توسط آنان, هويت دينى مردم را مسخ كرده ارزشهاى معنوى را در جامعه از بـين برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل ((ذى حسم)) فرمود:
((...مردم بندگان دنيايند, دين بـه صورت ظاهرى و در حد حرف و سخن در زبـانشان مطرح مى شود, تا زمانى كه معاش و زندگى ماديشان رونق دارد, در اطراف دين گـرد مىآيند, اما زمانى كـه بـا بـلا و گرفتارى آزمايش شوند, دينداران در اقليت هستند.
پيام جاويد قيام امام حسين(ع)
پيام قيام با شكوه سيدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نيست, بلكه اين پـيام پـيامى جاويد و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مكان است, هرجا و در هر جامعه اى كه به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابـود شود, هرجا كه احكام خدا تغيير و تحريف يابد و حاكمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار كنند, در هر جـامعـه اى كه ويژگى هاى جـاهليت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى يزيدى بـوده, و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, كارى حـسينى خواهد بود.
غده تیرویید یکی از غدد درون ریز بدن است که هورمون هایی را برای تنظیم سوخت وساز بدن شما تولید می کند. دیگر غدد مهم درون ریز بدن عبارتند از: لوزالمعده، هیپوفیز، غدد فوق کلیوی، غدد پاراتیرویید و گنادها. غده تیرویید در قسمت میانی نیمه تحتانی گردن زیر حنجره و بالای استخوان های ترقوه قرار دارد. تیرویید غده ای است دمبلی شکل که از دو لب چپ وراست تشکیل شده است. این دو لب به وسیله یک لب میانی به هم متصل می شوند. البته باید بدانید که همیشه نمی توان یک غده تیرویید نرمال را لمس کرد.
● چه موقع غده تیرویید غیرطبیعی است؟
بیماری های غده تیرویید بسیار شایع بوده و میلیون ها نفر را در سراسر دنیا مبتلا می کند. شایع ترین بیماری های تیرویید، پرکاری و کم کاری این غده است. در هر دو حالت، غده تیرویید ممکن است بزرگ تر از حد نرمال باشد. بزرگی غده تیرویید را گواتر می نامند. گاهی اوقات التهاب غده تیرویید باعث بزرگی آن می شود. بیماران ممکن است دچار توده یا گره در غده تیرویید شوند. این توده ها ممکن است به آرامی یا بسیار سریع بزرگ شوند. این توده ها حتما باید به وسیله پزشک بررسی شوند.
● تشخیص بیماری های تیرویید، چگونه است؟
تشخیص بیماری های عملکردی یا توده های تیرویید در درجه نخست، براساس شرح حال و معاینه بالینی است. پزشک، گردن شما را معاینه کرده و از شما می خواهد برای برجسته شدن غده تیرویید چانه خود را بالا برده و آب دهان خود را ببلعید. دیگر آزمایش هایی که پزشک ممکن است برای شما درخواست کند عبارتند از:
۱) سونوگرافی گردن و غده تیرویید
۲) اندازه گیری هورمون های تیرویید در خون۳
۳) اسکن رادیو اکتیو
۴) نمونه برداری از سلول های تیرویید با استفاده از سوزن ظریف
۵) عکس قفسه سینه
۶) سی تی اسکن یا ام.آر.آی
۷) نمونه برداری از سلول های تیرویید با سوزن ظریف
اگر توده ای در تیرویید شما وجود داشته باشد، ممکن است پزشک انجام یک نمونه برداری با سوزن ظریف را برای شما انجام دهد. این کار بی خطر و به نسبت بدون درد است. سوزنی از روی پوست وارد توده شده و از آن نمونه برداری می کند. درد مختصری بعد از انجام این کار ممکن است وجود داشته باشد. این آزمایش، اطلاعات مفیدی را در مورد توده موجود در غده تیرویید دراختیار پزشک قرار می دهد و به ویژه به او در افتراق توده های خوش خیم از بدخیم کمک می کند.
● درمان بیماری های تیرویید
پر کاری و کم کاری تیرویید معمولا به کمک داروها درمان می شوند. اگر هورمون تیرویید کمتر از حد نرمال تولید شود (کم کاری تیرویید) می توان آن را با استفاده از قرص لووتیروکسین درمان کرد. پرکاری تیرویید نیز به وسیله داروهایی مانند متی مازول درمان می شود. اما گاهی اوقات ممکن است برای درمان کامل، احتیاج به برداشتن غده تیرویید به کمک جراحی داشته باشد. اگر توده ای در تیرویید وجود داشته یا اینکه به صورت منتشر بزرگ شده باشد، پزشک براساس معاینات و نتایج آزمایش ها، درمان را انتخاب می کند. اکثر توده های تیرویید خوش خیم بوده و اغلب به وسیله هورمون های تیرویید سرکوب می شوند. هدف از این درمان کوچک کردن و از بین بردن توده در مدت زمانی بین ۳ ۶ ماه است. اگر توده در حین درمان بزرگ تر شود، اکثر پزشکان توصیه به جراحی آن می کنند و درصورتی که گزارش نمونه برداری سوزنی مطرح کننده سرطان یا مشکوک به آن باشد جراحی ضروری است.
● جراحی تیرویید
جراحی تیرویید، عبارت است از برداشتن همه یا بخشی از غده تیرویید. این عمل در بیمارستان و با بیهوشی کامل انجام می شود. معمولا لب یک طرف که توده دارد همراه با لب میانی برداشته می شود. در هنگام جراحی از لب طرف مقابل نمونه برداری شده و درصورتی که مشکوک به بدخیمی باشد آن هم برداشته می شود. جراح درمورد این احتمال، قبل از عمل با شما صحبت خواهد کرد. بعد از جراحی در محل عمل ممکن است وسیله ای شیلنگ مانند به نام «درن» قرار داده شود که مسوول تخلیه خون است. این درن، معمولا ظرف ۲۴ ساعت برداشته می شود. اکثر بیماران یک تا سه روز بعد از عمل از بیمارستان مرخص می شوند. عوارض بعد از جراحی تیرویید نادر است.
بعضی از آنها عبارتند از: خونریزی، گرفتگی صدا، دشواری بلع، بی حسی پوست گردن و پایین آمدن کلسیم خون. اکثر عوارض، ظرف مدت زمان کوتاهی بهبود می یابند. بیمارانی که کل غده تیروییدشان خارج می شود بیشتر در معرض افت کلسیم خون قرار دارند. این مساله ناشی از آسیب دیدن غده پاراتیرویید در حین عمل است.
بیمارانی که همه تیروییدشان خارج می شود، نیاز به جایگزینی هورمون های تیرویید با استفاده از قرص های هورمونی دارند. برخی هم احتیاج به جایگزینی کلسیم دارند.
بدون شک اولین راهکار برای مبارزه با سیگار اطلاع رسانی درباره مضرات سیگار به نسل جوان و نوجوان است اما به هر حال خیل عظیمی از جمعیت جوان و سالمند کشور به سیگار معتادند و بهبود سلامت جسمی آنان در ارتباط تنگاتنگ با سلامت جامعه است. از این رو و پس از ارائه چندین گزارش با موضوعاتی مانند تاثیر سیگارکشیدن زنان بر سلامت خانواده و تاثیر سیگار بر اثربخشی داروها قصد داریم سیگاری ها را با روش های ترک سیگار آشنا کنیم. به همین منظور به سراغ دکتر رضا افشاری متخصص سم شناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد رفتیم. وی در آغاز بحث می گوید: یکی از مشکلاتی که جامعه بشری با آن روبه روست اعتیاد و عادت بد است. سیگار به عنوان یک عادت بد پدیده ای قدیمی نیست اما طی مدت کوتاه ورود به جوامع زمینه گسترده ای از بیماری ها را مساعد کرده است. اگر بخواهیم درباره ترک سیگار سخن بگوییم در واقع باید از مراحل آن آغاز کنیم. مرحله اول تصمیم گیری، مرحله دوم آماده شدن برای ترک، مرحله سوم زمان ترک کردن و مرحله چهارم ادامه داشتن ترک سیگار است.
مرحله تصمیم گیری مهم ترین مرحله برای ترک است یعنی مرحله ای است که فرد به جایی می رسد که طی آن تصمیم می گیرد سیگار را کنار بگذارد. طبیعی است که این اتفاق خود به خود نمی افتد و اتفاقاتی می افتد تا فرد به این درجه می رسد. در مرحله تصمیم گیری ۳ شاخص به فرد کمک می کند تا این تصمیم مهم را بگیرد. اول این که از خطرات سیگار آگاه می شود دوم این که متوجه منافع ترک سیگار می شود و در نهایت دلایل ترک سیگار برایش واضح و شفاف می شود.
شاید درباره خطرات سیگار بسیار شنیده باشیم اما هستند سیگاری هایی که از حجم خطرات ناشی از سیگار مطلع نیستند. این مسئله به ویژه در مورد سیگاری های جوان صادق است زیرا اصولا عواقب سیگار بلندمدت است و در کوتاه مدت فرد را درگیر نمی کند.
بنابراین جوانی که سیگار می کشد فقط به همان لحظه می اندیشد و تصور می کند با خطرات سیگار سال ها فاصله دارد. بنابراین باید هرچه زودتر اطلاع رسانی به او آغاز شود، اگر بخواهیم به صورت خلاصه به خطرات سیگار اشاره کنیم باید به اولین خطر سیگار که نیکوتین است، اشاره کنیم. نیکوتین باعث احساس لذت مختصر پس از سیگار کشیدن در فرد می شود. این ماده باعث افزایش ضربان قلب، فشارخون، تاثیر بر مغز و تنگ شدن شریان های خون و منجر به سکته قلبی و مغزی می شود. نیکوتین همچنین به زخم معده، تحریک سیستم های عصبی، نازایی، ناتوانی جنسی، سقط جنین و غیره منجر می شود. منوکسید کربن ناشی از سیگار نیز در سیگاری ها باعث تضعیف تنفس و مسمومیت مزمن در سیگاری هایی که مدت و تعداد زیادی سیگار مصرف می کنند، می شود.
صدها ماده سمی و مضر در سیگار وجود دارد که پرداختن به آن ها از حوصله بحث ما خارج است اما یکی از آن ها تار (Tar) است. بسیاری از این مواد شیمیایی ممکن است در بدن سیگاری ها به انواع سرطان ها منجر شود. ماده تار ناشی از سوختن سیگار است و روی لب، انگشتان و دندان های افراد سیگاری به صورت رنگ زرد یا قهوه ای می نشیند و قابل مشاهده است. این ماده در ریه جمع و باعث ابتلای فرد به بیماری های تنفسی می شود. سیگار همچنین به صورت غیرمستقیم سلامت اطرافیان فرد سیگاری را تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که طبق تحقیقات مشخص شده است بچه هایی که والدین سیگاری دارند ۲ برابر همسالان خود در معرض آسم و برونشیت قرار دارند.
ریه کودکان به ویژه در سن رشد، مستعد عوارض ناشی از استنشاق دود سیگار است و تنفس دود سیگار به سرعت سیستم تنفسی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد به خصوص در فضاهای بسته و کوچک که بلافاصله آن ها را درگیر می کند.
مشاور سازمان جهانی بهداشت با تاکید بر وجود شواهد مستدل درباره تاثیر سیگار در نازایی زنان سیگاری توضیح می دهد: طبق مطالعات انجام شده ۳۰ درصد زنان سیگاری دچار نازایی می شوند و ۳ برابر زنان غیرسیگاری سقط جنین را تجربه می کنند.
نوزادان مادران سیگاری به شکل چشمگیری نارس و کم وزن، به دنیا می آیند و یا دچار نقص های ژنتیکی یا آلرژی می باشند و بیشتر احتمال دارد دچار ناتوانی در یادگیری شوند. عده ای از این نوزادان هم ممکن است مرده به دنیا بیایند. در آقایان نیز طبق مطالعات، سیگار احتمال ناتوانی جنسی را به ۲ برابر می رساند و باعث کاهش تعداد و حرکت اسپرم می شود و احتمال نازایی را در آن ها نیز افزایش می دهد. سیگار همچنین باعث افزایش چین و چروک در پنجمین دهه زندگی می شود و به عبارتی سیگار باعث جلو افتادن بروز چین و چروک در آن ها می شود.
بسیاری از سیگاری ها ممکن است از این عوارض اطلاع داشته باشند اما شاید اگر این اطلاعات کافی نباشد خوب است به آن ها بگوییم اگر ترک کنند چه اتفاقی می افتد. یکی از شناخته شده ترین مزایای ترک سیگار، کاهش احتمال مرگ زودرس است. طبق تحقیقات افراد سیگاری که اقدام به ترک کنند ۵۰ درصد کمتر از افراد سیگاری که اقدام به ترک نکرده اند احتمال دارد طی ۵ سال آینده فوت کنند یعنی آن ها در واقع خطر مرگ زودرس خود را به نصف کاهش می دهند اگر همین افراد ۱۵ سال در حالت ترک باقی بمانند خطر مرگ زودرس را تقریبا مثل یک فرد غیرسیگاری از خود دور کرده اند.
از طرفی آن ها خطر سرطان ریه یا آمفی زم و برونشیت را که از بیماری های تنفسی مزمن سیگاری هاست از خود دور کرده اند.
افرادی که اقدام به ترک سیگار می کنند ۳۰ تا ۵۰ درصد خطر این بیماری ها را کاهش می دهند و هر قدر در سن پایین اقدام به ترک کنند برای سلامت شان بهتر است، بنابراین بهبود عملکرد ریه در سیگاری های مبتلا به امراض قلبی قطعی است.
تا به این جا سعی کردیم سیگاری ها را مجاب کنیم که برای بهبود سلامت خود و دور کردن بیماری های مختلف، به ترک سیگار فکر کنند. اما از آن جا که سلامت نعمتی است که تا از ما گرفته نشود به آن فکر نمی کنیم، طبیعی است که این دلایل کافی نباشد، بنابراین بهتر است به دلایلی که یک سیگاری را متقاعد به ترک سیگار می کند، اشاره کنیم. طبیعی است که خود سیگاری ها ممکن است متوجه بسیاری از این دلایل نباشند و سیگار کشیدن را یک امر شخصی و خصوصی بپندارند، اما به هر حال این طور نیست. طبق مطالعات انجام شده مشخص شده که ترک سیگار نه فقط امراض مزمن را کاهش می دهد بلکه تعداد موارد سرماخوردگی را کاهش می دهد و فرزندان آن ها کمتر دچار بیماری و سرماخوردگی می شوند، ترک سیگار به کاهش مشکلات گوارشی فرد می انجامد و پدر نقش مثبت و واقعی خود را در خانواده بازمی یابد.
فردی که اقدام به ترک سیگار کرده قدرت بویایی و چشایی خود را دوباره به دست می آورد و می تواند از بو و طعم غذا لذت بیشتری ببرد. افراد پس از ترک سیگار بهتر می خوابند و می توانند پول سیگار را صرفه جویی کنند و به مصارف دیگر برسانند. افراد خانواده و خود فرد کمتر دچار سردرد خواهند شد و سرفه های ناشی از سیگار در آن ها کمتر می شود. آن ها انرژی بیشتر و آرامش بیشتری کسب خواهند کرد و نه فقط عمر خود را افزایش می دهند بلکه به کیفیت زندگی خود می افزایند. اطرافیان آن ها شکایت نخواهند کرد و احتمال این که پس از ترک سیگار به ورزش روی آورند، زیاد است و در نهایت این که پس از ترک سیگار به علت موفقیت در این کار احساس غرور می کنند و از آن به عنوان یک تجربه خوشایند یاد خواهند کرد.
اما اشاره به برخی نکات و تصورات نادرست درباره ترک سیگار ضروری است زیرا در میان جماعت سیگاری بسیار شایع است، عده ای از سیگاری ها تصور می کنند اگر سیگار را ترک کنند دچار استرس می شوند، بعضی تصور می کنند مجبور می شوند ماده دیگری را که چه بسا خطرناک تر است جایگزین سیگار کنند یا به علت افزایش وزن به خصوص در خانم ها، از ترک سیگار سرباز می زنند. به هر حال این توضیح قابل بیان است که تمامی این مشکلات قابل کنترل است و اگر یک سیگاری برای ترک سیگار اراده قوی داشته باشد، بدون شک این مشکلات را نیز رفع خواهد کرد. بنابراین سیگاری ها با این تصورات ناصحیح نباید سیگار کشیدن خود را توجیه کنند و باید بدانند احتمال بروز این مشکلات با وجود روش های علمی ترک سیگار کم است و مزایای ترک سیگار آن قدر زیاد است که فرد باید به صورت منطقی دریابد که مزایای آن بسیار بیشتر است.
به عبارتی اطلاع رسانی درباره مضرات سیگار برای یک جوان بسیار دشوارتر از یک سیگاری که سال ها سیگار می کشد، است. اما به هر حال گروه های هدفی هم هستند که اطلاع رسانی برای آن ها بسیار ضروری است. مثل خانم های باردار که ترک سیگار برای آ ن ها بسیار حیاتی است. زیرا سیگار سلامت مادر و جنین را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد. باید تاکید کرد که تصمیم گیری برای ترک سیگار بسیار مهم است اما ترک سیگار کار ساده ای نیست و وابستگی روانی ناشی از آن، یک اراده و همت قوی می خواهد.
میوه و سبزی حاوی فیبرهای حلال چربی هستند، بنابراین تا می توانید از آنها استفاده کنید. اگر کوشش می کنید که بدون تحمل رنج گرسنگی از وزن خود بکاهید، این فهرست که شامل ۱۰ مورد از بهترین موادغذایی مناسب با رژیم است، می تواند برای شما مناسب باشد. این فهرست را در جایی مانند روی درب یخچال نصب کنید و یک کپی از آن را هنگام خرید با خود داشته باشید. بنا به گفته «سوزان برک» (Burke Susan) متخصص ارشد تغذیه در eDiets، هیچ غذایی وجود ندارد که خوردن آن موجب کاهش وزن شود. از آنجایی که غذاها به خودی خود مانند دارو عمل نمی کنند، نمی توانند گوارش شما را سریع تر کنند یا اینکه موجب شکسته شدن مولکول های چربی شوند. اما موادی وجود دارند که گنجانیدن آنها در برنامه تغذیه روزانه، موجب کم شدن کالری مصرفی و در نتیجه کاهش وزن می شود. او اضافه می کند: «جایگزین کردن غذاهای کم کالری و سرشار از فیبر بجای مواد پرکالری و چرب موجب کاهش کالری دریافتی می شود
به این ترتیب بدن بهتر تغذیه می شود، غذاها طعم بهتری دارند و وزن هم کاهش پیدا می کند، چراکه این اتفاق یک معجزه نیست و با یک محاسبه ساده، صحت آن ثابت می شود.» این متخصص ارشد تغذیه می گوید:
«من چیزهایی درباره رژیم سوپ کلم، رژیم گریپ فروت و رژیم های پروتئین شنیده ام. اما این رژیم ها تاثیر مطلوبی ندارند. هیچ یک از تبلیغاتی را که ادعا می کنند محصولی دارند که از بین برنده، حل کننده یا دفع کننده چربی هستند را جدی نگیرید، این محصولات فقط جیب شما را سبک می کنند.» بنا به نظر «سوزان برک»، بهترین راه برای تبدیل کردن بدن به یک دستگاه چربی سوز، افزایش دادن توده ماهیچه ای، کاستن از ذخیره چربی است و البته تقویت کردن عضلات نیز باید جزیی از برنامه روزانه برای کاهش وزن شما باشد. «سوزان۱۰ » ماده غذایی را معرفی می کند که میزان چربی آنها صفر یا در حد قابل چشم پوشی است. شما بطور حتم با چند مورد از آنها آشنا هستید اما یک مرور و یادآوری مطمئنا مفید واقع می شود و ضرری ندارد:
۱) آب، همیشه آب: خوب، این اولین مورد فهرست، چندان «غذا» نیست اما آب یکی از بهترین مواد طبیعی برای کاهش اشتها است یکی از اجزا مهم هر رژیم خوب غذایی است. دانستن اینکه ۸۰ درصد خون و مغز از آب تشکیل شده، حیاتی بودن این ماده بر شما آشکار می شود. تحقیقات نشان داده اند که نوشیدن آب روند سوخت و ساز را سرعت می بخشد.با توجه به اینکه تشنگی، معمولا به اشتباه به گرسنگی تعبیر می شود، سیراب نگهداشتن بدن از پرخوری جلوگیری می کند. گریپ فروت سرشار از ویتامین C است و در کاهش مقدار انسولین معجزه می کند و موجب کاهش وزن می شود.
۲) چای سبز: همانطور که اکثر افراد میدانند، کافئین میتواند سرعت سوخت و ساز بدن را افزایش دهد، اما این ماده اثرات جانبی سوئی هم دارد. نوشیدن یک فنجان قهوه در روز مشکلی ایجاد نمی کند، اما اگر به نوشیدن مایعی داغ علاقه دارید، چای سبز را امتحان کنید. این نوشیدنی عالی نه تنها سرعت گوارش را بالا میبرد بلکه حاوی مواد ضد سرطان هم هست و از بروز مشکلات قلبی جلوگیری می کند.
۳) سالاد: این بار که به رستوران رفتید، به یاد داشته باشید که اگر ابتدا یک سالاد بزرگ، پر از سبزیجات ترد و سالم سفارش دهید، در طول صرف غذا چقدر راحت میتوانید اشتهای خود را کنترل کنید یا غذای اصلی بسیار مختصری سفارش دهید. عادت کنید که قبل از هر غذا سالاد میل کنید. به این ترتیب برای غذای اصلی جای چندانی نخواهید داشت و در ضمن بدون هیچ دردسری فیبر بیشتری مصرف کرده، کالری دریافتی بدن را کاهش میدهید و در نهایت بدون احساس گرسنگی، وزن کم می کنید.
۴) لبنیات: اگر قصد کاهش وزن دارید، بد نیست که ذخیره لبنیات خانه را افزایش دهید. کلسیم یکی از عناصر مهمی است که باید در رژیمهای کاهش وزن گنجانده شود و مصرف مواد لبنی حاوی کلسیم نیز بسیار مفید است. البته توجه داشته باشید که از شیر، ماست و پنیر کم چربی یا بدون چربی استفاده کنید و تا حد امکان از شیر تازه استفاده کنید نه شیرهایی که مدت دار هستند. حتی اگر به شیر یا سایر مواد لبنی حساسیت دارید میتوانید از شیر سویا (که سرشار از کلسیم و ویتامین D است) استفاده کنید. هنگام تهیه شیر سویا توجه کنید که شکر موجود در آن کم یا صفر باشد.
۵) سوپ: سوپ نه تنها در وعده غذای شبانه، بلکه در هر ساعت روز می تواند یک میان وعده مناسب باشد. بنا به جدیدترین تحقیقات که در دانشگاه «پنسیلوانیا» صورت گرفته است، کسانی که در رژیم خود، سوپ را بعنوان خوراکی میان وعده صبح و ظهر انتخاب کرده اند، بطور متوسط ۱۰۰ کالری کمتر از دیگران مصرف کرده اند. سوپ هم، مانند سالاد عمل می کند و با نیمه سیر کردن شما، اشتهای زیادی برای پرداختن به غذاهای دیگر باقی نمی گذارد. البته راز موفقیت در مصرف سوپ اینست که از سوپ هایی میل کنید که فاقد خامه و چربی باشند و با سبزیجات، آب گوجه فرنگی و آب مرغ یا گوشت بدون چربی تهیه شده باشند.
۶) دانه کامل: بنا به گفته «سوزان»، افزودن غلات کامل (با سبوس) به برنامه روزانه بسیار اهمیت دارد. استفاده از نان های گندم یا جوی کامل، سرشار از فیبر است و به سرعت موجب سیری می شود. نان های سفید موجب بهم خوردن تعادل قندخون می شوند در حالی که غلات کامل (چه بصورت نان، برشتوک یا پخته شده در آش و سوپ) بخاطر دیر هضم بودن، سرعت هضم غذا را کاهش داده و موجب می شوند که مدت بیشتری احساس سیری کنید. همواره از نانی استفاده کنید که از آرد کامل تهیه شده باشد، شناسایی آن ساده است، هرچه تیره تر بهتر.
۷) بوقلمون: پروتئین هم یکی از اجزا مهم یک رژیم غذایی صحیح است و موجب ساخته شدن بافت ماهیچه ای و سوخته شدن چربی است. گوشت بدون چربی سینه بوقلمون، غذای مورد علاقه ورزشکاران و بدنسازان است، زیرا هر ۸۵ گرم آن تنها ۱۲۰ کالری دارد و حاوی ۲۶ گرم پروتئین سیر کننده و یک گرم چربی است. همچنین به هیچ وجه چربی اشباع شده ندارد.
۸) جو دوسر: جو دوسر پرک شده پخته شده در شیر بدون چربی، بهترین غذا برای صبحانه است. این غذا که در فهرست کربوهیدرات های مفید قرار دارد، منبع مواد ضدکلسترول و فیبرهای حلال چربی است و شما را در طول روز سیر و پر انرژی نگه می دارد. توجه کنید که از انواع آماده آن استفاده نکنید زیرا فاقد ویتامین، مواد معدنی و فیبر کافی هستند.
۹) میوه و سبزیجات تازه: شما حتما منتظر دیدن این دو ماده غذایی بودید. طبیعی است که شما نمی توانید بدون وجود این مواد یک رژیم موفق و سالم داشته باشید. فیبرهای حلال چربی و فیبرهای ساده موجود در میوه و سبزی بعلاوه آب موجود در آنها، این مواد را به غذاهایی چربی سوز تبدیل کرده است. هرچه میل دارید سبزی تازه و میوه میل کنید و با کاستن از کالری دریافتی بدن، وزن خود را کاهش دهید.
۱۰) گریپ فروت: هرچند رژیم گریپ فروت آنچنان مورد تایید «سوزان برک» نیست اما استفاده از این میوه پرخاصیت بسیار مفید است. گریپ فروت سرشار از ویتامین C است و در کاهش مقدار انسولین معجزه می کند و موجب کاهش وزن می شود. توجه کنید که اگر دارویی خاص مصرف می کنید یا تحت نظر پزشک هستید، قبل از مصرف گریپ فروت حتما با پزشک خود مشورت کنید.
کمردرد بعد از سرماخوردگی دومین عامل مراجعه بیماران به پزشک است. همچنین پنجمین علت رایج بستری شدن در بیمارستانها و سومین جراحی شایع، در مورد بیماران کمردردی صورت میپذیرد. شاید جالب باشد که بدانید شکایت ۵۶ درصد از مردم کل دنیا هم بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب یا انجام فعالیتهای زناشویی، از کمردرد است و بهتر است این را هم بگوییم که کمردرد فقط به دلیل بلند کردن اجسام سنگین یا بد خوابیدن به وجود نمیآید بلکه مجموعه عوامل و عادات غلطی که هر فرد در طول روز و فعالیتهای روزانهاش آنها را دنبال میکند، باعث به وجود آمدن این درد کمرشکن میشوند. در این بخش ما به چند عادت غلطی که ابتلا به کمردرد را در پی دارند اشاره میکنیم و راهحل کنار گذاشتن آن را هم عنوان مینماییم تا اگر شما هم از درد کمر رنج میبرید، بتوانید عادتهای غلطتان را بشناسید و آنها را رفع کنید.
۱) پشتمیزنشینی
آیا میدانید که نشستن، ۴۰ درصد بیشتر از ایستادن به ستون فقرات شما فشار وارد میکند؟ خیلی از افراد بعد از چند روزی که کار زیاد، تمام وقتشان را پر میکند از دردکمر هم علاوه بر خستگی روحی شکایت دارند و شاید ندانند که نشستن بیش از حد، آن هم در وضعیتی غیرمتعارف و غیراستاندارد به کمرشان آسیب رسانده است. ماهیچههای کمر وقتی که ساعات زیادی بیکار و در یک وضعیت قرار میگیرند، ضعیف میشوند و این ضعف باعث احساس درد از سوی شما میگردد.
▪ راهحل: نشستن در زاویه ۱۳۵ درجه کمک شایانی به کاهش فشار روی ستون فقراتتان میکند. بنابراین هر چند دقیقه یک بار از حالت ۹۰ درجه یا کمتر خارج شوید و کمی لم دهید و به حالت ۱۳۵ درجه دربیایید. همچنین برای جلوگیری از ابتلا به کمردرد میتوانید هر نیم ساعت یکبار از جای خود بلند شوید و ۳۰ ثانیه قدم بزنید یا ناهار و چایتان را سر پا میل کنید. راستی یادتان باشد که هنگام کار با کامپیوتر، سر و گردن خود را به سمت جلو یا اطراف خم نکنید و صاف و مستقیم به صفحه کامپیوتر نگاه کنید زیرا خم کردن سر هم فشار زیادی به ستون فقرات وارد میکند.
۲) رانندگیهای طولانیمدت
رانندگیهای طولانیمدت آن هم در حالتی که گردن و شانهها به سمت جلو خم باشند، سبب سفت شدن قفسهسینه و در نتیجه فشار آمدن به گردن و ستون فقرات میشود. بنابراین کمردرد، مشکل غیرقابل تصوری در میان رانندگان بین شهری و حتی درونشهری نیست.
▪ راهحل: در زاویه ۹۰ درجه بنشینید و صندلی خود را به فرمان ماشین نزدیک کنید تا هیچگونه کششی به سمت جلو نداشته باشید. هر دو یا سه ساعت یک بار هم توقف کنید و پنج دقیقه نرمش انجام دهید.
۳) فراموش کردن فعالیتهای ورزشی
نتایج جدیدترین تحقیقات نشان دادهاند که ۴۰ درصد از افرادی که بعد از ابتلا به کمردرد، دور ورزش را خط کشیدهاند یا فعالیتهای ورزشیشان را کم کردهاند، شدت درد کمرشان بیشتر شده است.
▪ راهحل: به گفته دکتر راجرائو، جراح ستونفقرات، ورزش کردن برای بهبود بسیاری از بیماریها موثر است. او میگوید که پیادهرویهای سبک و منظم و انجام دادن نرمشهایی مانند خم کردن بدن و رساندن نوک انگشتان دست تا زیر زانو برای التیام درد کمر بسیار مفید است.
۴) نادیده گرفتن فعالیتهایی مانند یوگا
شاید برایتان عجیب باشد اگر بگوییم یوگا نه تنها باعث کاهش استرس میشود بلکه تا حد قابل قبولی دردهایی مثل کمردرد را هم کم میکند. به گفته محققان دانشگاه واشنگتن و براساس تحقیقی که روی ۱۰۱ بیمار مبتلا به کمردرد انجام دادهاند، انجام فعالیتی مثل یوگا که نفس عمیق و آرامش جسم و تن در طول فعالیت را در پی دارد، میتواند اثر به سزایی در کاهش کمردرد در کنار ورزشهای فیزیکی دیگر داشته باشد.
▪ راهحل: امروزه در هر محلهای کلاسهای یوگا و مدیتیشن پیدا میشود. پس در یک کلاس محلی ثبتنام کنید و قبل از اولین جلسه به مربیتان بگویید که برای کاهش کمردردتان در این کلاس عضو شدهاید. اگر هم وقت کافی برای کلاس رفتن ندارید، یک فیلم آموزش یوگا تهیه کنید و فعالیتهای موردنظر را در خانه انجام دهید.
۵) اعتیاد به شکستن قولنج
کم نیستند افرادی که برای التیام درد کمرشان یا از روی عادت، اقدام به شکستن قولنج خود میکنند و نمیدانند که این کار نه تنها دردشان را کم نمیکند بلکه به مرور زمان باعث به وجود آمدن یا تشدید آسیبهای کمریشان میشود.
▪ راهحل: شما برای اینکه کمردرد نگیرید، به ماهیچههای کمری قوی و ستون فقراتی سالم نیاز دارید و با شکستن قولنج و آسیب رساندن به ستون فقرات، شانس سلامت کامل را از خود میگیرید. بنابراین سعی کنید این عادت اشتباه را از سرتان خارج کنید و هر وقت احساس کردید که کمرتان ناراحت است به جای شکستن قولنج، چند نرمش ساده انجام دهید. خم شدن به پایین و طرفین به صورت آرامآرام میتواند میل به شکستن قولنج را در وجودتان سرکوب کند.
۶) تغذیه نامناسب
شاید کمتر کسی فکر کند که تغذیه هم میتواند در کاهش کمردرد موثر باشد اما دانشمندان اعتقاد دارند که تغذیه مناسب همانقدر که میتواند در داشتن قلب و وزن و فشارخونی متناسب و سالم موثر باشد، میتواند برای جلوگیری از کمردرد هم مفید واقع شود. نتیجه تازهترین تحقیقات نشان میدهند که تغذیه نامناسب و در نتیجه سوخت وساز شیمیایی نامتناسب در بدن باعث افزایش ارسال سیگنالهای عصبی حاوی پیغام درد به مغز میشود.
▪ راهحل: براساس مطالب مندرج در کتاب «واقعیتهای کمردرد»، رژیم غذایی مناسب برای افراد مبتلا به کمردرد، رژیمی است که بتواند التهاب بدن را کاهش دهد و برای کاهش این التهاب و در نتیجه کاهش کمردردتان باید از خوردن بیش از حد مواد حاوی کافئین مثل چای یا قهوه غلیظ یا غذاهای فرآوری شده مثل سوسیس، کالباس و انواع کنسروها بپرهیزید. ضمن اینکه خوردن انواع مغزها (بادام، پسته، فندق و ...)، میوه، سبزیجات، سویا و انواع پروتئینهای حیوانی (گوشت مرغ یا ماهی یا گوشت قرمز) به افراد مبتلا به کمردرد توصیه میشود.
۷) حمل کیفهای سنگین
میزان آسیبی که حمل کردن کیفهای سنگین به ستون فقرات وارد میکند با آسیبی که هنگام انجام دادن ورزشهای حرفهای و سنگین به ستون فقرات وارد میشود برابری میکند و این زنگ خطری است برای افرادی که در طول روز با کیفدستیهای سنگین روانه محل کار، خرید یا محل درسشان میشوند.
▪ راهحل: از کیفهای سبک استفاده کنید و فقط لوازم ضروریتان را درون آن قرار دهید. بهتر است وزن کیف و وسایل دروناش بیشتر از ۱۰ درصد وزنتان نباشد و ترجیحا هم از کولهپشتی برای حمل وسایل سنگین مثل کتابهای دانشگاهیتان استفاده کنید. وقتی هم که داخل اتوبوس ایستادهاید یا مجبورید چند دقیقه منتظر تاکسی یا دوستتان بمانید، کیفتان را روی زمین قرار دهید تا کمر و شانههایتان مجبور به تحمل وزن آن نباشند.
۸) تشکهای قدیمی
عمر مفید یک تشک خوب بین ۹ تا ۱۰ سال است اما اگر خواب راحتی ندارید یا بیشتر وقتها اول صبح کمرتان درد میکند، ممکن است مشکل از تشکتان باشد، حتی اگر ۵ یا ۶ سال بیشتر از عمرش گذشته باشد.
▪ راهحل: تقریبا یکسوم از ساعات شبانهروز به خواب میگذرد. پس اگر این ساعات برایتان اهمیت دارند و دلتان نمیخواهد صبحتان را با کمردرد شروع کنید، هر ۵ سال یک بار تشکتان را عوض کنید و به جای هزینههای سنگین بیمارستان، کمی پول بیشتری خرج کنید و یک تشک خوب و طبی بخرید. یکی دیگر از کارهایی که به کاهش کمردرد بعد از خواب کمک میکند قرار دادن یک بالش کوچک زیر زانوهاست هنگامی که به پشت خوابیدهاید. اگر هم که عادت به خوابیدن به پهلوها را دارید این بالش کوچک را بین زانوهایتان و اگر به شکم میخوابید، آن را کمی پایینتر از شکمتان قرار دهید. یادتان باشد که ارتفاع این بالشتک نباید زیاد و آزاردهنده باشد.
۹) پوشیدن کفشهای پاشنهبلند
وقتی که شما کفش پاشنهبلندی به پا میکنید برای حفظ تعادل بدنتان مجبورید که کمی متمایل به جلو راه بروید و کمرتان را هم وادار به تحمل وزن بیشتری کنید. همچنین پوشیدن انواع صندلها هم باعث حرکت مداوم پاهایتان به طرفین و در نتیجه وارد آمدن فشاری مضاعف به ستون فقراتتان میشود.
▪ راهحل: کفشهای پاشنهبلند و صندلها فقط مخصوص مهمانی و جاهایی است که شما مجبور به راه رفتن زیاد نیستید. بنابراین برای رفت و آمد روزانه به محل کار یا تحصیل یا حتی خرید، از کفشهای سبک و راحت استفاده کنید. اگر هم کفش پاشنهبلندی میخرید، انواع عاجدار آنها را انتخاب کنید که باعث کم شدن اختلاف ارتفاع بین پنجه و پاشنه پایتان میشوند.
۱۰) اعتیاد به برنامههای تلویزیونی
اگر دشمن خودتان و کمرتان هستید، میتوانید برای هر چه بهتر و سریعتر آسیب رساندن به ستون فقراتتان ساعتها جلوی تلویزیون چمباتمه بزنید و مشغول تماشای فیلمهای سینمایی، سریالها یا فوتبال شوید. اعتیاد به تلویزیون یعنی اینکه شما بیشتر از ۱۵ ساعت از وقتتان را در هفته به آن اختصاص دهید یا روزانه بیشتر از ۲ ساعت به صورت مداوم پای تلویزیون یا کامپیوتر بنشینید.
▪ راهحل: اوقات فراغتتان را با نرمش یا پیادهروی بگذرانید. برای جلوگیری از ابتلا به کمردرد بهتر است روزانه یک ساعت پیادهروی کنید و ورزشهای کششی انجام دهید. هنگام تماشای تلویزیون هم کنترل آن را دورتر از خود قرار دهید تا در طول برنامه چند مرتبه مجبور به بلند شدن از جای خود و تغییر وضعیتتان شوید.
حتما میدانید که از روغن زیتون و خواص آن تاکنون برایتان زیاد صحبت کردهایم. اما از این ماده غذایی هرچه بگوییم باز هم کم گفتهایم. خیلی از خواص روغن زیتون را قبلا برایتان بازگو کردهایم اما امروز قصد داریم شما را با ارزشهای تازه این روغن آشنا کنیم زیرا بررسیها نشان دادهاند که حضور ثابت این روغن در سبد غذایی روزانه آثار ماندگاری را بر کیفیت زندگی مصرفکنندهاش دارد...
● انسولینی به نام زیتون
مطالعات روی بیماران دیابتی نشان داده است، غذای سالمی که حاوی روغن زیتون باشد آثار خوبی در کنترل قندخون دارد. اضافه کردن روغن زیتون به رژیم غذایی افراد دیابتی نه تنها موجب کاهش قندخون آنها میشود بلکه سطح تریگلیسیریدشان را هم کم می کند چرا که این ماده معمولا در خون افراد دیابتی بالا است و از عوامل ایجادکننده مشکلات قلبی است. همچنین، محققان میگویند مصرف روغن زیتون حساسیت بدن را نسبت به انسولین بیشتر کرده و قندخون تنظیم میشود، به علاوه میتواند از تجمع چربیها در اطراف شکم جلوگیری کند.
● دشمن پوکی استخوان
پوکی استخوان یکی از مشکلات زنان سالمند و حتی مردان است و زندگی این افراد را تهدید کرده و عامل ۳۰ تا ۴۰ درصد شکستگیها است اما بررسیها نشان دادهاند، رژیمغذایی سالمی که در آن روغن زیتون جایگاه خاصی دارد از پوکیاستخوان پیشگیری میکند. پلیفنولها و اولئوپین و هیدروکیتیروسل به طور قابلتوجهی التهاب و از دست رفتن توده استخوانی را که سبب پوکی میشود به تاخیر میاندازند. مصرف روغن زیتون به صورت روزانه سبب افزایش توده استخوانی میشود، پس اگر میخواهید در سالمندی دچار پوکی و شکستگی استخوان نشوید، از همین حالا روغن زیتون را جزو برنامههای غذایی خود قرار دهید.
● پوششی برای معده
برخلاف سایر چربیها که سبب افزایش خطر سرطان روده بزرگ میشوند، روغن زیتون محافظ دستگاه گوارش به خصوص معده است. یکی از آثار محافظتی روغن زیتون توانایی این ماده در کاهش میزان مواد سرطانزایی است که توسط گوشت پخته ایجاد میشود. شیوع سرطانهای دستگاه گوارش در افرادی که از این روغن بیشتر در رژیمغذایی خود استفاده میکنند، بسیار کمتر است. این آثار محافظتی هم به دلیل وجود ذرات فنولیک موجود در روغن زیتون است. تحقیقات نشان دادهاند حتی افراد مبتلا به بیماریهای معده که عامل باکتریایی دارند، میتوانند با مصرف روغن زیتون بیماری خود را درمان یا از بروز آن جلوگیری کنند. هلیکوباکتر پیلوری که یکی از دلایل التهاب مزمن و زخممعده و حتی سرطان معده است، بسیاری از افراد را آزار میدهد، در حالی که مصرف غذاهایی که در آن از روغن زیتون استفاده میشود سبب پخش شدن ماده پلیفنول روی اسیدمعده شده و آثار آن حتی چند ساعت باقی میماند و فعالیت این باکتری را حتی زمانی که به آنتیبیوتیکها مقاومت نشان میدهد، پایین میآورد.
● ضدسرطان پستان
در بررسیها دیده شده است، رژیمغذایی مدیترانهای که همانا شامل روغن زیتون هم میشود، خطر ابتلا به سرطان پستان را کاهش میدهد. درواقع اسیدهای چرب غیراشباعی که در روغن زیتون وجود دارد از رشد تومورهای مهاجم و بدخیم در بدن جلوگیری میکند. روغن زیتون به دلیل داشتن مادهای به نام اولئیک اسید سبب مرگ سلولهای بدخیم تومورهای پستان شده و با تقویت تاثیر داروهایی موثر در درمان سرطان آثار داروها را تشدید و دایمی میکند. زنانی که از روغن زیتون بیشتری در رژیم غذایی شان استفاده میکنند حتی اگر این میزان معادل ۵/۶ قاشق غذاخوری باشد تا ۷۳ درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان خواهند بود.
● دوستی بروکلی با زیتون
کلم بروکلی که سرشار از گلوکوزینولاتهای محافظ سرطان است، منبع غنی از فنولها، ویتامین C و مواد معدنی است و چه بهتر که با روغن زیتون پخته شود چرا که محققان دریافتهاند میزان ویتامینC و ذرات فنولیک بهتر در بدن جذب میشوند. یادتان باشد، کلم بروکلی که به آرامی در روغن زیتون یا روغن آفتابگردان پخته میشود، میزان گلوکوزینولاتها و ویتامین C آن همانند بروکلی خام به خوبی حفظ میشود.
● ویژگیهای روغن مرغوب
به دلیل اینکه روغن زیتون در مقابل نور و گرما فاسد میشود، در موقع خرید سعی کنید بهترین و با کیفیتترین نوع آن را انتخاب کنید. در مغازه، روغن زیتون باید در تاریکی و در شیشههایی با رنگ تیره باشد تا دچار واکنشهای اکسیداتیو نشود. محیطی که روغن زیتون در آن قرار میگیرد هم باید خنک و دور از گرما باشد. نگهداری روغن زیتون بسیار مهم است نه تنها به خاطر حفظ طعم آن بلکه به خاطر کیفیت آن که فاسد و بدبو نشود چون همه خواصاش از بین خواهد رفت. نکته قابل توجه در مورد روغن زیتون این است که بعد از گذشته ۱۲ ماه از نگهداری آن در شرایط ایدهآل میزان مواد مفید آن از جمله آنتیاکسیدان فنول کاهش پیدا میکند.
هنگام پختن غذا با روغن زیتون نیز باید به دما توجه کنید. از حرارت دادن زیاد روغن باید دوری کرد چرا که حرارت زیاد سبب تولید مقدار زیادی مواد مضر میشود و میتواند مواد مغذی و مفید مخصوصا پلیفنولهای روغن زیتون را نابود کند. در دمای ۳۰۰ درجه فارنهایت واکنشهای اکسیداتیو مواد مغذی خیلی سریع رخ داده و به همین دلیل توصیه میشود که غذاها با روغن زیتون با دمای پایین پخته شوند و یا ترجیحا این روغن گرم نشود.
● مقایسه روغن زیتون با روغنهای جایگزین
بسیاری از ما به دلیل هراس از مضرات روغن جامد به سراغ روغنهای مایع میرویم و از روغنهای جایگزین نظیر روغن سویا، کنجد و آفتابگردان و زیتون استفاده میکنیم. اما از میان این روغنها نیز بسیاری از کارشناسان علوم تغذیه، روغن زیتون را بیش از همه توصیه میکنند. تفاوت روغن سویا، کنجد و آفتابگردان با روغن زیتون در این است که روغنهای نامبرده جزو اسیدهای چرب بلند زنجیره چند غیراشباع هستند، در حالی که روغن زیتون اسیدچرب غیراشباعی است که تنها یک باند غیراشباع دارد. روغنهای دارای چند باند غیراشباع با اینکه نسبت به روغنهای جامد بهترند اما پس از اینکه در بدن میسوزند رادیکالهای آزادی تولید میکنند که لازم است پس از آن ویتامین E به میزان کافی در بدن وجود داشته باشد تا اثر آنها را خنثی کند. روغن آفتابگردان، کنجد و سویا نسبت به سایر روغنها اگر چه غیراشباع هستند اما ویتامین E کمتری دارند و حاصل مصرف شان تولید رادیکالهای آزادی است که برای بدن مضر است.
این در حالی است که در روغن زیتون تعادل خوبی بین ویتامین E و تعداد باند غیراشباع وجود دارد بنابراین، پس از سوختن در بدن رادیکالهای آزادی تولید نشده یا بسیار کمتر تولید میشود. علاوه بر این اسیدهای چرب تکباندی غیراشباع موجود در روغن زیتون نه تنها چربیهای مضر بدن را کاهش میدهند بلکه تحقیقات نشان داده است که حتی سبب افزایش کلسترول خوب خون نیز میشوند و به دلیل عدم تولید مواد التهابی برای بیمارانی که دچار بیماریهای التهابی هستند، مفید است. نکته دیگر اینکه در بازار ما دو نوع روغن زیتون (بکر و تصفیه شده) وجود دارد. عدهای به دلیل حساسیت به طعم و بوی روغن زیتون به سراغ نوع تصفیه شده آن میروند، در حالی که روغن بکر اگر واقعا سالم و خالص باشد اگر چه ممکن است بو داشته باشد اما مغذی و مفیدتر است و بهتر است برگزیده شود، در ضمن، بوی روغن زیتون اگر به دلیل عواملی به غیر از خود زیتون باشد نباید با بوی خود روغن زیتون اشتباه گرفت. گاهی یک محصول به دلیل نگهداری در شرایط نامطلوب اکسیده شده و بوی ترشیدگی و نامطبوعی به خود میگیرد.
با وجود تلاش بسیار زیاد دانشمندان، جزئیات این ستاره ناپایدار به خاطر فاصله بسیار زیاد آن از زمین، تا به حال فاش نشده است. این ستاره عظیم که در فاصله ۷۵۰۰ سال نوری از زمین قرار دارد، توسط توده های عظیمی از گاز و گرد و غبار کهکشان راه شیری احاطه شده است.دو توده ابری بزرگ به شکل قارچ از این ستاره خارج شده است که هر کدام از این توده های ابرمانند، صدها برابر بزرگ تر از کل منظومه شمسی ما هستند. اما اخیرا و برای اولین بار به کمک تداخل سنجی مادون قرمز با استفاده از ابزار VINCI امکانات جدیدی برای بررسی هرچه دقیق تر ستاره فراهم شده است. یک تیم بین المللی از ستاره شناسان به کمک ابزار جدید، روی قسمت های داخلی ناحیه ابرمانند متمرکز شدند. روی وان بوکل (Roy Van Bockel) رهبر تیم مذکور می گوید: نتایج به دست آمده از مشاهدات اخیر نشان می دهد که گازهای اطراف ستاره به شدت در حال امتداد یافتن هستند. از طرف دیگر خود ستاره هم به خاطر چرخش بسیار سریع به دور خودش، بسیار ناپایدار شده است. ETA Carinae درخشانترین ستاره شناخته شده در کهکشان راه شیری است و می توان گفت که یک ابرغول واقعی است. این ستاره ۱۰۰ بار سنگین تر از خورشید است، اما درخشندگی آن ۵ میلیون برابر خورشید است. اکنون این ستاره به آخرین مرحله از زندگی خود نزدیک شده است و لحظه به لحظه فوران های مهیبی را تحمل می کند. یکی از انفجارهای بزرگ در سال ۱۸۴۱ روی داد و باعث شد که توده ای ابری به شکل دو قطبی زیبایی ایجاد شود. توده مذکور را Homunculus می نامند. در شبی که انفجار مذکور روی داد، ETA Carinae دومین ستاره درخشان در آسمان آن شب بود، و تنها ستاره روشن تر از غول بزرگ ستاره شباهنگ (Sirius) بود.این ستاره چنان بزرگ است که اگر در مرکز منظومه ما واقع می شد مرکز منظومه تا مدار مشتری را به خود اختصاص می داد. البته این اندازه بزرگ گاهی هم دچار تغییر می شود، زیرا لایه های بیرونی ستاره پیوسته در حال پرتاب شدن به فضا هستند. علت این واقعه، فشار ناشی از برخوردهای فوتونی مربوط به اتم های گازی داخل ستاره است.می دانیم که بسیاری از ستارگان و از جمله خورشید رفته رفته جرم خود را از دست می دهند و انرژی را به صورت بادهای ستاره ای تابش می کنند. اما کاهش جرم در ستاره ابرغول بسیار فشرده تر از حد معمول است. این ستاره در هر سال جرمی معادل ۵۰۰ برابر جرم زمین را از دست می دهد. در این حالت بسیار سخت است که میان خود ستاره و ابرهای گازی که اطراف ستاره را در بر گرفته است، مرزی قایل شد. VINCI NAOS- CONICA دو دستگاه حساس به تابش پرتو مادون قرمز هستند که روی تلسکوپ بزرگ ESO در رصدخانه پارانال (Paranal) نصب شده اند. با استفاده از این ابزارها، ناحیه اطراف ستاره که همان محوطه گازی است، مورد بررسی قرار گرفت. ستاره شناسان با مشاهده داخلی ترین قسمت های ناحیه ابری اطراف ستاره، توانستند بعضی از ترکیبات این محوطه را شناسایی کنند.تیم ستاره شناسان ابتدا از دوربین اپتیکی قابل تنظیم ابزار NAOS- CONICA که روی یک تلسکوپ ۲/۸ متری نصب شده است برای تصویربرداری از فضای اطراف ستاره استفاده کردند. تصویر حاصل از این روش نشان داد که ناحیه مرکزی توده سحابی از ماده ای پر شده است که شبیه یک چشمه نور نقطه ای به نظر می رسد و اطراف آن را حباب های نورانی بسیار زیادی فرا گرفته است. در قدم بعدی برای به دست آوردن منظره ای واضح تر، ستاره شناسان از تداخل سنجی استفاده کردند. در این تکنیک از دو یا چند تلسکوپ برای به دست آوردن تفکیک زاویه ای استفاده می شود. اگر از تکنیک فوق استفاده نشود برای به دست آوردن تفکیک زاویه ای مشابه باید تلسکوپی به قطر فاصله میان تلسکوپ های به کار رفته استفاده شود. برای بررسی دقیق روشنایی ستاره، تلسکوپ های ۲/۸ متری کارایی لازم را نداشتند و همین امر باعث روی آوردن ستاره شناسان به استفاده از تداخل منبع VINCI بود. طی شب های متعددی، دو تلسکوپ کوچک ستاره ETA Carinae را زیرنظر داشتند و پرتوهایی را که از ستاره دریافت می کردند به یک کانون مشترک می تاباندند. با این ترفند، سنجش اندازه زاویه ای این ستاره میسر شد. با این روش ها دانشمندان توانستند که در تصاویر گرفته شده ناحیه مربوط به فضای ابری اطراف ستاره را شناسایی کنند و با حذف آن از تصویرهای به دست آمده شکل واقعی ستاره نمایان شد. با استفاده از تکنیک های نوین ستاره شناسان موفق شدند اطلاعات فضایی را در مقیاس ۰۰۵/۰ آرک ثانیه با جزئیات کامل به دست آورند این مقدار معادل ۱۱ واحد نجومی است و هر واحد نجومی برابر ۱۶۵۰ میلیون کیلومتر است. با این محاسبات بود که معلوم شد اندازه واقعی شعاع ستاره از مرکز منظومه ما تا مدار مشتری است. اگر بخواهیم مثالی ساده برای درجه تفکیک به دست آمده بزنیم می توان گفت که این کار ستاره شناسان معادل تشخیص یک تخم مرغ از توپ بیلیارد از فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری است.مشاهدات VLTI مایه تعجب هرچه بیشتر ستاره شناسان شد. آنها دریافتند که گاز اطراف ستاره به طرز شگفت آوری در حال امتداد یافتن است. این امتداد متقارن نیست و در طول دو محور انجام می شود، به طوری که امتداد در راستای یکی از محورها یک ونیم برابر محور دیگر است. باتوجه به تئوری های جاری، ستاره ها بیشتر جرم خود را در ناحیه استوایی از دست می دهند. این وضعیت به این خاطر است که در ناحیه استوایی گاز خارج شونده از ستاره به خاطر نیروی گریز از مرکز شتاب بیشتری به دست می آورد. اگر وضعیت گفته شده درباره ETA carinae هم درست باشد، باید محور چرخش ستاره که از قطب های ستاره می گذرد، عمود بر ابر قارچی شکل باشد. اما از طرف دیگر غیرممکن به نظر می رسد که ابرهای قارچی همانند پرهای چرخ در اطراف ستاره باشند درواقع توده گازی خارج شده از ستاره در سال ۱۸۴۱ به شکل حلقوی یا هلالی بود.سرنوشت این قبیل ستاره های بزرگ توسط نظریه پردازان پیش بینی شده است. فرض قوی این است که ستاره به خاطر چرخش سریع از حالت کروی خارج خواهد شد و پهن تر خواهد شد در نتیجه نقاطی که به مرکز ستاره نزدیک تر می شوند بیشتر گرم می شوند، زیرا به نواحی گداخت نزدیک تر می شوند. در نتیجه لایه های بیرونی در این محوطه ها گرمای بیشتری به دست خواهند آورد و با شتاب بیشتری نسبت به ناحیه استوایی از ستاره جدا خواهند شد. با فرض اینکه این مدل درست باشد ستاره شناسان سرعت چرخش ستاره به دور خودش را حساب کردند. نتیجه محاسبات نشان دادند که ستاره با سرعتی معادل ۹۰درصد سرعت ماکزیمم در حال چرخش است. سرعت ماکزیمم، سرعتی است که اگر ستاره به آن سرعت برسد، متلاشی خواهد شد. پس این ستاره به پایان عمر خود بسیار نزدیک شده است. ETA Carinae انفجار مشابه دیگری را در سال ۱۸۹۰ تجربه کرده است و اینکه انفجارهای مشابه دیگر چه موقع روی خواهند داد هنوز به درستی معلوم نیست. اما آنچه که قطعی است این است که این غول بزرگ بسیار ناپایدار شده است و مدت زیادی دوام نخواهد آورد. در حال حاضر این ستاره جرم خود را با چنان سرعت زیادی از دست می دهد که حتی اگر متلاشی نشود تمام جرم آن ظرف ۱۰۰ هزار سال آینده تمام می شود. اما احتمال زیاد این است که ستاره قبل از نابودی کامل به ابرنواختر تبدیل شود. در آن هنگام است که چنین اتفاقی خواهد افتاد حتی اگر روز باشد با چشم غیرمسلح این ستاره قابل رویت خواهد شد. این اتفاق در مقیاس زمانی نجومی بسیار زود روی خواهد داد. شاید در همین ۱۰ تا ۲۰ هزار سال آینده.
کمخونی وضعیتی است که در آن، تعداد یا اندازه گلبولهای قرمز یا مقدار هموگلوبین موجود در خون کاهش یافته و تبادل اکسیژن و دیاکسیدکربن بین خون و سلولها دچار اختلال میشود.
فقر آهن یکی از شایعترین اختلالات تغذیهای در ایران و مهمترین نوع کمخونی تغذیهای در کودکان و زنان، در سنین باروری است که با ایجاد گلبولهای قرمز کوچک و کاهش میزان هموگلوبین مشخص میشود.
● علائم بیماری
علائم بروز کمخونی به میزان و شدت آن در بدن بستگی دارد. شایعترین علائم شامل رنگپریدگی دائمی زبان و مخاط داخل لب و پلک چشم، خستگی زودرس، سیاهی رفتن چشم، بیتفاوتی، سرگیجه، سردرد، بیاشتهایی، حالت تهوع، خواب رفتن و سوزن شدن دست و پاهاست. در مراحل پیشرفتهتر کمخونی، تنگی نفس همراه با تپش قلب و تورم قوزک پا مشاهده میشود. همچنین ناخنها گود (اصطلاحا قاشقی) میشود.
● در خطرها
۳ گروه از افراد جامعه بیشتر از بقیه در معرض خطر کمخونی ناشی از فقر آهن قرار دارند.
۱) زنان سنین باروری بویژه زنان باردار: در دوران بارداری به علت رشد جفت، جنین و افزایش حجم خون مادر، نیاز به آهن افزایش مییابد. همچنین بارداریهای مکرر بخصوص با فاصله کم موجب تخلیه ذخایر آهن بدن مادر میشود.
۲) کودکان خردسال: کودکانی که با شیر مادر تغذیه نمیشوند، بیشتر در معرض خطر کمخونی فقر آهن قرار دارند، چون آهن شیر مادر بهتر از سایر شیرها جذب میشود. نوزادان کموزن (کمتر از ۲۵۰۰ گرم) نیز از ۲تا ۳ ماهگی ممکن است دچار کمبود آهن شوند. همچنین کودکانی که تغذیه تکمیلی برای آنها بموقع (پایان ماه ششم یا ۱۸۰ روزگی) شروع نمیشود یا اینکه در غذای کمکی آنها، منابع غذایی حاوی آهن به مقدار کافی وجود ندارد، دچار کمبود آهن میشوند. کودکان ۲ تا ۵ سال هم به علت ابتلا به عفونتهای شایع دوران کودکی (اسهال و عفونتهای تنفسی) و آلودگیهای انگلی در معرض کمبود آهن قرار دارند.
۳) نوجوانان: دختران و پسران نوجوان به علت جهش رشد نوجوانی، به آهن بیشتری نیاز دارند؛ اما دختران نوجوان به علت شروع عادت ماهیانه، خونریزی و از دست دادن آهن، بیشتر در معرض خطر کمخونی قرار دارند.
● درمان
برای درمان کمخونی چند روش وجود دارد که بهترین و کمخطرترین آنها استفاده از مکملهای خوراکی است. درمان با نمکهای ساده آهن، چون سولفات فروخوراکی، کاملا موثر بوده و به شکل قرص، کپسول یا مایع است که مصرف آنها باید تا چند ماه ادامه یابد؛ البته علاوه بر درمان دارویی باید به میزان آهن قابل جذب در غذا نیز توجه کرد.
▪ چند توصیه
ـ چنانچه قرصهای آهن با معده خالی مصرف شوند، جذب آنها بهتر و بیشتر صورت میگیرد؛ ولی در این حالت سبب تحریک معده و بروز مشکلات گوارشی خواهند شد.
ـ عوارض گوارشی ناشی از مصرف آهن نظیر تهوع، دلپیچه، سوزش قلب، اسهال یا یبوست را میتوان به حداقل رساند؛ به شرطی که آهن را به میزان کم مصرف کرده و بتدریج به میزان آن افزود تا به حد مورد نیاز بدن برسد.
ـ بهتر است قرص آهن، آخر شب قبل از خواب استفاده شود تا عوارض ناشی از آن کاهش یابد.
ـ ویتامین C جذب آهن را افزایش میدهد، به همین دلیل معمولا مصرف ویتامینC به همراه آهن پیشنهاد میشود.
● علل کمبود آهن
آهن یکی از عناصر بسیار مهم در انجام فرآیندهای طبیعی بدن است. این عنصر در روندهای سوختوساز بدن شرکت میکند و نقش اساسی در فعالیت بسیاری از آنزیمهای بدن دارد. از آن گذشته بدون وجود آهن خونسازی در بدن صورت نمیگیرد؛ اما متاسفانه این ماده بسیار مهم و حیاتی اغلب به میزان کافی مصرف نمیشود.
کمبود آهن در بدن ۳ دلیل اصلی دارد؛ مهمترین علت آن کمبود آهن در مواد غذایی مصرفی است. مقدار آهن مورد نیاز که باید جذب شود، ۵/۰ تا ۵/۱ میلیگرم است؛ اما باید توجه داشت به طور معمول تنها ۱۰ درصد آهن موجود در غذا جذب میشود، پس باید روزانه در غذایی که مصرف میکنیم ۵ تا ۱۵ میلیگرم آهن موجود باشد. علت دیگر کمبود آهن بدن، از دست رفتن خون از بدن (مانند خونریزی از دستگاه گوارش) است و سومین علت آن افزایش نیاز به آهن است که معمولا در دوران حاملگی و نوجوانی رخ میدهد. میزان جذب آهن در بچههای زیر ۳ ماه زیادتر از معمول است و جذب آهن در شیرخوار با کمخونی از سایر بچهها بیشتر است.
● آهن کجاست؟
بهترین منابع غذایی آهن، گوشت ماهی، حبوبات و برگهای سبز مانند اسفناج است. البته در نظر داشته باشید در بیشتر غذاهای گیاهی فقط ۵/۰ درصد آهن جذب بدن میشود؛ ولی در غذاهای حیوانی مانند گوشت گوساله و ماهی به ترتیب ۲۰ درصد و ۱۰ درصد آهن جذب میشود.
بهترین مخزن آهن در گوشت قرمز است. گوشت قرمز و جگر، آهن گوشت قابلیت جذب بالایی دارد. آهن سبزیجات مثل اسفناج یا عدس به گونهای است که قابلیت جذب پایینی دارد.
از سوی دیگر مصرف گوشت با سبزیجات جذب آهن را ۲ تا ۳ برابر افزایش میدهد و این افزایش جذب آهن احتمالا به دلیل وجود اسید آمینه سولفوردار سیستئین است.
● ۱۰ فرمان
۱) قهوه، تخممرغ، شیر، لبنیات، چای، نان گندم، حبوبات و شکلات، جذب آهن را کاهش میدهد. بنابراین از مکملهای آهن طی یک ساعت پیش از مصرف این مواد تا ۲ ساعت پس از مصرف آنها خودداری کنید.
۲-) در برنامه غذایی روزانه خود از مواد غذایی آهندار مثل گوشت قرمز، مرغ، ماهی، تخممرغ، سبزیجات مثل جعفری و اسفناج و حبوبات مثل عدس و لوبیا استفاده کنید.
۳) همراه با غذا، سالاد شامل گوجهفرنگی، کاهو، کلم، فلفل سبز دلمهای یا سبزیجات تازه (سبزی خوردن) و بعد از غذا میوه بخصوص مرکبات که حاوی ویتامین ث است، استفاده کنید. ویتامین ث جذب آهن غذا را افزایش میدهد.
۴) اگر حتی مقدار کمی گوشت به غذاهای گیاهی اضافه کنند، جذب آهن غذا افزایش پیدا میکند.
۵) از نوشیدن چای یک ساعت قبل از غذا و یک تا ۲ ساعت بعد از صرف غذا خودداری کنند.
۶) آهن موجود در شیر مادر ۲ تا ۳ برابر بهتر از آهن موجود در شیر گاو جذب میشود. در کودکان کمتر از ۱۲ ماه تا حد امکان از شیر گاو و بز استفاده نکنید و پس از آن هم فقط به شیر گاو اکتفا نکنید.
۷) فقر آهن در کودکانی که به جای مصرف غذاهای حاوی آهن، شیر مینوشند، با شیوع زیادی دیده میشود. مصرف روزانه بیش از نیم لیتر شیر گاو در کودکان بخصوص شیر نجوشیده میتواند منجر به دفع روزانه مقداری خون از دستگاه گوارش و در درازمدت باعث ایجاد فقر آهن شود.
۸) نانی که از خمیر ور نیامده و با جوششیرین تهیه شده باشد، جذب آهن را کاهش میدهد.
۹) دختران در سنین بلوغ باید در برنامه غذایی روزانه خود از مواد غذایی حاوی آهن بیشتر استفاده کنند و در میان وعدهها به جای استفاده از تنقلات غذایی کمارزش (مثل پفک و چیپس) از انواع میوهها خشکبار و انواع مغزها استفاده نمایند.
۱۰) در برنامه غذایی خود از غلات و حبوبات جوانه زده استفاده کنند. جوانه زدن غلات و حبوبات باعث افزایش جذب آهن به میزان تقریبا ۲ برابر میشود.
اصطلاح جوش خوردن استخوان که عموما در حین ترمیم شکستگی به کار میرود، در حقیقت به معنای چسبیدن دوباره دو قطعه از استخوان است.استخوان در مقیاس میکروسکوپی، حاوی بافتهای ریز زیادی شبیه حلقههای در هم کامواست، اما برخلاف کاموا این حلقهها بسیار سخت و بادوام هستند و نوعی بافت مشبک را تشکیل میدهند. در هنگام رشد، این بافتهای استخوانی به رشد و تکثیر خود ادامه میدهند و مدام استخوانها را بلندتر و بزرگتر میکنند. وقتی فردی به حداکثر رشد خود میرسد، این روند رشد کند و کندتر شده و سرانجام متوقف میشود، اما در مواقع لزوم مانند شکستن استخوانها، بدن میتواند یک بار دیگر بافت استخوانی جدیدی تشکیل دهد...
● آیا استخوان شکسته محکمتر از قبل جوش میخورد؟
اگر همه چیز به خوبی پیش برود، یک استخوان شکسته پس از یک یا چند ماه جوش خورده و استحکام کامل خود را باز مییابد، اما شواهدی وجود ندارد که استخوانی که قبلا شکسته است پس از جوش خوردن استحکام بیشتری از قبل دارد. هر چه بیشتر در مورد رشد، تکامل و ترمیم استخوان بخوانید، بیشتر از عملکرد این ارگان پیچیده تعجب خواهید کرد. بیشتر مردم آنگونه که باید از توانایی استخوان برای ترمیم و پاسخ به استرس آگاهی ندارند و به همین دلیل ممکن است در این زمینه دچار بدفهمیهایی شوند. عمل به این توصیه پایانی دشوار به نظر نمیرسد: بیشتر بیاموزید، مقدار کافی کلسیم و ویتامینD مصرف کنید، به طور منظم ورزش کنید، مدتی را زیر نور آفتاب سپری کنید (نه زیاد)! و در صورت لزوم با پزشک خود در مورد انجام آزمون تراکم استخوان مشورت کنید.
● آیا پس از تشکیل کامل استخوان دیگر هیچ تغییری در آن رخ نمیدهد؟
تصور بیشتر مردم از استخوانهای بدن شبیه اسکلت انسان است که در کلاس علوم دیدهاند، اما در انسان زنده اسکلت یک ساختار زنده است که به طور پایدار در حال بازسازی است. سلولهای استخوانی که استئوبلاست نام دارند، به طور مداوم در حال استخوانسازی هستند و اگر استرسی به استخوان وارد شود، استخوانسازی تشدید میشود. برای مثال، ورزشهایی که با اتکا به وزن انجام مـیگـیـرنـد (مانند پیادهروی یا دویدن آهسته) باعث تحریک استئوبلاستها برای ساخت استخوان بیشتر میشوند. این یکی از علتهایی است که تمرینهای متکی به وزن برای پیشگیری و درمان پوکیاستخوان توصیه میشود. از دیگر سلولهای استخوانی که استئوکلاست نام دارند، باعث برداشت (بازجذب) استخوان میشوند. این فرآیند با تشکیل استخوان، ارتباط نزدیکی دارد. در حقیقت، استئوبلاستها و استئوکلاستها اغلب در کنار یکدیگر یافت میشوند. با این همه نوسازی که در استخوان اتفاق میافتد، داشتن استخوانهایی سالم در گروی حفظ تعادل بین ساخته شدن و بازجذب استخوان است به طوری که میزان بافت استخوان در هر زمان در حد مطلوب باشد.
● جوشنخوردن استخوانها
در صورتی که تاخیر طولانی در جوش خوردن به مدت چند ماه، تغییرات رادیولوژیک خاص روی میدهد که علامت عدم جوشخوردگی دایمی است. انتهای استخوان در محل شکستگی گرد و متراکم میشود و خط شکستگی واضحتر دیده میشود. فاصله بین استخوانها به جای کال به وسیله بافت فیبروز پر میشود. گاهی حفرهای در این بافت فیبروز ایجاد میشود که علامت تلاش برای ایجاد یک مفصل کاذب است.
علل عدم جوشخوردن عبارتاند از :
۱) عفونت استخوان
۲) عدم کفایت جریان خون یک یا دو قطعه شکسته
۳) حرکات جداکننده شدید بین قطعات شکسته
۴) قرار گرفتن بافت نرم بین قطعات
۵) عدم تقابل قطعات
۶) حل شدن هماتوم شکستگی به وسیله مایع سینوویال در شکستگی داخل مفصلی
۷) مجاورت فلز تحلیل برنده با محل شکستگی
۸) تخریب استخوان مثلا توسط یک تومور
● تاخیر در جوش خوردن
اگر ۳ تا ۴ ماه بعد از شکستگی، قطعات استخوان آزادانه حرکت کنند، احتمالاً تاخیر در جوشخوردگی وجود دارد. در تاخیر جوشخوردگی هیچ نوع تغییر استخوانی مبنی بر جوش نخوردن وجود ندارد اما در عدم جوشخوردگی تغییرات رادیولوژیک مشخصی وجود دارد که نشان میدهد شکستگی هرگز جوش نخواهد خورد.
علل تاخیر در جوشخوردگی همان علل عدم جوشخوردن است که خفیفتر عمل میکنند.
● بد جوشخوردن
بد جوشخوردن به معنی جوشخوردن قطعات در یک وضعیت ناکامل است. بنابراین قطعات ممکن است در این حالت به صورت زاویهدار، با چرخش، فقدان تقابل انتها به انتها، یا روی هم افتادن و در نتیجه کوتاهشدگی، به همدیگر جوش میخورند. معمولاً پیشگیری از بدجوش خوردن، با درمان صحیح اولیه امکانپذیر است ولی در بعضی موارد با وجود دقت زیاد، درجاتی از اختلال وضعیت به وجود خواهد آمد.
● آیا شکستگی استخوانهای بچهها سریعتر از افراد بزرگسال ترمیم میشوند؟
بله. در واقع استخوان شکسته کودک معمولا اگر فقط در یک قالب مناسب و بیحرکت قرار گیرد، به خوبی بهبود خواهد یافت، در حالی که افراد بزرگسال غالبا برای ترمیم آن منطقه به جراحی نیاز دارند. البته اگر شکستگی استخوان کودک در محل صفحه رشد استخوان قرار داشته باشد (جایی که سلولهای جدید استخوانی تولید میشوند)، ممکن است مشکلات درازمدت رشدی ایجاد نماید. در این صورت پزشک از شما خواهد خواست که این منطقه را برای مدت یک سال یا بیشتر مورد نظارت قرار دهد تا مطمئن شود که روند بهبود به خوبی طی میشود.
● ترمیم استخوان به کمک کرمها
کرمهایی موسوم به «کرمهای قلعه شنی» وجود دارند که در کنارههای ساحلی شنی دریاها، زندگی جالب توجهی دارند تا آنجا که گفته میشود زندگی آنها قوای تخیل و آیندهنگری دانشمندان را تحریک کرده تا با الهام گرفتن از ساختار زندگیشان، تحولی نوین در دانش پزشکی جهان ایجاد کنند. این کرمها با استفاده از چسب مخصوص خود، شنهای ساحلی و پوستهای که دارند، خانههای لولهای شکلی ایجاد میکنند که از حیث استحکام مثالزدنی هستند. اکنون مهندسان زیستشناسی دانشگاه یوتا موفق به ارایه نسخه ترکیبی از این چسب فوقالعاده مستحکم شدهاند و امیدوارند در آیندهای نه چندان دور از آن برای ترمیم استخوانها، مفاصل و حتی استخوانهای در هم خرد شده صورت استفاده کنند. کرم قلعه شنی بالغ موجودی است که تنها ۵/۲ سانتیمتر طول دارد اما خانههای لولهای شکل بسیار مستحکم و چند برابر خودش میسازد. این کرمها هرگز از خانههای خود خارج نمیشوند. این موجودات جالب توجه دارای ریزشاخکهایی هستند که با استفاده از آنها تغییرات محیطی را زیرنظر دارند. چسبی که این موجود از خود ترشح میکند، تنها پس از ۳۰ ثانیه مستحکم میشود و به کارایی مورد نظر حیوان میرسد. این موجودات خانههای خود را در امتداد یکدیگر میسازند تا به این ترتیب کلونی بزرگی را تشکیل دهند. به نظر میرسد این موجود جالب توجه و چسب فوقالعاده قدرتمندی که تولید میکند، کمک زیادی به دانش پزشکی انسانی کند و در زمینه ترمیم استخوانها و مفاصل به عنوان یاریرسان جدیدی وارد عمل شود.
● الیزاروف؛ جراح قد!
الیزاروف، ارتوپد مشهور روسی و مبتکر تنها روش جراحی افزایش قد در جهان است. او حدود ۵۰ سال پیش این عمل جراحی را در روسیه انجام داد و نزدیک ۲۰ سال است که این روش به کشورهای ایتالیا، چین، آلمان، فرانسه، آمریکا و به تازگی ایران راه پیدا کرده است. در روش الیزاروف برش ظریفی روی استخوان مثلا ساق پا داده میشود و دستگاه ایلیزاروف را به صورت ثابت از داخل و خارج روی قسمت شکافته شده استخوان قرار میدهند. تکنیک الیزاروف روشی است که از آن برای ترمیم ضایعات استخوانی استفاده میشود.
تکنیک الیزاروف در دهه ۱۹۵۰ از سوی الیزاروف که یک پزشک روسی بود برای ترمیم استخوانهای آسیبدیده به کار گرفته شد. در این روش در محلی از استخوان که قرار است استخوان افزایش اندازه پیدا کند فیکساتورهایی بسته میشود و بعد از آن استخوان در آن محل برش میخورد. با استفاده از فیکساتورها دو قسمت استخوان از هم فاصله پیدا میکنند و به تدرج این فاصله با استفاده از سلولهای استخوانی که در محل ساخته میشود، پر میشود. با این روش اندازه استخوان تا ۳۰ درصد اندازه اولیه میتوان بلند شود. با استفاده از فیکساتورها استخوانها هر ۲۴ ساعت به اندازه یک میلیمتر از هم دور میشوند. در ابتدا این قسمت با لخته خون پر میشود و بعد از آن بافت همبند آن را پر میکند. بعد از آن با سلولهای استخوانی پر خواهد شد. کیفیت نامناسب استخواند تشکیل شده از جمله معایب استخوان تشکیل شده است.
از جمله موارد کاربرد این روش میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱) به دلایل مختلف یک پا کوتاهتر یا بلندتر از پای دیگر شده است.
۲) اصلاح بعضی از ناهنجاریهای مادرزادی
۳) حالتهایی که اندامها non-unions شده است. یعنی به دنبال شکستگی در استخوان این قسمت از استخوان جوش نخورد.
۴) مشکلات و عوارض متعاقب بعضی از شکستگیها
۵) و رفع آرتریتهای مزمن ناشی از ناهنجاریهای مادرزادی و یا صدمات مفصلی اندام تحتانی
از جمله عوارضی که میتواند به وجود آید:
▪ احتمال جوش نخوردن استخوان
▪ احتمال بالای عفونت هم در بافت نرم و هم استخوان
▪ احتمال کج جوش خوردن استخوان
▪ ممکن است فرد دچار مشکل در عضلات و رباطهای ساق پا شود.
بنابراین استفاده از این روش بهعنوان افزایش قد در فردی که هیچ مشکل و بیماری ندارد توصیه نمیشود.
در قرن پانزدهم و شانزدهم، کپلرنیک، کپلر و نیوتن نشان دادند که زمین فقط یکی از بسیار سیاراتی است که پیرامون یکی از ستارگان بسیار می گردد و بدین ترتیب تصور قرون وسطایی از جهان کوچک و بسته را که بسیار آسان و مناسب هم بود، ویران کردند. در دهه ۱۹۲۰ ادوین هابل نشان داد که جهان ما دائماً در حال انبساط و تکامل است، چنین یافته ای در نهایت این تصور را که جهان بی تغییر و ابدی است، نابود کرده و در چند دهه گذشته کیهان شناسان کشف کردند ماده معمولی که سازنده ستارگان، کهکشان ها و بدن افراد است کمتر از ۵ درصد کل مواد جهان را تشکیل می دهد. دانشمندانی که با چنین مفاهیم جدید از کیهان کلنجار می رفتند با چنین پرسش مهمی مواجه شدند: جهان از چه چیزی ساخته شده است. چنین پرسشی از سال ها مشاهده که هرچه بیشتر عجیب می شوند، ناشی شده است. اختر شناسان در دهه ۱۹۶۰ کشف کردند که کهکشان ها چنان سریع می چرخند که کل نیروی کشش گرانش ستارگان نمی تواند مانع دور شدن آنها شود. به نظر می رسد که نیرویی نامرئی ستارگان را به هم متصل نگه می دارد و مانع می شود که آنها از یکدیگر و مرکز دور شوند: ماده ای غیر روشن که نیروی گرانش اضافه ای اعمال می کند. این همان ماده تاریک است. طی سالیان، دانشمندان مقداری از این ماده تاریک را در فضا شناسایی کرده اند، آنها شبحی از ابرهای گازی را با تلکسوپ اشعه X مشاهده کردند و دیدند هنگامی که توده ای نامرئی از ماده از مقابل آنها می گذرد ستارگان دوردست سوسو می زنند، در عین حال توانستند واپیچش فضازمان را که به علت جرم نامرئی ایجاد شده بود اندازه بگیرند. فیزیکدانان با توجه به مشاهدات مربوط به فراوانی عنصرها در ابرهای گازی اولیه، نتیجه گرفتند که فقط ده درصد از ماده معمولی با تلسکوپ قابل رویت است. اما حتی با ده برابر کردن مقدار «ماده معمولی» قابل رویت، مقدار به دست آمده برای توجیه ساختار جهان کافی نبود. وقتی که اختر شناسان با تلسکوپ های قوی خود به آسمان می نگرند کیهان را به شکل توده های پراکنده مشاهده می کنند. کهکشان ها به طور یکنواخت در آسمان پراکنده نشده اند، بلکه به صورت خوشه ها، پیچک ها و رشته هایی گردهم می آیند که در فضای بی انتها ادامه می یابند. درست از آنجایی که ماده مرئی کافی وجود ندارد تا موجب چرخش کهکشان ها با سرعت مناسب شود، مقدار ماده معمولی کافی هم برای این توده ای شدن ها وجود ندارد.
هم اکنون کیهان شناسان به این نتیجه رسیده اند که نیروی گرانش به وسیله شکل دیگری از ماده تاریک اعمال می شود که هنوز هم مشخص نشده است از چه نوع ذراتی ساخته شده، به ساختار های وسیع کیهانی شکل می دهد. این دانشمندان حدس می زنند که این نوع ماده تاریک عجیب حدود ۲۵ درصد از ماده جهان را تشکیل می دهد. یعنی پنج برابر ماده معمولی است.
اما حتی این راز هم در مقایسه با راز دیگر رنگ می بازد: انرژی تاریک در دهه ۱۹۹۰ دانشمندانی که سرگرم پژوهش در مورد ابرنواخترها بودند، دریافتند که سرعت انبساط کیهان به جای آنکه طبق قوانین موجود فیزیک کمتر و کمتر شود، بیشتر و بیشتر می شود. آیا نوعی از نیروی ضدجاذبه وجود دارد که باعث انبساط جهان می شود؟ تمام نشانه ها حاکی از آن است که پاسخ مثبت است. اندازه گیری های مستقل در مورد طیف وسیعی از پدیده ها - تابش پس زمینه کیهانی، فراوانی عنصرها، خوشه ای شدن کهکشان ها، عدسی های گرانشی، خواص ابرهای گازی _ همه و همه با تصویر هماهنگ اما عجیبی از کیهان سازگار است. ماده معمولی و ذرات عجیب ناشناخته در مجموع فقط حدود ۳۰ درصد از ماده جهان را تشکیل می دهند، باقی نیروی ضدگرانشی مرموزی است که با عنوان انرژی تاریک می شناسیم. به عبارت دیگر برای درک اینکه جهان از چه چیزی ساخته شده است، به پاسخ سه مجموعه از پرسش های دشوار نیازمندیم. ماده تاریک معمولی چیست و از کجا به وجود آمده است؟ مشاهدات اخترفیزیکی، همانند آنهایی که انحنای نور را به وسیله اجسام سنگین موجود در فضا اندازه گیری می کنند، پیش از این جواب چنین پرسشی را فراهم آورده است. ماده تاریک عجیب چیست؟ دانشمندان ایده هایی در این مورد دارند و خوشبختانه، تله ماده تاریک که در اعماق زمین دفن شده است، یا اتم شکن های با انرژی زیاد می تواند نوع جدیدی از ذرات را در دهه آینده کشف کند و بالاخره انرژی تاریک چیست؟ به نظر می رسد چنین پرسشی که گمان می رود یک دهه قبل حتی نمی توانست مطرح شود، فیزیک شناخته شده را بیش از هر پدیده دیگری که تاکنون مشاهده شده است ارتقا می دهد. اندازه گیری های بهتر از ابرنواخترها و تابش پس زمینه کیهانی و همچنین طرح های رصد عدسی های گرانشی، اطلاعاتی در مورد «معادله حالت» انرژی تاریک به ما خواهد داد. اما هم اکنون ماهیت انرژی تاریک، مبهم ترین پرسش فیزیک است و زمانی که پاسخش مشخص شود، بیشترین روشنگری را خواهد داشت.
در فضای میان کهکشانی برخورد و حتی ادغام کهکشانهای ریز و درشت امری طبیعی است. در این ملاقاتهای باشکوه ساختار کهکشانها بههم میریزد، گاهی یکی بر گرانش دیگری چیره میشود یا کهکشان خُردی سراسر در دل کهکشان غولپیکر بلعیده میشود.
چندین دهه، اخترشناسانی که تلسکوپِشان را بهسوی کهکشان عجیب و نامتعارف ۱۱۸۲IC در خوشه کهکشانهای جاثی (هِرکول) نشانه میرفتند خیال میکردند بهکهکشانی تَک اما غیرمعمول مینگرند. این کهکشان با هستهای بزرگ و نهچندان متِقارِن و ستونی نورانی، که از نواحی مرکزیاش سرچشمه گرفته است، عادی بهنظر نمیرسید. در چند سال گذشته گروهی از اخترشناسان اروپایی سعی داشتند این اِبهام را برطرف کنند. سرانجام آنها دریافتند که کهکشان ۱۱۸۲IC فقط یکی نیست بلکه دو کهکشانِ درحال ادغام شدن است.
برمبنای قانونی عمومی در کیهان ساختار کلّی کهکشانها با ادغام و تبدیل شدن بهکهکشانی بزرگتر متحول میشود، نه بهدلیل تحولات درونی خود کهکشان که اغلب تغییرات کمتری را در شکل کلی ایجاد میکند. به این دلیل اخترشناسان موشکافانه عالم را زیر نظر دارند تا چنین بررسیهایی رازگُشای شناخت بلوکهای سازنده عالم امروز و نیروی سازندهِ آن شود. همچنین با شناخت آثار چنین رویدادهایی بهتربا گذشته و سرنوشت کهکشان راهشیری در ادغام با کوتولههای اقماریاش یا ملاقات با مارپیچی بزرگ همسایهاش، کهکشان آندرومدا، آشنا میشویم.
فهم مراحل تحول کهکشانهای ادغامشونده شبیه این است که موجودی فضایی بخواهد مراحل تکامل انسان را درک کند. اگر او تصاویری از یک نوزاد، کودک، نوجوان، انسانی بالغ، و یک فَردِ پیر داشته باشد میتواند دربارهِ سِیرِ تحول سنّی انسانها بهنتایجی برسد. او درمییابد که یک فَرد تبدیل بهفَرد دیگری نمیشود بلکه تحولات کلی همه انسانها در یک جهت رخ میدهند.
دومثال زیبا از کهکشان- های درحال ادغام کهکشان آنتِن و کهکشان موش است. آنها بهدلیل شکلهایی که درذهن تداعی میکنند چنین نامگذاری شدهاند. شکل کامل آنها- با دُمهای مُنحنی عظیم و تودههای درخشان مواد- بهترین نمونه از آثار برخورد دو کهکشان است. چنین شکل کاملی از برخورد حاصل آن است که دو کهکشان درحال ادغام تقریباً جِرم یکسانی دارند و بنابراین کم و بیش بهیک اندازه در ایجاد این نمایش باشکوه سهیماند. اما الزاماً چنین شرایطی برای ادغام کهکشانها لازم نیست. درحقیقت هر نوع کهکشانی ممکن است در فرایند ادغام شرکت کند. درواقع ادغامهای کوچک، آنهایی که بین یک کهکشان بزرگ و یک کهکشان کوچک رخمیدهد، ممکن است بخش عادی و <روزمَرّه> زندگی یک کهکشان باشد.
برهمکنش و ادغام بین کهکشانهایی که عضو گروه یا خوشهای هستند بیشتر از کهکشانهای تک است. اگر بخواهیم تحول کهکشانها را درک کنیم باید گروهها را بشناسیم. گروهها محیطهاییاند که این نوع برهمکنِشها در آنها بسیار متداول و اثرگذارند. در گروهها تعداد بسیاری کهکشان در کنار هم وجود دارند و سرعتشان بهقدر کافی آهسته است که در فرایندهای گرانشی برهم اثر بگذارند و یکدیگر را بهسوی هم بِکِشند. انبساط، قانون کلی عالم ماست که بنابر پذیرفتهترین نظریههای کیهانشناسی از انفجاری بزرگ در ابتدای عالم (حدود ۱۴ میلیارد سال پیش) آغاز شده است. اما انبساط فقط بر بزرگترین ساختارها اثر میگذارد. درون کهکشان چنان تحتتأثیر گرانش کهکشان است که اثر چندانی از انبساط عالم نمیپذیرد. گروهها و خوشهها نیز با گرانش درونی خود ساختارشان را در مقابل نیروی واپاشندهِ انبساط، که کهکشانها را از هم دور میکند، تا حدّ امکان حفظ میکنند. اما در مقیاسهای بزرگتر آثار انبساط بهوضوح پیداست.
اگر اینطور باشد پس زمانی که سنّ عالم کمتر بوده و فواصل میان خوشهها و کهکشانها کمتر بوده برخوردهای بیشتری رخ میداده است و امروز براثر انبساط عالم احتمال برخوردها کم شده است و در آیندهِ کیهان کمتر نیز میشود. اگر انبساط عالم ادامه یابد و حتی سریعتر هم بشود عالم بهشدت رقیق میشود و برهمکنش بین کهکشانهایی که عضو گروهها یا خوشهها نیستند کمتر و کمتر خواهد شد.
آب مروارید چیست؟
آب مروارید به معنای کدر شدن لنز چشم می باشد. این کدورت باعث کاهش و یا اختلال در بینایی میشود .در اکثریت موارد آب مروارید بعلت افزایش سن رخ می دهد. تا کنون هیچ روشی جهت پیشگیری و یا به تعویق انداختن آب مروارید شناخته نشده است.
علائم بیماری چیست؟
معمولا در سنین بالای ۵۰ سال ( بندرت زیر۵۰ سال ) این مشکل بتدریج شروع می شود و تشدید می شود. درگروهی ازافراد بنا بردلایل مختلف پیشرفت بیماری سریع تر است. کاهش بینایی علامت این بیماری است. اگر چه اختلال در بینایی بصورت پخش نور و یا بندرت دو بینی در یک چشم نیز از علائم آب مروارید می باشد .دریک نوع آب مروارید قدرت نزدیک بینی به تدریج افزایش می یابد بطوریکه فرد نیاز به عینک نزدیک بین جهت مطالعه نخواهد داشت .در موارد پیشرفته، آب مروارید می تواند منجر به آب سیاه ( افزایش فشار داخل جشم ) گردد.لذا مراجعه بموقع این بیماران از بروز آب سیاه جلوگیری خواهد کرد. متاسفانه باور غلط در مورد آب مروارید این است که بیمار زمانی به پزشک مراجعه کند که نتواند انگشتان دست خود را بشمارد. در صورتیکه در این زمان آب مروارید سخت تر و شانس عوارض آن بیشتر است.
لذا زمان انجام عمل حتما باید توسط جراح در طی معاینات چشم پزشکی مشخص گردد.
درمان
درمان آب مروارید جراحی و جایگزین کردن لنز کدر شده با یک لنز مصنوعی داخل چشمی می باشد. هم اکنون روش نوین و پیشرفته جراحی آب مروارید، استفاده از دستگاه ماورا صوت (فیکو) و کارگذاری لنز داخل چشم می باشد این عمل در اکثریت موارد تحت بی حسی موضعی با قطره بی حسی و یا تزریق مختصر انجام می پذیرد و حدود ۳۰ دقیقه طول می کشد.
این عمل با برش بسیار کوچک (در حد۵/۳ - ۳ میلیمتری ) در قرنیه انجام می شود و لنز جایگزین روی هم تا شده ودر داخل چشم کار گذاری می شود. در ا کثریت موارد نیاز به زدن بخیه نمی باشد.
توصیه های پس از عمل:
• استفاده به موقع از قطره های چشمی
• حفاظت از چشم در مقابل ضربات
• مراجعه به موقع جهت بررسی وضعیت چشم
• از هر ۱۰۰۰ نفر بیمار یک نفرشانس ابتلا به عفونت دارد . پس بیمار باید مراقب علائم عفونت چشم از قبیل قرمزی درد و یا کاهش دید باشد و در روزها و هفته های بعد از عمل باشد. در صورت مشاهده هر گونه از این علائم بلافاصله با جراح خود تماس بگیرید.
• معمولا عینک مطالعه و یا دور، در صورت نیاز ۲- ۱ ماه پس از عمل جراحی برای بیمار تجویز می شود.
• بیمار می تواند ۷۲- ٤۸ ساعت پس از عمل استحمام نماید .ولیکن از مالش چشم و ضربه به آن جدا اجتناب شود.
فواید مصرف غذاهای دریایی بر کسی پوشیده نیست و توصیه پزشکان به خوردن ماهی، آن هم دو بار در هفته، نشان از خواص فراوان آن دارد. اما خیلیها صرفا به علت دلچسب نبودن طعم و بوی ماهی یا میگو، این محصولات غذایی مغذی را از رژیم غذایی شان حذف میکنند. اگر شما هم چنین دلایلی برای حذف غذاهای دریایی از رژیم غذاییتان دارید، حرفهای جالبی برایتان داریم. با ما همراه شوید...
اولین و مهمترین عامل نخوردن یا کم خوردن ماهی یا سایر محصولات دریایی در بین مردم، دوست نداشتن مزه آنهاست. آنهایی که ماهی دوست ندارند، فکر میکنند که ماهی بدمزه است، اما در حقیقت نمیدانند که شاید مشکل اصلی در نحوه طبخ خودشان باشد. بنابراین از اولین روزی که قصد درست کردن ماهی برای وعده غذایی تان را داشتید، سعی کنید هربار با ادویه ها و ترکیبات معطر دیگر ماهی تان را مزهدار کنید تا بالاخره به طعم دلخواهتان برسید. شما میتوانید برای این کار از فلفل سیاه یا قرمز، آبلیمو یا سرکه، فلفل دلمه ای یا حتی گوجه فرنگی و هویج استفاده کنید. سس های مختلفی مثل خردل، چیلی یا کچاپ هم میتوانند برای رسیدن شما به مزه مطلوبتان کمک کننده باشند.
● اگر طبخ ماهی سخت است...
شکایت خیلی از خانم ها سخت بودن طبخ ماهی است. آنها می گویند چون هنگام سرخ کردن، روغن زیادی به اطراف پخش میشود و این کار باعث آلودگی محیط اطراف میشود، بنابراین ترجیح میدهند که دفعات طبخ ماهی را محدود کنند. ما برای این دسته از خانم ها چند توصیه داریم: اول، روغن کمی کف ماهیتابه بریزید و ماهی را درون آن قرار دهید و در ماهیتابه را بگذارید. این¬طوری هم ماهی تان مغزپخت میشود و هم روغن به اطراف نمیپاشد. دوم، بعد از آبکش کردن برنج، ماهی را کف قابلمه قرار دهید و برنج را روی آن بریزید. سوم، اگر کلسترول خونتان هم بالاست میتوانید ماهی تان را با آبلیموی تازه بخارپز کنید.
● اگر از بوی ماهی متنفرید...
نمیتوان انکار کرد که ماهی، میگو و سایر غذاهای دریایی بوی خوبی ندارند و تنفر خیلی از افراد از این محصولات به دلیل بوی ناخوشایندشان است. شما میتوانید این بوی نامطبوع را با افزودن کمی آبلیمو، سرکه یا هر ماده اسیدی خوراکی دیگری قبل از طبخ به ماهی از بین ببرید. همچنین قرار دادن ماهی به مدت نیم ساعت درون ظرفی پر از شیر هم می تواند بوی ناخوشایند آن را از بین ببرد.
● اگر میگو را خیلی چرب میدانید...
درست است که برخی محصولات دریایی مانند میگو کلسترول بالایی دارند. اما تحقیقات نشان دادهاند که این نوع از کلسترول برای قلب کاملاً بی ضرر است. نتایج مطالعاتی هم که اخیراً روی مصرف کنندگان میگو انجام شده است، حاکی از این است که افرادی که هر روز و به مدت ۳ هفته میگو مصرف کرده بودند، سطح چربی بد خونشان (LDL) خیلی کم افزایش پیدا کرده بود و در عوض سطح کلسترول خوب خونشان (HDL) به طرز چشمگیری افزایش یافته بود و در نتیجه این امر، خطر بیماری و حمله قلبی در آنها پایین آمده بود. شاید بتوان ماهیها را بهترین منبع برای دریافت امگا ۳ به شمار آورد. اگر از طرفداران زندگی و غذای سالم هستید، بد نیست که بدانید در بین انواع ماهیها، ماهی خال خالی، قزل آلا، تیغ ماهی، آزاد، ماهی تن، ساردین، سفید و کولی، غنی ترین ماهی ها برای دریافت امگا ۳ هستند پس آنها را بیش از انواع دیگر میل کنید.
● اگر به ماهی آلرژی دارید...
بسیاری از افراد به غذاهای دریایی آلرژی دارند و با مصرف آنها دچار مشکل میشوند. برای رفع این مشکلات راهکارهای زیر را به شما توصیه می کنیم: آلرژی به ماهی سبب حذف این ماده مغذی از رژیم غذایی تان نشود. شما ممکن است به نوع خاصی از ماهی حساسیت داشته باشید اما بهتر است قبل از حذف کلیه ماهی ها از رژیم تان، انواع مختلف آن را امتحان کنید. امکان دارد آلرژی شما نسبت به ماهی دودی، ماهی های جنوب یا شمال باشد. بنابراین قبل از تصمیم گیری به کنار گذاشتن ماهی از سفره تان، طعم تمام ماهی ها را تجربه کنید.
قبل از خوردن میگو برای اولین بار، تکهای از آن را مزهمزه کنید. زیرا آلرژی به میگو از حساسیت های شایع است که امکان دارد شما را از خوردن همه محصولات دریایی منصرف کند.
اگر هنگام طبخ، به ماهی یا میگویتان موادی را اضافه می کنید، اطمینان کامل داشته باشید که آن افزودنی برایتان آلرژی زا نباشد و شما به اشتباه تقصیر را به گردن غذای دریایی نیندازید.
مصرف انواع آبمیوه های حاوی ویتامین C مثل آب پرتقال تازه میتواند در کاهش آلرژی نسبت به ماهی به شما کمک کند. فلفل، گوجه فرنگی یا سایر محصولات آلرژی زا را همراه با غذاهای دریایی استفاده نکنید.
● ۵ نکته درباره نگهداری از ماهی و میگو
همه افراد وقت کافی برای تهیه و مصرف تازه به تازه محصولات دریایی را ندارند و مجبور به خرید یکباره و نگهداری چند ماهه آنها هستند. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، رعایت این چند نکته را برای نگهداری غذاهای دریایی جدی بگیرید:
۱) بعد از خریدن ماهی و میگو، آنها را سریعاً بسته بندی کنید و درون فریزر قرار دهید. اگر زمان زیادی برای رساندن آنها به منزل طول می کشد، تا رسیدن به خانه درون محفظه ای پر از یخ قرارشان دهید و اگر به صورت یخ زده تهیه شان میکنید، قبل از باز شدن یخ به فریزر برسانیدشان.
۲) بسته ها را به اندازه نیاز روزانه تان آماده کنید تا مجبور به باز کردن چندباره یخ آنها نشوید زیرا این کار باعث فساد محصولات دریایی میشود.
۳) ماهی یا میگوی تازه را بعد از شستن و قبل از طبخ، درون دستمالی نخی قرار دهید و چند ساعتی داخل یخچال بگذارید. با این کار هم از فساد و بدبو شدن شان جلوگیری کرده اید و هم باعث شده اید که هنگام سرخ کردن روغن کمتری ببرند.
۴) هوای درون بسته های حاوی ماهی و میگو را قبل از قرار دادن در فریزر بادقت خالی کنید.
۵) نگهداری ماهی یا میگو بیشتر از ۲ روز درون یخچال و بیشتر از ۴ ماه داخل فریزر توصیه نمیشود.
کیهانشناسی و بحث از آغاز و انجام جهان از مقولات مشترک سه حوزه معرفتبشری یعنی علم، دین و فلسفه است که از قدیم مورد عنایت صاحب نظران این سه حوزه بوده است، هرچند تا قبل از رنسانس و حتی تا اوایل قرن بیستم، کیهانشناسی فیزیکی جایگاه پایینتری نسبتبه کیهانشناسی های دینی و فلسفی داشت . در این مقاله، اصول و مبانی بنیادین و مهمترین مدلهای کیهانشناسی نوین علمی مطرح شدهاند و در پی آن اشکالات و نارسائیهای علمی و در حد ضرورت مبانی و مشکلات فلسفی آنها مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند . واژگان کلیدی: کیهانشناسی، نسبیت عام، مکانیک کوانتومی، فضا و زمان، انفجار بزرگ، تکینگی، نظریه حالت پایدار، جهان نوسانی، جهان تورمی، افتوخیز خلاء کوانتومی، گرانش کوانتومی، خلق از عدم .
درآمد
فلسفه علم و فلسفه دین هر تعریفی داشته باشند و هر قدر در مورد نوع و سعه و ضیق حیطههای پژوهشی آنها اختلاف نظر باشد، فلاسفه علم و فیلسوفان دین در این نکته اتفاق نظر دارند که بحث و بررسی پیرامون نقاط اشتراک علم و دین و فلسفه و ملزومات فلسفی و دینی نظریههای علمی از وظایف و دل مشغولیهای اصلی آنها باید باشد . کیهانشناسی و بحث از آغاز و انجام جهان از همین دسته مقولات است که پیوند و مرز مشترک بین علم (فیزیک) و فلسفه و دین در آن به خوبی نمایان و هویدا است; لذا دور از انتظار نیست که مباحث آن به عنوان یکی از مهمترین مسائل در فلسفههای علم و دین مورد بحث و بررسی قرار گیرد . چنین رویکرد فلسفی و دینی به کیهانشناسی بویژه پس از ظهور و شیوع نظریه انفجار بزرگ در زمینه پیدایش عالم گسترش فراوانی یافته است . همین نکته، نشان دهنده ضرورت و اهمیت آشنائی دانشجویان فلسفه و طلاب علوم دینی با نظریههای جدید علمی پیرامون آغاز جهان است; بطوری که امروزه هرگونه بحث در این مقوله بدون آگاهی از مباحث علمی پیرامون آن ابتر و ناقص خواهد بود . قبل از رنسانس و ظهور علم نوین و در طول دوران سیطره فلسفه افلاطونی و فیزیک ارسطوئی بر دانش بشری، فلسفه محوریت اصلی را در مباحث کیهانشناسی عهدهدار بود و علم و دین متناسب با نگرشهای فلسفی تفسیر میشدند . اما ، پس از رنسانس که علوم تجربی جایگاه رفیعتری یافتند، هرچند با تغییر جایگاه، فلسفه ناچار شد خود را با علم هماهنگ سازد و با همین انگیزه کانت کوشید تا متافیزیکی متناسب با فیزیک نیوتنی بنا کند، اما کیهانشناسی همچون گذشته به تبعیت از طبقهبندی کریستین ولف که کانت نیز از وی پیروی نمود، در طبقهبندی علوم و در تمایز صریح با فیزیک در عداد الهیات و روانشناسی از بخشهای متافیزیک خاص به شمار آمد که با جهان طبیعت در کلیترین وجوه آن سروکار داشت . (۱) این تقسیمبندی تا اوایل قرن بیستم دست نخورده باقی ماند تا این که با ظهور دو نظریه اساسی کیهانشناسی نوین یعنی نسبیت عام و کوانتوم مکانیک، کیهانشناسی به یکی از شاخههای مهم و اساسی علوم نوین تبدیل شد و همراه آن، اصطلاحات فلسفی نیز وارد حیطه فیزیک و کیهانشناسی شدند . در این مقاله، ابتدا اصول و مبانی نظریههای علمی و همچنین فرضهایبنیادین کیهانشناسی نوین که مدلهای جدید کیهانشناسی مبتنی بر آنها هستند، به اجمال مطرح شدهاند و در پی آن مهمترین مدلهای کیهانشناسی نوین، که امروزه مقبولیتبیشتری دارند به همراه نارسائیها و اشکالات علمی آنها مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند . برای پرهیز از دشواری بحث، حتیالامکان از طرح روابط و معادلات ریاضی اجتناب شده است که البته طالبان مباحث عمیقتر چارهای جز رجوع به آنها ندارند . پینوشتهای مفصل مقاله راهنمای خوبی در این زمینه میتواند باشد . بحث گسترده پیرامون ملزومات و نتایج فلسفی و دینی این مدلها خود مقاله مستقلی میطلبد که با امید به لطف خداوند، تدوین و منتشر خواهد شد .
کیهانشناسی نوین و مبدا عالم
کیهانشناسی در معنای عام آن مطالعه ساختار و تحول جهان به مثابه یک کل در مقیاس کلان است (۲) که از دو واژه یونانی به معنای نطق و سخن مشتق شده است . (۳) هرچند جاذبه آسمان پرستاره به گونهای بوده است که پیشینه مطالعه و بررسی کیهان به قدمت تمدن و فرهنگ بشری است، بطوری که در برخی از تمدنهای کهن اندازهگیریهای به عمل آمده در مورد پدیدههای نجومی با توجه به مقادیر فعلی از دقتحیرتآوری برخوردار بوده است، (۴) اما شروع کیهانشناسی نوین از مقالهای است که در سال ۱۹۱۷ توسط آلبرت اینشتین تحت عنوان «ملاحظات کیهان شناختی در نظریه نسبیت عمومی» انتشار یافت . وی در این مقاله کوشید با استفاده از معادلات میدان و چند پیشفرض دیگر از قبیل توزیع یکنواخت ماده در سراسر فضا، ایستا بودن عالم و یا ثابتبودن چگالی جهان در زمان و برخی مقبولات دیگر، خواص فیزیکی عالم را استنتاج کند . (۵) این معادلات با اصلاحات به عمل آمده در آن و به همراه چند فرض بنیادین، زیربنای تمام مدلهای کیهانشناسی نوین هستند .
فرضهای بنیادین کیهانشناسی نوین
فیزیکدانان در مطالعات کیهانشناسی با طرح و حل مدلهای فرضی ریاضی درباره جهان به دنبال جوابهایی هستند که در حد امکان بیشترین پدیدههای تجربی و مشاهده شده را توضیح دهد . برای جلوگیری از پیچیدگی بیش از حد معادلات، مهمترین فرضهایساده کننده عبارتند از: (۶)
۱- جهان، همگن (Homogeneous) است . هنگام مطالعه کیهان به عنوان یک کل، باید از جزئیات آشفته کننده صرفنظر کنیم . سادهترین راه چنین کاری توزیع غیر یکنواختیهای موضعی در کل پهنه آسمان است که با توجه به وسعت کیهان، معقول و منطقی است . جهان همگن، جهانی است که در آن توزیع ماده، یکنواخت و در نتیجه چگالی ماده در تمام قسمتهای آن کم و بیش ثابت است .
۲- جهان، همسانگرد (Isotropic) است . همسانگردی جهان به معنای یکسانی خصوصیات آن در تمام جهات فضائی است . به عبارت دیگر، الگوی سرعتها در مناطق مختلف جهان یکسان است .
۳- جهان، یکنواخت است . چنین جهانی تا فواصل بیاندازه زیاد، خواص یکنواختی دارد و کهکشانهای مختلف دوردستبه غیر از تفاوتهای قابل پیشبینی نظیر اثرات ناشی از تحول آنها، تفاوت اساسی با کهکشانهای نزدیک ندارند .
۴- همواره قوانین یکسانی بر جهان حاکم است . جهانشمولی و عمومیت قوانین فیزیکی و شیمیائی که تا کنون کشف شدهاند ویا در آینده کشف خواهند شد، فرض بنیادی دیگر در بررسی جهان است . هر چند این فرض قابل اثبات نیست، اما بررسی پدیدههای آسمانی با توجه به مقدار و ثبات سرعت نور، چیزی جز مطالعه حوادث گذشته نیست و اگر قوانین شناخته شده فعلی، حاکم بر جهان گذشته و یا مناطق دوردست جهان نباشد، کیهانشناسی دانشی لغو و باطل خواهد بود . برخی از کیهانشناسان با تعمیم فرض جهان شمولی، قوانین فیزیک را بر جهان به مثابه یک کل نیز صادق میدانند .
۵- جهان، ناهمدوس (Incoherent) است . منظور از ناهمدوسی، استقلال بخشهای مختلف جهان از هم و عدم تاثیر حوادث واقع در آنها بر یکدیگر است; به غیر از گرانش و پدیدههای نوری، که در سراسر عالم به یکسان اثر میکنند . این جهان، همچون جسم یکپارچه نیست که هر آشفتگی محلی قسمت دیگر را آشفته و متاثر سازد، بلکه اختلال صرفا در خود آن محل محسوس است . مجموع پیشفرضهای فوق را - که دادههای کیهانی نیز به نحوی آنها را تایید میکنند، - میتوان در اصلی موسوم به «اصل کیهانشناختی» یا «اصل کپرنیکی» بیان کرد: «عالم، همگن و همسانگرد است . در چنین جهانی هیچ محل ممتازی وجود ندارد و از هر نقطه که نگاه کنیم، جهان به یک شکل است» . (۷) کیهانشناسی نوین با این پیشفرضها و معادلات نسبیت عام بایستی بتواند مشکلات کیهانشناسی را حل و پدیدههایی چون انبساط عالم، تشعشع میکروموجی زمینه کیهانی و فراوانی نسبی عناصرخاص را تبیین نماید .
۱- قانون هابل و انبساط عالم: ادوین هابل (۱۸۸۹- ۱۹۵۳م) در اواخر دهه ۱۹۲۰ متوجه شد انتقال به سمت قرمز کهکشانها بر حسب فاصلهشان افزایش مییابد; یعنی کهکشانها از ما دور میشوند و هر چه کهکشان دورتر باشد، سرعت دور شدن آن بیشتر است . (۸) این کشف، موسوم به «قانون هابل» دلیل محکمی بر انبساط عالم است . باید توجه داشت که قانون هابل برای تمام کهکشانها صادق است و هیچ نقطهای را نمیتوان به عنوان نقطه مرکزی و یا متمایز در نظر گرفت . این ویژگی، بیان دیگر اصل همگنی جهان است . ارقامی که امروزه برای سرعت انبساط کیهان محاسبه میشوند، مقادیر قابل توجهی را نشان میدهند . کوازارها (اخترنماها) که بنا به قولی دورترین اجسام عالم به ما هستند، باسرعتی نزدیک به ۹۰ تا ۹۵ درصد سرعت نور (۰۰۰ر۳۰۰ کیلومتر در ثانیه) از ما دور میشوند .
۲- تابش زمینه ای کیهانی: جورج گاموف در دهه ۱۹۴۰ پیشبینی کرد که جهان در گذشته بسیار دور به شدت داغ و متراکم بوده و بر اثر انفجاری عظیم، انبساط آن شروع شده و ادامه یافته است . بعلاوه، تشعشع باقی مانده از آن جهان بسیار داغ اولیه اینک سرد شده و در دمای حدود ۵ K قابل دریافت است . (۹) در ژوئیه سال ۱۹۶۵ همزمان دو مقاله ، یکی مبنی بر پیشبینی وجود اشعه جسم سیاه از «دیکی» و «پیبلز» و دیگری مبنی بر کشف این اشعه از «پنزیاس» و «ویلسن» در مجله آستروفیزیکال جورنال منتشر شد . در سال ۱۹۹۲ نیز یافتههای ماهواره COBE و تحقیقات همزمان اخترشناسان مؤیدهای بیشتری مبنی بر تطبیق مشاهدات انجام شده در مورد این اشعه با پیشبینیهای نظریه انفجار بزرگ فراهم آورد . (۱۰)
۳- فراوانی هلیوم و دوتریم: هلیوم از عناصری است که به استثناء دسته خاصی از ستارگان، به وفور در تمام اجرام موجود در کهکشان ما و در کهکشانهای مجاور با مقادیر تقریبا یکسان ۲۵ تا ۳۰ درصد جرم مواد کیهانی یافت میشود . هیدروژن نیز ۷۰ تا ۷۵ درصد جرم کیهان را تشکیل میدهد . توضیح علت وفور این مواد با استفاده از فرآیندهای هستهای درون ستارگان و سنتز هیدروژن دشوار است و باید به دنبال منشا پیدایش آنها در آغاز عالم بود . قبل از بررسی مدلهای کیهانشناسی و چگونگی تبیین آنها از پدیدههای فوق، ضروری است مروری اجمالی بر نظریههای سبیتخاص و عام و مفاهیم فضا و زمان در فیزیک جدید داشته باشیم .
نسبیتخاص، نسبیت عام، فضا و زمان
در اواسط سده نوزده میلادی، جورج کلارک ماکسول (۱۸۳۱- ۱۸۷۹ م) با استفاده از مفهوم میدان، پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی را تحت نظریه واحد الکترومغناطیس در چهار معادله، مشهور به معادلات میدان ماکسول، صورتبندی کرد . از پیشگوئیهای مهم این معادلات انتشار امواج الکترومغناطیسی در فضای تهی با سرعت ثابت c بود که دانشمندان میتوانستند با استفاده از آن، چارچوب اینرسی سکون مطلق را بطور نظری و تجربی تعیین کنند . از طرف دیگر، تصور میشد امواج الکترومغناطیس با استفاده از محمل اتر که سراسر عالم را پوشانده است، در فضا منتشر میشوند . تلفیق معادلات ماکسول و فرض وجود اتر نشان داد که سرعت نور نسبتبه اتر ثابت و برابر مقدار c است، اما نسبتبه ناظرانی که با سرعتهای متفاوت نسبتبه اتر حرکت میکنند، باید متفاوت باشد . در سال ۱۸۸۷ علی رغم تلاش مایکلسون و مورلی برای آشکار ساختن وجود اتر، این نتیجه خلاف انتظار به دست آمد که سرعت نور در جهات مختلف، یعنی در جهتحرکت زمین و در راستای عمود بر آن یکسان است و هر گونه تلاش برای یافتن اتر به شکست انجامید . در سال ۱۹۰۵، آلبرت اینشتین (۱۸۷۹- ۱۹۵۵ م) طی مقالهای اعلام کرد با تجدیدنظر در مفهوم زمان و همزمانی مطلق نیازی به فرض وجود اتر نخواهیم داشت . وی با دو پیش فرض، که تجربه به گونهای آنها را تایید کرده بود، کار خود را شروع کرد: اول، قوانین طبیعتبرای تمام دستگاههای ماندی یکسان است:دوم، سرعت نور برای تمام دستگاههای ماندی یکسان است . (۱۱)دستگاه ماندی دستگاهی است که با سرعتیکنواخت در خط مستقیم حرکت میکند، یعنی برآیند نیروهای وارد بر آن صفر است . این دو پیش فرض با قانون تبدیل کلاسیک سرعتها و مکانها از یک دستگاه ماندی به یک دستگاه ماندی دیگر یعنی تبدیلات گالیله در تعارض بود و اینشتین برای حل تعارض به ناچار قانون تبدیلات دیگری موسوم به تبدیلات لورنتس را جایگزین آن نمود . این جایگزینی مستلزم تغییراتی در مفروضات اساسی فیزیک نیوتنی بود . از پیامدهای این نظریه که به نسبیتخاص مشهور شد، جایگزینی همزمانی نسبی به جای همزمانی مطلق با توجه به سرعت وموقعیت ناظر، هم ارزی جرم و انرژی، کند شدن زمان و کوتاه شدن طول و بزرگتر شدن جرم ناظر متحرک نسبتبه ناظر ساکن است . از طرف دیگر، در مکانیک نیوتنی هیچ گونه محدودیتی برای سرعت انتقال و یا تاثیر اجسام وجود ندارد; اما در نسبیتخاص هیچ تاثیری سریعتر از سرعت نور ممکن نیست . دیگر پیامد مهم نسبیتخاص، ملهم از مقاله هرمان مینکوفسکی در سال ۱۹۰۸، تلفیق فضا و زمان در یکدیگر به صورت پیوستار چهار بعدی فضا - زمان است . پس از نسبیتخاص، اینشتین طی ده سال کار مستمر تلاش کرد تا اصل همارزی قوانین طبیعت را به تمام دستگاهها و ناظران تعمیم دهد .
وی که از برابری غیر قابل توضیح جرم ماندی و جرم گرانشی در مکانیک نیوتنی شروع کرده بود، به این نتیجه رسید که گرانش نیرویی چون سایر نیروها نیست، بلکه نتیجه این واقعیت است که فضا زمان مسطح نیست و بر اثر توزیع جرم و انرژی خمیده است . نتیجه این رویکرد اصل هم ارزی است که بر مبنای آن، رویدادهای فیزیکی در دستگاههای شتابیافته و در میدانهای گرانشی همارزند . اینشتین با استفاده از آنالیز تانسوری، معادلات میدان نسبیت عام را تدوین کرد . این معادلات خمیدگی فضا زمان توسط میدان گرانش را نشان میدهند و حل همزمان آنها با معادلات ژئودزی که نحوه حرکت اجرام را بیان میکنند، جواب کامل مسئله را به دست میدهد . در نسبیت عام، ماده، شکل فضا زمان و فضا زمان نحوه حرکت ماده را مشخص میکند . به این ترتیب، فضا دیگر موجودی مستقل از ماده و میدان نیست (برخلاف مکانیک نیوتنی و نسبیتخاص) و چیزی به نام فضای تهی، یعنی فضای تهی از میدان وجود ندارد; بلکه فضا زمان صرفا کیفیتی از ساخت میدان است . به همین دلیل سخن گفتن از فضا - زمان فراتر از مرزهای جهان بیمعناست . اما مهمترین پیشبینی نسبیت عام را باید در مورد چگونگی ساختار کل عالم دانست که تصویر جهانی پویا، شروع شده در زمانی معین و پایان یابنده را جایگزین جهانی ایستا، ازلی و ابدی کرده است.معادلات نسبیت عام، هندسه فضا - زمان را توصیف میکنند و طبیعی بود که اینشتین بخواهد آنها را به کل عالم تسری دهد . ملاحظات اولیه وی مبتنی بر دو پیشفرض بود: اول، ماده دارای چگالی متوسطی در فضاست که همه جا یکسان است و صفر نیست; دوم، بزرگی فضا (عالم) به زمان بستگی ندارد . وی با پیشفرض دوم میخواست در همان مسیر مقبول عصر خود که جهان را ایستا و پایدار میدانست، قدم بگذارد . این دو پیشفرض در صورتی با معادلات میدان وی سازگار میشدند که جملهای فرضی به معادلات اضافه میشد . این جمله که بعدها به «ثابت کیهانشناختی» معروف شد، نیرویی ضدگرانش را باعث میشد که بر خلاف سایر نیروها ناشی از منبع خاصی نبود، بلکه در ساختار فضا زمان نهفته بود.افزودن «ثابت کیهانشناختی» زیبایی معادلات را برهم زد و تا حد زیادی از سادگی منطقی آنها کاست . (۱۲) بعدها که هابل پدیده انبساط عالم را کشف کرد، اینشتین که از پیشبینی یکی از مهمترین رخدادهای فیزیک محروم شده بود، دستبردن در معادلاتش را بزرگترین اشتباه علمی زندگیش نامید . (۱۳) دیگر نوآوری مهم اینشتین در همان مقاله، کشف امکان ساخت غیر اقلیدسی عالم بود . چنین عالمی، جهانی است کروی که مطابق هندسه ریمانی سه بعدی است و در عین این که متناهی و بسته است، هیچ گونه مرز و کرانهای ندارد; در چنین فضائی اگر به طور مستقیم پیش برویم، پس از مدتی مجددا به نقطه عزیمتخود خواهیم رسید .
مدلهای کیهانشناسی - مدلهای فریدمان
در سال ۱۹۲۲ آلکساندر فریدمان (۱۸۸۸- ۱۹۲۵ م) با کنار گذاشتن پیش فرض دوم اینشتین و حذف ثابت کیهانشناختی، به جوابهایی دستیافت که جوابهای متعارف معادلات میدان اینشتین شدند . (۱۴) این جوابها که رفتار جهانهای همگن را بیان میکنند، امروزه پایه کیهانشناسی نوین به شمار میروند . وی با حل همزمان معادلات، در نهایت ده معادله اصلی نسبیت عام را به دو معادله کاهش داد و با حل آنها، هفتسال پیش از کشف ادوین هابل، انبساط عالم را پیشبینی کرد . حل معادلات فریدمان متناسب با مقدار «ثابت انحناء فضا» به جوابهای مختلف میانجامد . این ثابت میتواند یکی از سه احتمال انحنای مثبت، منفی و یا صفر را بپذیرد . در انحناء مثبت، عالم فضایی کروی است که تمام سطوح مقطع آن هندسه کره حجمی متناهی دارد که فاقد کرانه است . گرانش در چنین جهانی آن چنان نیرومند است که فضا را به دور خود خم کرده و کمابیش چیزی چون سطح زمین به وجود آورده است . فضایی با انحنای صفر همان فضای اقلیدسی است که قوانین معمولی هندسه اقلیدسی در آن صادقند . بالاخره سومین حالت، فضایی با انحنای منفی است که تعداد سحابیها بر حسب فاصله سریعتر از تعداد آنها در صفحه زیاد میشود.تمام راه حلهای فریدمان و مدلهای به دست آمده مستلزم آنند که جهان در گذشتهای دور (ده تا بیست میلیارد سال پیش) بسیار کوچک و در عین حال بسیار داغ بوده و سپس شروع به انبساط نموده است . البته لحظه شروع عالم را میتوان دو گونه تصویر کرد: (۱۵) در مدل اول، جهان از اندازهای متناهی و در مدل دوم، موسوم به مدل انفجار بزرگ، جهان از مقیاس صفر شروع میشود . مدل اول چندان مورد پسند فیزیکدانان نیست، زیرا مستلزم فرضهای بیشتر درباره شرایط اولیه است . اما مدل دوم که امروزه مورد قبول اکثر فیزیکدانان است، همان نظریه انفجار بزرگ است که بنابر آن در آغاز، ابعاد عالم صفر و چگالی و انحناء فضا - زمان بینهایتبود . این شرایط بسیار ناپایدار به انفجار مهیبی منجر شد که همه عالم کنونی ما، شامل فضا، زمان و ماده، نتیجه آن انفجار اولیه است . نظریه نسبیت عام پیشبینی میکند که در آن نقطه آغازین به دلیل صفر شدن ابعاد فضا و همبستگی فضا، زمان و ماده، زمان نیز به سمت صفر میل میکند و چون تمام قوانین فیزیکی بر مبنای فضا و زمان صورتبندی شدهاند، نظریه از تبیین باز میماند و درهم میشکند . (۱۶) این نقطه که به آن تکینگی گفته میشود، مرزی است که بر اساس حوادث پس از آن، نمیتوان به حوادث پیش از آن پی برد و همچنین بالعکس . بنابراین، حوادث پیش از انفجار بزرگ را نمیتوان با قوانین موجود صورتبندی کرد و مدلی برای آن ارائه داد . بعلاوه، چون فضا و زمان نیز همراه با انفجار بزرگ پدید آمدهاند، سؤال از زمان و مکان انفجار بزرگ بیمعناست . (۱۷)
مدل انفجار بزرگ
اگر جهت انبساط عالم را معکوس کنیم، به نقطه زمان صفر میرسیم که چگالی و انحناء فضا زمان بینهایت و دما بسیار زیاد بوده است . خصوصیات این ماده آغازین که به اسامی گوناگونی چون ماده آغازین اولیه (Ylem) ، آتشگوی آغازین، اتم آغازین و . . . . نامیده شده است، منجر به تکینگی در آغاز زمان میشود که «راجر پنرز» و «استیون هاوکینگ» طی مقاله مشترکی در سال ۱۹۷۰ نشان دادند که با فرض صحت نسبیت عام و مقدار ماده موجود در جهان و انبساط عالم، گریزی از آن نیست . (۱۸) چنانچه بخواهیم از آغاز جهان شروع کنیم، با محدودیتهایی که قواعد مکانیک کوانتومی اعمال میکنند، راهی برای درک آنچه در زمان صفر و یا زمان کمتر از ۴۳- ۱۰ ثانیه مشهور به زمان پلانک، اتفاق افتاده است، نداریم . حتی برخی از فیزیکدانان در مورد چگونگی توضیح حوادث پس از زمان پلانک نیز تردیدهای جدی دارند . با این حال، با تقریب مناسبی میتوان وقایع پس از انفجار بزرگ، یعنی حوادث پس از زمان پلانک را توضیح داد . (۱۹) با عبور از زمان پلانک میتوان گفت که اولین تجزیه در طبیعت رخ داده و نیروی گرانش از مابقی نیروها جدا شده است . بین این زمان تا ۳۵- ۱۰ ثانیه پس از انفجار بزرگ موسوم به دوره GUT ، سه نیروی هستهای قوی، هستهای ضعیف و الکترومغناطیس از هم غیر قابل تشخیص بودهاند . در زمان ۳۴- ۱۰ ثانیه پس از انفجار بزرگ، در دمای حدود ۱۰۲۸ درجه کلوین، نیروی قوی هستهای از نیروی الکتروضعیف جدا شده و وجود مستقل یافته است . در ۱۰- ۱۰ ثانیه پس از انفجار بزرگ، در دمای ۱۰۱۵ درجه کلوین، کوارکها ظاهر شده و نیروهای هستهای ضعیف و الکترومغناطیس از هم تمایز یافتهاند . در ۴- ۱۰ ثانیه پس از انفجار بزرگ، در دمای ۱۰۱۲ درجه کلوین، کوارکها به تدریجبه پروتونها و نوترونها تبدیل شدهاند .
از روزی که بحث آنفلوآنزا و همهگیری آن سر زبانها افتاده است، کمتر کسی را میبینید که درباره این بیماری از پزشکان سوال نکند. موجهای مختلف آنفلوآنزا هم دستبردار نیستند و یکی پس از دیگری در راهاند. یکی از سوالاتی که این روزها از زبان بیماران در مطب میشنویم درباره عوارض ناشی از آنفلوآنزاست. اگر این، سؤال شما هم هست؛ توصیه میکنیم مطلب زیر را بخوانید.
بیماری آنفلوآنزا به دو صورت بدون عارضه و عارضهدار بروز میکند. نوع بدون عارضه آن از حمله ناگهانی بیماری بعد از یک دوران نهفتگی یک یا دو روزه آغاز میشود و مهمترین علایم تب بالای ۳۸ درجه، سردرد، درد عضلات، خستگی و کوفتگی شدید، آبریزش بینی، اشکریزش، سرفه خشک، سوزش گلو، عطسه، لرز و بیاشتهایی است که بعد از ۳ تا ۷ روز با استراحت و مصرف مایعات خود به خود بهبود پیدا میکند اما گاهی آثار کوفتگی تا دو هفته در بدن باقی میماند. اما گاهی آنفلوآنزا عارضهدار میشود و گرفتاریهای زیادی برای فرد مبتلا به وجود میآورد.
این عوارض در ۳ گروه مهم تقسیمبندی میشود. گروه اول عوارض ریوی، گروه دوم عوارض قلبی، گروه سوم عوارض عصبی است. مهمترین عارضه ریوی آنفلوآنزا شامل پنومونی و کروپ یا خروسک است.
● عوارض ریوی آنفلوآنزا
التهاب ریه یا پنومونی یکی از عوارض ناشی از آنفلوآنزا است، به طوری که این عارضه مهم، شایعترین دلیل مرگ و میر نیز گزارش شده است. یکی دیگر از عوارض ریوی آنفلوآنزا نیز خروسک است. با این دو عارضه آشنا شوید:
▪ التهاب ریه (پنومونی): این عارضه باعث دشواری در تنفس میشود و انواع گوناگونی دارد که شدت آنها از خفیف تا حالات تهدیدکننده حیات متفاوت است. التهاب ریه (پنومونی) میتواند یک ریه یا هر دو ریه را مبتلا کند. التهاب هر دو ریه را گاهی اوقات پنومونی دوطرفه مینامند.
ویروسها از جمله ویروس آنفلوآنزا مسوول نیمی از کل موارد التهاب ریه (پنومونی) گزارش شده است. از آنجا که پنومونی اغلب، علایم یک سرماخوردگی یا آنفلوآنزا را تقلید میکند، بسیاری از مردم متوجه ابتلا به آن نمیشوند. علایم، بسته به میکروب یا ویروس مولد پنومونی متغیر است.
پزشک با گوشی ریههای شما را سمع میکند تا آنها را از نظر وجود اصوات غیرطبیعی مثل قلقل، اصوات کوتاه و تیز (رال) و اصوات بلند و خشن (رونکای) بررسی کند. این صداها میتواند نشانه التهاب ناشی از عفونت باشد. پزشک برای تشخیص محل و میزان گسترش عفونت، یک عکس اشعه ایکس از قفسهسینه درخواست میکند. گاهی اوقات نیز نمونهای از خلط شما ممکن است برای تشخیص عفونت آزمایش شود.
اگر التهاب ناشی از بیماری، تعداد زیادی از کیسههای هوایی ریه را درگیر کند، بهطوری که با توانایی تنفس تداخل پیدا کند، میتواند مرگ افراد را در پی داشته باشد. در بعضی موارد این التهاب وارد جریان خون میشود که به این حالت باکتریمی مهاجم گفته میشود. به این ترتیب، التهاب به سرعت و به شدت به سایر اعضا سرایت کرده و ممکن است آبسههای پر از چرکی را خلق کند.
بعضی مواقع مابین لایههای پردههای جنب که سطح ریهها و همچنین سطح داخل دیواره قفسه سینه را میپوشانند، مقداری مایع تجمع مییابد. به این حالت نشت جنبی گویند. اگر ریههای شما عفونی شوند مایع میتواند در این ناحیه جمع شده و عفونی شود. در زمان ابتلا به پنومونی ناشی از آنفلوآنزا به درمان طبی مناسب، استراحت در بستر و مراقبت دقیق نیاز دارید. درمانی که به وسیله پزشک توصیه میشود به علت و شدت پنومونی شما بستگی دارد. به همین دلیل توصیه میشود برای پیشگیری از پنومونی ناشی از آنفلوآنزا، واکسن زدن را فراموش نکنید.
▪ خروسک: کروپ یا خروسک یکی دیگر از عوارض ناشی از آنفلوآنزاست اما به اندازه التهاب ریه خطرناک نیست. خروسک به التهاب تارهای صوتی (حنجره) و راه هوایی که درست در زیر آن قرار گرفته اطلاق میشود. این عارضه ناشی از آنفلوآنزا بیشتر از همه میتواند کودکان را گرفتار کند. در کروپ به دلیل تنگی راه هوایی، صدا خشن و تنفس مشکل میشود. نشانههای خروسک معمولا شبها بدتر میشوند و ممکن است بین ۵ تا ۷ روز طول بکشند. همانطور که اشاره شد کودکان زیر ۵ سال بیشتر در معرض خطر خروسک قرار دارند زیرا راههای هوایی کوچک آنها در برابر تنگی ناشی از التهاب آسیبپذیرتر است. نشانههای این بیماری در کودکان زیر ۳ سال برجستهتر است.
اغلب موارد خروسک جدی نبوده و در منزل هم قابل درمان است اما اگر کودک شما پس از ابتلا به آنفلوآنزا، خروسک گرفت و دچار استریدور یا نشانههای زجر تنفسی شد باید او را نزد دکتر ببرید. این نکته را هم بدانید که استریدور، نوعی صدای خشن و پرفرکانس است که هنگام نفس کشیدن بچه پس از چند سرفه شنیده میشود.
● تشدید بیماریهای زمینهای
آنفلوآنزا میتواند باعث تشدید بیماریهای زمینهای مثل آسم یا برونشیت شود. همانطور که میدانید آسم بیماری مزمنی است که در پی التهاب مجاری هوایی اصلی ریهها ایجاد میشود. عضلات دیوارههای نایژهها تنگ و کشیده شده و غشای مخاطی که سطح داخلی این مجاری را میپوشاند مخاط بیشتری ترشح میکند که خود باعث تنگی راههای هوایی میشود. این موضوع میتواند به هر اتفاقی از یک خسخس جزیی گرفته تا مشکل شدید تنفسی منجر شود.
بیماری آنفلوآنزا میتواند از افراد مبتلا به آسم را دچار مشکلات و گرفتاریهای بیشتری کند، به طوری که حتی باعث حملات آسم شود.
خوشبختانه آسم یک بیماری قابل درمان است و اغلب حملات و مرگ و میر ناشی از آن قابل پیشگیری است. به همین دلیل اگر آسم دارید و دچار آنفلوآنزا شدهاید، بهتر است به پزشکتان مراجعه کنید و در صورت صلاحدید پزشک مصرف داروها و اسپریهایتان را افزایش دهید. برخی از سالمندان نیز دچار بیماریهای انسدادی مزمن ریوی موسوم به Copd هستند که ابتلا به آنفلوآنزا در آنان نیز میتواند این بیماریها را تشدید کند. این افراد که دچار التهاب در نایژههای ریه هستند با تحریک ویروس آنفلوآنزا باعث اختلال در دستگاه مجرای هوا و حملات سرفه میشوند. این التهاب همچنین باعث میشود غدد موجود در نایژهها، مقادیر زیادی خلط تولید کرده و احتقان ریه را افزایش دهند و باعث اختلال تنفسی شوند. این بیماری مزمن و عودکننده است که ممکن است پایدار و کشنده نیز بشود. به همین دلیل توصیه میشود اگر سیگاری هستید و بیماری انسدادی مزمن ریوی هم دارید حتما هنگام بروز علایم آنفلوآنزا از کشیدن سیگار خودداری کرده و از مناطقی که آلودگی هوا وجود دارد، اجتناب کنید.
● عوارض قلبی آنفلوآنزا
آنفلوآنزا میتواند روی عضله قلب نیز تأثیر بگذارد. پزشکان از میوکاردیت و پریکاردیت بهعنوان رایجترین عوارض قلبی آنفلوآنزا نام میبرند:
▪ میوکاردیت: همانطور که میدانید لایه عضلانی بافت قلب میوکارد نام دارد. میوکاردیت، التهاب عضله قلب است و معمولا عارضه یک بیماری عفونی مثل سرماخوردگی یا آنفلوآنزا است. میوکاردیت میتواند خطرناک باشد اما نتیجه آن به علت به وجود آورنده آن هم بستگی دارد. علل شدید، حتی به نارسایی قلب و مرگ منجر میشوند اما در بیشتر موارد، میوکاردیت، التهاب از بین میرود و قلب سلامتی مطلوب خود را بازمییابد. برای درمان میوکاردیت ناشی از آنفلوآنزا باید تا بازگشت قلب به حالت طبیعی از ورزشهای سنگین پرهیز کرد. یک رژیم غذایی مناسب با تاکید بر محدودیت مصرف نمک و در صورت مشخص شدن علت زمینهساز بیماری مثل آنفلوآنزا، درمان علت آن حایز اهمیت است. اگر پزشک متوجه یک ریتم غیرطبیعی در قلب شما شود بستری شدن در بیمارستان، مراقبت مداوم از ریتم قلبی و تجویز داروهای مناسب ضدآریتمی تا بازگشت ضربان قلب به حالت طبیعی انجام میشود.
▪ پریکاردیت: پریکاردیت نیز یکی دیگر از عوارض آنفلوآنزاست که میتواند قلب را گرفتار کند. پریکارد کیسهای است که قلب را دربرمیگیرد. این کیسه دارای یک سطح داخلی صاف است. سطح خارجی محکم آن را که از جنس بافت رشتهای است، پریکارد جداری میگویند. پریکاردیت، التهاب پریکارد است که ممکن است به علت آنفلوآنزا یا عفونتهای دیگر رخ دهد. این بیماری اصولا در مردان سنین ۲۰ تا ۵۰ سال و اغلب به دنبال عفونت تنفسی رخ میدهد. در نتیجه التهاب، هنگام سایش پریکارد و لایه خارجی قلب روی یکدیگر، فرد دچار درد میشود.
اگر مقدار زیادی مایع در پریکارد جمع شود و روی قلب فشار آورد مانع از پر شدن مطلوب قلب میشود. به این حالت تامپوناد قلبی گویند. عوارض ناشی از آنفلوآنزا میتواند حتی موجب تجمع مایع و تامپوناد قلبی شود، در نتیجه این حالت محدودیت جریان خون به ریهها و سایر قسمتهای بدن ایجاد میشود. تامپوناد حاد قلبی یک اورژانس طبی است و به مداخله سریع پزشکی نیازمند است. در درمان پریکاردیت پس از آنفلوآنزا از داروهای مسکن ضدالتهابی برای تسکین درد و سرکوب التهاب استفاده میشود. در صورت احتباس آب و ایجاد تورم، داروهای ادرارآور تجویز میشوند.
● عوارض عصبی ناشی از آنفلوآنزا
یکی از شایعترین عوارض عصبی ناشی از آنفلوآنزا اختلالی موسوم به گیلنباره است. اگر چه عارضه گیلنباره پس از آنفلوآنزا بسیار نادر است اما با این حال میتواند میانسالان را درگیر کند و به سرعت باعث ضعف عضلات و بیحسی شود، بنابراین اگر پس از ابتلا به آنفلوآنزا دچار ضعف شدید عضلات دست و پا، ساعد و بازو شدید و تنفستان نیز دچار مشکل شد، میتوانید به بروز این اختلال مشکوک شوید و به سرعت به بخش مرکز درمانی مغز و اعصاب مراجعه کنید. بنابراین بازهم توصیه می کنیم برای پیشگیری از آنفلوآنزا نکات بهداشتی را فراموش نکنید. همچنین شستشوی مکرر دست با مواد ضدعفونیکننده و ژلهای شستشوی دست از جمله راههایی است که میتواند شما را در برابر عوارض آنفلوآنزا ایمن سازد.
فشارخون که به آن قاتل خاموش هم گفته می شود یکی از بیماری های کشنده اما در ظاهر کم اهمیت است. فشارخون بالا صدمات جبران ناپذیری به سلامت انسان می زند و با گذشت زمان در سیستم گردش خون اختلال به وجود می آورد و به حملات قلبی، نارسایی قلبی و کلیوی، سکته و حتی آسیب های مغزی منجر می شود.
براساس آمار تقریبا ۲۵ درصد افراد جامعه مبتلا به فشارخون می باشند. فشارخون که یکی از علائم اصلی حیات است به نیرویی گفته می شود که توسط خون در جریان، به دیواره رگ ها وارد می شود. اصولا فشارخون در بخش های مختلف سیستم گردش خون، متفاوت است و فشارخون را به دو نوع سیستولی و دیاستولی می شناسیم. فشارخون سیستولی معمولا به فشارخون سرخرگ ها هنگام تلمبه زدن قلب گفته می شود و فشارخون دیاستولی هم مربوط به انبساط قلب است و نشان دهنده فشار در زمان استراحت قلب بین هر ضربه می باشد. معمول ترین دستگاه اندازه گیری فشارخون فشارسنج می باشد که با استفاده از ارتفاع جیوه برای اندازه گیری فشارخون در حال گردش در رگ ها استفاده می شود، با این که در بسیاری از فشارسنج های فعلی، دیگر از جیوه استفاده نمی شود، هنوز هم در تمام جهان، فشارخون با میلی متر جیوه (mmhg) اندازه گیری می شود.
به عارضه افزایش فشارخون بیش از حد طبیعی، فشارخون بالا یا پرفشاری خون (هیپرتانسیون) و به کاهش فشارخون (هیپوتانسیون) گفته می شود.
دکتر مژگان مرتضوی، فوق تخصص نفرولوژی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان درباره لزوم اهمیت توجه به فشارخون و کنترل آن در گفت وگو با خراسان تصریح می کند: فشارخون، شایع ترین عامل خطر برای حملات قلبی عروقی و سکته مغزی است، همچنین فشارخون شایع ترین علت نارسایی قلب و پس از دیابت، شایع ترین علت نارسایی کلیه نیز به شمار می آید.
وی میزان طبیعی فشارخون را ۱۲۰ روی ۸۰ میلی متر جیوه (ماکزیمم فشار خون سیستولیک بر مینیمم فشارخون دیاستولیک) می داند و می افزاید: مرحله قبل از فشارخون بالا بین ۱۳۹ - ۱۲۰ روی ۸۹ - ۸۰ میلی متر جیوه است در حالی که پرفشاری خون در مرحله اول ۱۵۹ - ۱۴۰ بر ۹۹ - ۹۰ میلی متر جیوه و پرفشاری خون در مرحله دوم بیش از ۱۶۰ بر ۱۰۰ میلی متر جیوه است.
این فوق تخصص نفرولوژی با تقسیم بندی فشارخون به ۲ نوع اولیه و ثانویه ادامه می دهد: فشارخون اولیه، بیماری پرفشاری خون است که علت یا بیماری زمینه ای برای آن وجود ندارد. در این نوع فشارخون که علت بیشترین موارد پرفشاری خون را در افراد جامعه تشکیل می دهد عوامل خطر موثر عبارتند از نژاد، سابقه فشارخون در پدر یا مادر، عوامل ژنتیکی، مصرف نمک، مصرف نوشیدنی حاوی الکل، چاقی، افزایش چربی خون، خصوصیات فردی مثل ستیزه جویی و بی طاقتی و همچنین کم بودن وزن نوزاد هنگام تولد. فشارخون ثانویه هم بیماری پرفشاری خون است که در آن بیماری زمینه ای مشخص باعث ایجاد فشار خون می شود مانند بیماری اولیه کلیوی، مصرف قرص های جلوگیری از بارداری، پرکاری و کم کاری غده پاراتیروئید و توقف تنفس هنگام خواب.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ادامه می دهد: تنها یک سوم تا یک چهارم افرادی که دچار پرفشاری خون می باشند فشارخون کنترل شده دارند و فشارخون خود را کمتر از ۱۴۰ بر روی ۹۰ میلی متر جیوه نگه می دارند.بیشتر افراد مبتلا به پرفشاری خون علائمی ندارند اما این مشکل می تواند سبب وارد شدن آسیب حاد یا مزمن به اندام های مختلف بدن آن ها شود. این مشکل در مغز به مویرگ های خونی آسیب می رساند و در نتیجه سکته مغزی اتفاق می افتد. پرفشاری خون در چشم ها، سبب آسیب رسیدن به مویرگ های خونی و بروز اختلال بینایی و در کلیه ها نیز موجب نارسایی کلیه می شود. همچنین ممکن است باعث ایجاد سردرد، دردهای قفسه سینه و تنگی نفس نیز شود.
دکتر مرتضوی در مورد کنترل فشارخون در درجه اول توصیه می کند که شرایط زندگی مبتلایان به فشارخون باید اصلاح شود به عبارتی مصرف نمک سدیم کاهش یابد و سدیم غذا به میزان ۲ گرم در روز و یا ۶ گرم نمک باشد. به عنوان نمونه یک قاشق چای خوری نمک حدود ۲ گرم سدیم دارد. غذاهای آماده، کنسرو تن ماهی، انواع سس، سوسیس و کالباس مقادیر زیادی سدیم دارند که باید از مصرف آن ها پرهیز کرد. میوه تازه و سبزی دارای مقدار کمی سدیم است و باید به طور مرتب مصرف شود. افراد چاق باید وزن خود را کاهش دهند زیرا چاقی و اضافه وزن با فشارخون در ارتباط است.
به گفته کارشناسان فشارخون در جوانان دچار اضافه وزن، ۲ برابر و در افراد مسن و چاق ۵۰ درصد بیشتر از افراد دارای وزن طبیعی است. در مردان نیز به ازای هر ۱۰ درصد افزایش وزن، فشارخون ۶/۶ میلی متر جیوه بالاتر می رود. ورزش هوازی طولانی مدت و مداوم مانند پیاده روی در بیشتر روزهای هفته و شنا توصیه می شود. رژیم غذایی مبتلایان به فشارخون باید دارای مقدار کافی کلسیم باشد. همچنین این افراد باید از کشیدن سیگار بپرهیزند، زیرا سیگار سبب تشدید پرفشاری می شود و همچنین مصرف چربی های اشباع شده را نیز کاهش دهند. در طبخ غذا نیز به جای کره و روغن نباتی جامد، بهتر است از روغن زیتون و سویا استفاده شود.
این فوق تخصص نفرولوژی در کنار اصلاح شرایط زندگی، در مورد مصرف داروهای ضد فشارخون اظهار می دارد: داروهای کنترل فشارخون باید با نظر پزشک تجویز شوند و هرگونه تغییر در درمان فشارخون، شروع مصرف دارو، افزایش، کاهش و یا قطع داروی فشارخون نیز باید با نظر پزشک معالج صورت بگیرد.
وی ادامه می دهد: افرادی که سیگار می کشند، افرادی که هم زمان با فشار خون دیابت نیز دارند، کسانی که چربی خون دارند، افرادی که سابقه بیماری قلبی عروقی در فامیل درجه اول دارند، افراد بالای ۶۰ سال و زنان بعد از سن یائسگی در معرض ابتلا به فشارخون بالا قرار دارند و نیاز به مراقبت های بیشتری پیدا می کنند.
جستجو دنبالهدارها مهارت راصد را در شناخت آسمان افزایش میدهد و موجب میشود تا با طیف وسیعتری از اجرام کمنور غیر ستارهای نیز آشنا شود , علاوه بر این ، با گزارش رویت یک دنباله دار جدید کمک شایان توجهی به عرصه علم و دانش در سطح حرفهای مینماید . شکار دنبالهدارها عرصه رقابتی است مابین راصد و دیگر شکارچیان دنبالهدارها در نخستین رویت لکه مه آلود و نهایتاً ایجاد رضایتی درونی در راصد ناشی از هوشیاری در انتخاب ترفند و تکنیک رصدی برای رسیدن به مقصود خود .
شکارچی دنبالهدار نیاز به مهارت ، اندکی شانس و تجربه فراوان دارد . انتظار نداشته باشیم که پس از چند ساعت جستجو در آسمان نخستین دنبالهدار خود را کشف کنیم . آمارهای معتبر نشان میدهد که برای کشف نخستین دنبالهدار نیاز به ۴۰۰ ساعت رصد و برای هر دنباله دار بعدی ۲۰۰ساعت رصد لازم است . حتی اگر خوش شانس هم باشید باید با یک روش رصدی کار خود را آغاز نمایید و ممکن است این بازه طولانی باشد و از چند ماه حتی چند سال به درازا کشیده شود.
قطعاً پس از صرف زمان بسیار حاصل از کاوش , نهایتاً تشخیص دنباله دار احساس بسیار خوبی دست خواهد داد . در ضمن دقت کردن به این نکته حائز اهمیت است که اگر چه شما در جستجو دنبالهدار در آسمان هستید ولی ممکن است شخصی دیگر زودتر از شما در حوالی ناحیه جستجویتان آن را بیابد . وقوع چنین رویدادها چندان دور از ذهن نیست . شرایط جوی نقش بسیار مهمی در زمان جستجو راصد ایفا میکند ودر اینجا شانس راصد دارد واردکار میگردد . بنابراین از آنجا که اسم شما بر روی آن دنباله دار گذاشته میشود انتظار نداشته باشید که از دورن اتقاتان بتوانید آن رابیابید !
خوشبختانه به کمک هـر تلسکوپی میتوان کار را آغاز نمود . شکارچیان قرن گذشته به کمک تلسکوپهای شکستی با فاصله کانونی بزرگ آسمان را جاروب میکردند , اما امروزه شکارچیان ترجیح میدهند این کار را با فاصلههای کانونی کمتر انجام دهند چونکه میدان دید بزرگتر باعث صرفهجویی در زمان جستجو میشود . تلسکوپ نیوتی ۸ اینچی با میدان دید بزرگ برای کار بسیار مناسب است . تلسکوپهای کوچکتر توان جمعآوری نور کمتر دارند و نوع بزرگتر آن نیز به دلیل سنگینی ، حمل و نقل مشکل و میدان دید کوچکتر چندان مناسب نیستند اما دوربین های دوچشمی با گشودگی زیاد مشابه چیزی که هیاکوتاکه , اوتسونومیا و دیگران استفاده کردند نیز مناسب است .
معمولاً آسمان شامگاهی و صبحگاهی زمان مناسبی برای کاوش است . جستجو آسمان پس از غروب خورشید در زمانی که ماه در آسمان صبحگاهی است و بر عکس شرایط مناسبی برای رصد است . برای جستجوی دنبالهدارها و روشهای متعددی وجود دارد که بستگی به امکانات و زمان راصد خواهد داشت . برای رصد با میدان دید بزرگ و تلسکوپی یا دوربین با استقرار سمت ـ ارتفاعی یکی از راههای رصدی بدین صورت است که آسمان را به صورت سمتی ، زمانی که تلسکوپ در ارتفاع معینی ثابت شده انجام میدهید و سپس به محل اولیه باز میگردید , سپس ارتفاع را به اندازه نصف میدان دید افزایش یا کاهش دادید و جستجوی سمتی را دوباره آغاز میکنید و این کار را در طول جستجوی خود انجام میدهید .
استقرر سمت ـ ارتفاع برای جستجو در حوالی افق و قطبی نسبت به استقرار استوایی کاراتر است . با این حال ، استقرار استوایی برای جاروب نمودن قطاعها یا بلوکهای موجود در نقشههای بعد و میل کارایی دارد . این روش برای جستجو به کمک میدان دید کوچک مناسب است و روش کار به هر نحوی که باشد , مهم آن است که درست و کامل باشد . اگر منطقه کوچکی را انتخاب کنیم یا ناحیهها را سریع جاروب نماییم ممکن است جرم مشکوکمان را از دست بدهیم و بسیار ناگوار است که بشنویم شخص دیگری در همان زمان رصد ، و در همان بخش از آسمان جسمی را یافته باشد .
به محض یافتن جسمی مشکوک ، لازم است به اطلسها نجومی مراجعه کنیم . شناخت آسمان در اینجا به ما کمک میکند که سریعتر نقشه آن منطقه را بیابیم . اطلس اسکای ۲۰۰۰ همه اجرام قابل رویت در درون تلسکوپی ۸ اینچی را نشان میدهد .
اما ستارگان کم نور را به ویژه در نواحی شلوغ کهکشان در خود ندارند . در این حالت باید به کمک اطلسهای نجومی که ستارگان تا قدر +۱۱ و یا حتی کم نورتر را نشان می دهد روی آورد .. برای این منظور می توان به که اطلسهای یورونومتریا یا میلینیوم استار مراجعه نمود . دقت کنید که برخی از اجرام غیر ستارهای در اطلسها درج نمیگردند و برخی نیز در مکان غلط قرار میگیرند . اگر مطمئن شدید که جرم مورد نظر یک جرم غیر ستارهای نیست ، بنابراین ممکن است که دنبالهدار جدید و یا دنبالهدار تناوبی که در حالت فوران آن را دیده باشید .با مراجعه به مختصات دنبالهدارهای قابل رویت در آن ایام میتوان صحت این موضوع را کنترل کرد .
نواختر به معنی " تازه" و " نو" ریشه در زبان لاتین دارد و از آن برای توصیف افزایش نورانیت یک ستاره که برخی اوقات این افزایش چندان زیاد نیز نمی باشد ، استفاده می شود . انسان ازگذشته های دور با کنجکاوی زیادی، ساعتها به آسمان خیره می شد و در کشف اسرار آن تلاش وافری می نمود و به تدریج آشنایی نسبی ای از موقعیت اجرام سماوی یافت ، این موضوع در اغلب فرهنگها به چشم می خورد . معمولا ظهور وقایع ناگهانی از جمله دنباله دار ها ، شهابها ، نواخترها آغاز فصل جدیدی از افسانه ها و صحبت بر سر خوش یا بد شگون بودن آن رویداد بوده است. در این بین، چینیــها با دقت بسیاری این پدیــده ها را دنبال می کردند . قدیمـی ترین گزارش ثبت یک ستاره نو ( نواختر ) به حدود ۱۳۴ قبل از میلاد باز می گردد . و از آن زمان تا سال ۱۹۰۰ م. ظهور قریب به ۱۶۰ نواختر گزارش شده بود .با پیشرفتهای به وقوع پیوسته در فن آوری های اپتیکی و متعــاقبا" برنامه ریزیهای منسجم باعث شده است که این تعداد در یکـــصد سال اخیر به دو برابر افزایــش بیابد.
نواخترها به کمک طیف و افزایش نــــورانیت ظاهریشان به آسانی شناخته می شوند . میزان تغییرات درخشندگی آنها ممکن است بیـن ۸-۱۵ قـدر نوسان داشته باشد . نـواخترها متعلق به دسته ای از ستارگان متـغیر به نام متغیرهای غیر متــرقبه ( Cataclysmic Variable Star ) یا CV ها می باشند .در این دسته از ستارگان متغیر فورانهای ناشی از فرایند های هسته ای در لایه های سطحی ستاره (نواختر) و یا در اعماق آنها ( ابرنواختر) روی می دهد . معمولا در یک انفجار نواختری شاهد یک مجموعه دو مولفه ای بسیار نزدیک با تناوب ۰/۰۵ تا ۲۳۰ روز هستیم که مولفه اصلی آن یک کوتوله سفید و مولفه دوم آن ستاره ای خورشید مانند است . با تحول این سیستم ، فرایند انتقال جرم از ستاره خورشید مانند به سطح کوتوله آغاز می گردد که منجر به تشکیل قرص برافزایشی ای پیرامون کوتوله سفید خواهد شد .کوتوله سفید چگال نیروی گرانشی زیادی وارد می کند و با ادامه فرایند انتقال جرم ، لایه روی یکدیگر قرار گرفته و به تدریج لایه های زیرین فشرده تر می شوند . به این تریب شرایط لازم برای آغاز فرایند هسته ای در سطح کوتوله کم کم فراهم می گردد . آغاز این فرایند همراه با پرتاب پوسته های بیرونی ستاره به فضا می باشد که به موزات آن دامنه نورانیت ستاره افزایش می باید .فرایندی که منجر به فوران در انواع مختلف CV ها می گردد متفاوت است.
نواختر ها بر حسب رفتاری که از خودشان در طول یک کمینه تا بیشینه نشان می دهند به سه دسته عمده تقسیم می گردند که عبارتند از نواخترهای سریع ( NA ) ، نواخترهای کند ( NB ) ، نواخترهای بسیار کند ( NC ) .
● نواخترهای سریع :
نواخترهای سریع صعود تندی را به بیشینه درخشندگی از خود نشان می دهند و حداکثر چند روز در این وضعیت باقی می مانند . از آن پس ، درخشندگیشان شروع به کاهش می کند و به تدریج شیب آن کاهش می یابد و ممکن است بسیار هموار گردد . در ضمن ، در طول کاهش درخشندگی ممکن است شاهد افت و خیز های مشخصی نیز باشیم .معمولا درخشندگی ستاره در مدت یکصد روز یا حتی کمتر به ۳ قدر زیر بیشینه خواهد رسید .
● نواخترهای کند :
نواخترهای کند افزایشی منظم تا بیشینه درخشندگی از خود نشان مدهند و از چند هفته تا چندین ماه در آن وضعیت باقی می مانند . آنها در آغاز با افت و خیزهای اندکی شروع به کم نور شدن می نمایند ، اما به تدریج این میزان افزایش می یابد . همچنانکه شاهد کاهش درخشندگی ستاره هستیم می بینیم که کمی پرنور شده و به بیشینه دومی می رسد و پس از آن به سمت کمینه حرکت می کند. طول دوره کاهش ۳ قدر در این دسته ممکن است ۱۵۰ یا بیشتر باشد .( RR Pic )
● نواخترهای بسیار کند :
دسته کوچکی از نواختر ها وجود دارند که دارای منحنی نوری ای مشابه با حالتهای قبل دارند .با این وجود ممکن است از چند سال تا یک دهه در حالت بیشینه باقی بمانند و کاهش درخشندگی آنها نیز بسیار کند تر خواهد بود .
● فهرست زیر مجموعه ای معروفی از نواخترهای کشف شده در سالهای اخیر است که به ترتیب اولویت سال کشف عبارتند از :
FH - حیه ( نواختر حیه (۱۹۷۰
v۱۵۰۰ - دجاجه ( نواختر دجاجه ۱۹۷۵ )
NQ - روباهک ( نواختر روباهک ۱۹۷۶ )
PU - روباهک ( نواختر روباهک ۱۹۷۹ )
PW - روباهک ( نواختر روباهک ۱۹۸۴ شماره ۱ )
OS - آندرمدا ( نواختر آندرومدا ۱۹۸۶ )
V۸۳۸- جاثی ( نواختر جاثی ۱۹۹۱ )
V۱۹۷۴ - دجاجه ( نواختر دجاجه ۱۹۷۴ )
V۴۳۶۲- قوس ( نواختر قوس ۱۹۹۴ شماره ۱)
V۷۲۳- ذات الکرسی ( نواختر ذات الکرسی ۱۹۹۵ )
در این قسمت دو نمونه از فهرست بالا انتخاب شده اند که به ترتیب V۸۳۸- جاثی و v۱۵۰۰ - دجاجه توضیح داده خواهند شد .
● V۸۳۸- جاثی
راصد مشهور انگلیسی جرج الکوک(G. Alcock) این نواختر را در ساعت ۰۴:۲۵ زمان جهانی روز ۲۵ مارس۱۹۹۱ کشف کرد.داستان کشف این نواختر بسیار جالب است .آسمان پوشیده از ابر بود ، اما الکوک تصمیم گرفته بود با دوربین ۱۰×۵۰ خود از پشت پنجره اتاقش به جستجو بپردازد. هنوز بیش از نیم ساعت از آغاز کار نگذشته بود و الکوک با جدیت به کار خود ادامه می داد . سرانجام ، کمی قبل از طلوع خورشید ،ابرها پاره پاره شدند و آنچه می بایست در جلو چشمان تیز بین این مرد ظاهر شود ، نمایان گشت . الکوک متوجه حضور جرم قدر پنجمی در صورت فلکی جاثی شد .بله ، آنچه الکوک از پشت شیشه پنجره اتاقش دیده بود چیزی جز نواختر معروف V۸۳۸- جاثی نبود. علارغم کشف بصری الکوک ، وجود این نواختر مستقلا توسط عکسبرداری م. سوگانو در ساعت۲۰:۵۵ روز۲۴ مارس بر روی فیلم Tri-X نیز ثبت گردید .
منحنی نوری نواختر V۸۳۸- جاثی از تاریخ ۰۹مارس ۱۹۹۱ تا ۲۵ مارس ۱۹۹۱ ترسیم شده است .
جستجوی تصاویر نقشه بردار پالومار حاکی از آن است که دامنه فوران نواخترV۸۳۸- جاثی حدود۱۳ قدر بوده که یکی از نواختر های نادر اخیر است که چنین دامنه فوران بزرگی داشته است .
● v۱۵۰۰ - دجاجه
نواختر مشهور v۱۵۰۰ - دجاجه در بامداد روز۲۹ اوت ۱۹۷۵م. سکوت نیمکره شمالی را در هم شکست .وجود این نواختر مستقلا توسط بسیاری از راصدان گزارش شد ، از جمله مینورو هوندا از کوراشیکی ژاپن که در بامداد روز ۲۹ در حالی که نواختر از قدر ۳ بود ،آن را کشف نمود . فردای آن روز نواختر یک قدر پرنورتر شد و به قدر۲ رسید . سپس ، در کمتر از سه روز۳ قدر کم نور شد . نواختر v۱۵۰۰ - دجاجه سریعترین،پر دامنه ترین (۱۹ قدر ~) و در عین حال دومین نواخـــتر پرنور قرن ( پس از نواختر کشتی دم ۱۹۴۲ ) به شمار می آید .
منحنی نوری زیر تغییرات درخشندگی نواختر را از ۲۸مارس۱۹۷۵ تا۱۷ سپتامبر۱۹۸۰ نشان می دهد .
مشاهدات انجام شده پس از انفجار ۱۹۷۵ نشان می دهد که این نواختر از دسته متغیر های AM - جاثی است و متشکل از یک کوتوله سفید با میدان مغناطیسی قوی می باشد . v۱۵۰۰ - دجاجه سیزدهمین عضو تایید شده این دسته از ستارگان متغیر است و در تناوب مداری رتبه دوم( ۳/۳ ساعت ~) را دارا است .
یکی از مشکلترین اجرامی که راصدان با چشم ( مسلح یا غیر مسلح ) قادر به کشف آن هستند چیزی جز نواختر نیست .صیادان دنباله دارها تنها به دنبال توده ای مه الود در میان ستارگان آشمان می گردد ، اما نواختر در واقع ستاره ای نو در میان صد ها ستاره ی دیگرآسمان است . انفجار زمانی رخ می دهد که توده عظیم گاز از ستاره همدم کوتوله به سمت آن سرازیر و تشکیل لایه سطحی ای را می دهد . این لایه ها بتدریج فشرده تر شده و ناگهان بر اثر انفجاری سطحی منفجر می گردند و کوتوله درخشان می شود .
این افزایش ممکن است تا۱۰ قدر هم باشد . اکثر نواختر ها در منطق پر جمعیت آسمان یعنی راه شیری تمـــرکز دارند . بنابراین یافتن ستاره ای نو در میان این تعداد ستاره کاری بس دشوار است و به همین علت است که تعدادکاشفان نواختر ها نیز بسیار اندک می باشد . در راس مخروط کاشفان نواختر آلـــفردو جی.اس. پرییــــــرا ( Alfredo J. S. Pereira ) از پرتقـــال قرار گرفته است . پرییرا با دوربـین های۱۰۰*۱۴ و ۳۴*۹ در هر شب صاف آسمان را جاروب می نمـود . شهرت او در این است که در کمتر از بیست و یک روز توانست سه نواختر کشف کند . نکته جالب این است که دو کشف آخری او با اختلاف یازده روز ، در یک صورت فلکی و درفاصله کمتر از سه از درجه قوسی از یکدیگر روی داده است .
او در روز بیست و ششم ماه اوت ، نواختر قوس ( شماره دو ) ( Nova Sagittarii ۲۰۰۱ No. ۲ (V۴۷۳۹ Sagittarii را در حالی که از قدر ۷/۶ بود و در ۴۵ دقیقه ای شرق ستاره d - قوس قرار داشت کشف نمود . سپس ، در پنجم سپتامبر نواختر قوس ( شماره سه ) ( Nova Sagittarii ۲۰۰۱ No. ۳ (V۴۷۴۰ Sagittarii را در قدر ۷/۰ و حدود ۲۷۳۰; درجه ای جنوب غرب ستاره دلتا یافت . او بسیار خوش شانس است ، چونکه اکثر شکارچیان نواختر ها سالها وقت سپری می کنند تا بتوانند یک نواختر را بنام خود ثبت کنند .
پرییرا از آغاز چنین خوش شانس نبود . او کارش را در سال ۱۹۸۱.م در سن هجده سالگی آغاز ولی به علت مشغله کاری ناچار به ترک آن شد . اما او دست از کار نکشید و از شش سال بعد بطور پراکنده رصد هایش را دنبال کرد و در سال ۱۹۹۱ .م با برنامه ای منسجم پیگیر شد ؛ تا اینکه در یکم دسامبر ۱۹۹۹ .م زمانی که از پنجره اتق منزلش به آسمان خیره شده بود نواختر عقاب ( شماره دو) ( Nova Aquilae ۱۹۹۹ No. ۲ (V۱۴۹۴ Aquilae را که از قدر ششم بود کشف نمود . در طی یک روز درخشندگیش به ۳/۶ رسید .
تعداد نواختر های پر نور معمولا" به یک تا دو عدد در هر دهه می رسد .قبل از پرییرا که نواختر عقاب ( شماره دو) راکشف نمود ، پیتر ویلیام ( استرالیا ) ،الن سی. گیلمور ( نیوزیلند ) مستقلا" نواختر بادبان ( Nova Velorum ۱۹۹۹ ( V۳۸۲ Velorum را در ۲۲ مــی سال ۱۹۹۹.م یافتند . ستاره جدید از قدر سوم بود و فردای آن روز به قدر ۲/۶ رسید . نواختر پر نور دیگری که قبل از ویلیام و گیلمور یافته شد. نواختر دجاجه ( Nova Cygni ۱۹۹۲ ( V۱۹۷۴ Cygni بود که در سال ۱۹۹۲ به قدر چهار رسید . کاشف این نواختر ، پیتر کولین از ایالات متحده آن را در قدر هفتم با چشم غیر مسلح دید .
پرییرا در هر برنامه کاری یک ساعت نیم رصد می کرد او با کشــف سه نواختر دنباله رو کاشفان بزرگ جرج الکوک ( منــــجم آماتور انگلیسی که با دوربیـــن دوچشمی ۱۰۵*۲۰ و ۸۰*۱۵ از ۱۹۶۷تا۱۹۹۱.م پنج نواختر کشف کرد ) و پیتر کولین منجم آماتور( ملقب به الکوک ایالات متحده) آمریکایی با کشف چهار نواختر) است . او نیز مانند الکوک و کولین مقید به الگو های ارائه شده در اطلسهای آسمان نبود و در عوض تصویر دیده شده صور فلکی را از درون دوربینش به ذهن می سپرد. الکوک پیشگام تکنیک " صور فلکی کوچک " دهها سال قبل با استفاده از این روش ستارهای تا قدر هشتم راه شیری را که از درون دوربین ۴۰ و ۸۰ میلیمتریش می دید در حافظه اش ثبت می نمود . این کار او را به عنوان یکی شاهکارهای رصدی قرن بیستم مطرح می کند .
پرییرا حدود چهارده صورت فلکی را در ذهن داشت و بستگی به اینکه مناطق مزبور از ستاره غنی یا فقیر باشند ستارگان قدر۷/۵ یا ۹/۰ را جستجو می کرد . کل ناحیه ای که او جاروب می نمود در حدود دو هزار درجه مربع از راه شیری و بالغ بر۳۰۰۰ ستاره است .
در۱۸۰۱ م. جوزپه پیاتزی که یک منجم ایتالیایی خوش اقبال بود در اولین روز سال موفق به کشف سیارکی شد که آن را سرس (برگرفته از الهه کشاورزی یونان) نامید.یکسال بعد وقتی هاینریش اولبرس در حال جسجوی سرس بود موفق شد سیارک دوم یعنی پالاس را کشف کند. داستان کشف سیارکها همچنان ادامه دارد و امروزه تعداد آنها به چند ده هزاررسیده است.
سیارکها تکه سنگهایی هستند که در مدارهای مستقلی به دور خورشید گردش می کنند. فقط سه سیارک سرس، وستا و پالاس قطری بیش از ۵۰۰ کیلومتر دارند. اکثر آنها اجرامی با ابعاد چند کیلومتر با ظاهری نامنظم هستند. در سال ۱۳۷۰ وقتی فضاپیمای گالیله در راه مشتری با سیارک گاسپرا و آیـدا ملاقات کرد، دانش ما از سیارکها دچار تغییر شد. این فضاپیما اولین تصاویر نزدیک از سیارکها را تهیه کرد.
جالب ترین قسمت ماجرا کشف قمری برای یک سیارک بود. تصاویر گالیله نشان داد سیارک آیدا با قطری حدود ۵۰ کیلومتر دارای قمری به نام داکتیل با قطری حدود ۱/۵ کیلومتر است که در نوع خود بی نظیر است. چند سال قبل منجمان آلمانب با رصد تغییر درخشندگی سیارک Dionysus متوجه شدند که طول شبانه روز آن ۲/۷ ساعت است.در رصدهای بعدی این سیارک یک تضعیف درخشندگی مضاعفی مشاهده شد که ناشی از قرار گرفتن جرمی کوچک در اطراف سیارک بود. دانشمندان رصدخانه جنوبی ارویا ، زمان گرفت سیارک را پیش بینی کردند و به رصد آن پرداختند. بدین ترتیب وجود قمری برای سیارک تایید شد.
● جایگـاه سیارکـها
در سال ۱۷۶۶ یوهان تیتوس فرمول ساده ای ارائه داد که با کمک آن فاصله سیارات از خورشید قابل محاسبه بود. سه سال بعد اخترشناس دیگری به نام یوهان بده به همان فرمول رسید. این فرمول که به قانون تیتوس- بده معروف است به صورت زیر است:
۰.۳+۰.۴*N = فاصله از خورشید(برحسب واحد نجومی)
که مقدار N برای سیارات به ترتیب فاصله از خورشید عبارت است از ... , N= ۰ , ۱ , ۲ , ۴ , ۸ , ۱۶
این فرمول فاصله سیارات شناخته شده آن زمان را با تقریب خوبی به دست می آورد. چند سال بعد سیاره اورانوس کشف شد که با این فرمول تطابق داشت! قانون تیتوس-بده وجود سیاره ای را درفاصله ۲/۸ واحد نجومی پیش بینی می کرد ولی چنین سیاره ای مشاهده نشده بود. بعد از کشف سرس، مشخص شد که فاصله آن ازخورشید تقریبا ۲/۸واحد نجومی است. با افزایش کشف سیارکها معلوم شد که بیشتر آنها در فاصله بین مریخ و مشتری قرار دارند که امروزه به آن کمربند سیارکها گفته می شود. مطابق یک نظریه قدیمی که توسط اولبرس مطرح شده است سیارکها از متلاشی شدن سیاره ای در بین مدار مریخ و مشتری به وجود امده اند. اما نظریه جدید که بر تکوین منظومه شمسی مبتنی است سیارکها را همان قطعات پیش سیاره ای می داند که به دلیل گرانش پیش سیاره مشتری و آشفتگی های اولیه به سیاره تبدیل نشده است. در سال ۱۸۶۷ منجم آمریکایی دانیل کیرکورد(Kirkwood) متوجه شکافهایی در کمربند سیارکها شد. دلیل این شکافها گرانش سیاره مشتری است. شکافها در مدارهایی اتفاق می افتد که دوره تناوب سیارکها ۲∕۱ ، ۳∕۱ ، ۵∕۲و... دوره تناوب مداری مشتری است.
اما تمام سیارکها بین مریخ و مشتری قرار ندارند.گروهی از سیارکها معروف به تروژن(Trojan )در مدار مشتری قرار دارند. وجود آنها یکی از پیش بینی های مکانیک کلاسیک است. دسته دیگر سیارکها به نام«قنطورس»( Centaurs) هستندکه در آنسوی مدار مشتری و در مدار نپتون قرار دارند که معروفترین سیارک این دسته «کایرون» است. در مقابل این سیارکهای دوردست، سیارکهایی هستند که به زمین نزدیک می شوند و گاهی اوقات مدار زمین را قطع می کنند. به طور کلی به این دسته از سیارکهای نزدیک زمین( Near Earth Asteroids) گفته می شود. تا کنون حدود ۳۰۰ سیارک نزدیک زمین شناخته شده است که بزرگترین آنها Ganymed با قطری حدود ۴۱کیلومتر است. این سیارکها به سه گروه زیر تقسیم می شوند:
گروه آمور( Amor) سیارکهایی هستند که مدار مریخ را قطع می کنند ولی به مدار زمین نمی رسند.
گروه آپولو( Apolo) آنهایی هستند که مدار زمین را قطع می کنند و دوره تناوبشان بیشتر از یکسال است.
گروه آتن ( Aten) سیارکهایی که مدار زمین را قطع می کنند و دوره تناوب آنها کمتر از یکسال است.
گمان می رود سیارکهای نزدیک زمین زمانی جزء کمربند سیارکها بودند که در اثر برخورد یا گرانش سیاره مشتری به بیرون پرتاب شده اند. شاید هم بقیمانده یک دنباله دار مرده باشند.
وجود این سیارکها همواره ترس برخورد با زمین را به همراه دارد.سیاره ما پیوسته با ذرات خرد و ریز(شهابواره ها) برخورد می کند. گاهی اوقات این برخوردها بزرگ بوده است مانند حادثه تونگسکا در سال ۱۹۰۸ که باعث شد نیمی از جنگهای سیبری در آتش بسوزد.گاهی اوقات هم شانس با ما یار بوده است. در سال ۱۹۸۹ سیارکی به قطر ۴۰۰ متر با سرعت ۷۴۰۰۰ کیلومتر برساعت از فاصله ۶۴۰۰۰۰کیلومتری زمین گذشت. یا در ژوئن ۲۰۰۲ سیارکی از فاصله ۱۲۰۰۰۰کیلومتری زمین گذشت. احتمال برخورد یک سیارک یا دنباله دار به زمین بسیار اندک است ولی صفر نیست. آمار نشان می دهد که در هر ۲۰۰ هزار سال سیارکی با قطری در حدود یک کیلومتر به زمین برخورد می کند. مطالعه و شناخت دقیق سیارکها به ما کمک می کند تا قبل از حادثه آنها را شناسایی و از بروز یک فاجعه جلوگیری کنیم.
در داستان های علمی تخیلی تاب خوردن فضا - زمان یک موضوع پیش پا افتاده است و از آن برای سفر سریع به کهکشان های دور استفاده می شود . اینکه سفر در زمان اغلب داستان های علمی تخیلی امروز واقعیت هستند و این بخت و اقبال فضا - زمان است .
به عقیده من فضا می تواند خمیده شود یا اینکه تاب بردارد . برای بیش از دو هزار سال اصل های هندسه ی اقلیدسی بدیهی بودند . حتی امروزه شما می تواند قدرت آن را برای آموزش در مدارس مشاهده کنید . از نتایج مهم و اساسی این هندسه این است که مجموع زوایای داخلی مثلث را ١٨٠ درجه در نظر می گیرد . گرچه امروز مردم به این موضوع پی برده اند که قدم های دیگر نیز در علم هندسه ممکن است .
برای مثال در سطح زمین نزدیکترین چیز به یک خط صاف چیزی است که آن دایره بزرگ می خوانند . بین دو نقطه کوتاهترین مسیر وجود دارد . بنابراین این یک اصل است و آن جریان استفاده از خط است .
حال به مثلث سطح زین که ستوا را می سازد . خط صفر درجه در طول جغرافیایی در لندن و طول جغرافیایی در شرق که ٩٠ درجه است و از بنگلادش می گذرد . دو خط طول جغرافیایی در استوا در حالی که زاویه قائم است با هم مواجه می شوند . این دو طول جغرافیایی همچنین در قطب شمال با هم ملاقات دارند در حالی که زاویه ٩٠ درجه است . بنابراین مثلثی با سه زاویه قائم داریم که مجموع زوایای داخلی آن ٢٧٠ درجه است و در این حالت مجموع زوایای از ١٨٠ درجه بیشتر است . این مثلث که در هندسه اقلیدس وجود دارد در صفحه صاف صدق می کند .
یک خواسته برای مثلث ها وجود دارد که مجموع زوایای آن را کمتر از ١٨٠ درجه جلوه می دهد .
سطح زمین دارای دو بعد فضایی می باشد که شما می توانید در سطح زمین در دوبعد مذکور به صورت قائم به طرف یکدیگر حرکت کنید . شما حتی این امکان را دارید که در چهار جهت اصلی یعنی شمال ، جنوب ، شرق و غرب حرکت کنید البته بعد سومی هم در جهت قائم بر دو بعد وجود دارد که آن هم همان بالا و پائین است . یعنی در سطح زمین سه بعد فضایی وجود دارد . سومین بعد فضایی تخت است . یعنی از هندسه اقلیدسی تبعیت می کند در مثلث آن مجموع زوایا ١٨٠درجه است . هرچند هر شخص می تواند حرکت در زمین دو بعدی را تصور کند . اما نمی تواند حرکت در سومین بعد فضایی را تجربه کند یعنی بعد بالا یا پائین . کسانی که هندسه اقلیدسی پایبند بودند تمایل نداشتند ، برای زندگی در سطح زمین از بعد سوم اطلاعی حاصل کنند . فضا نیز برای اینکه خمیده باشد تمایل دارد تا هندسه غیر اقلیدسی باشد . آنها تمایل داشتند زندگی دشوار باشد و در این صورت فضا باید دو بعدی می بود .
بنابراین سه بعد برای حد اقل زندگی مناسب بود . اما فقط افراد معدودی می توانستند فضای سطح زمین را برای زندگی دو بعدی در نظر بگیرند . برای افراد قابل تصور بود که در محیط زندگی شان سه بعد فضایی وجود دارند . اما در سطح کرات بعد دیگری نیز بود که قابل روئت نبود . اگر سطح کره بزرگ باشد فضای نزدیک آن تخت است و قوانین هندسه اقلیدسی در این شرایط بسیار خوب هستند ، البته در فاصله های کم . اما ما اخطار کرده ایم که هندسه اقلیدسی در مسافت های زیاد ناگهان از عرصه سقوط کرد .
برای تصویر این موضوع یک تیم از نقاش ها را تصور کنید که رنگ هایی را به سطح یک توپ بزرگ اضافه می کنند و به ضخامت لایه های رنگ افزوده می شود و مساحت سطح نیز تمایل دارد افزایش یابد و به سمت بالا رود ، اگر سطح توپ مسطح بود فضا سه بعدی می بود و هر کس می توانست در روی رنگهای نامحدود اضافه شده حرکت کند و توپ خواسته اش این بود که بزرگ و بزرگتر شود . هرچند اگر سه بعد فضا واقعی بودند در سطح دیگر کره ها بعدهای دیگری بود . همچنین حجم توپ تمایل داشت افزایش یابد اما متناهی باشد . هچنین شخصی که لایه های رنگ را افزوده ؛ و عاقبت توپ می خواهد نصف فضایش پر شود .
نقاش ها نیز تمایل دارند منطقه ای را جستجو کنند که کوچک باشد و هرگز کوچک نشود و در این حالت تقریبا" تمام فضای توپ به وسیله لایه های رنگ اشغال شده است . سپس آنها می دانند فضای زندگی شان خمیده است نه تخت .
این مثال برای کسانی است که نمی توانند اصل اول هندسه جهانی را استنباط کنند . در عوض هر کس باید اندازه ی محیطی را که در آن زندگی می کند به وسیله آزمایش های هندسی در می یابد .
هرچند یک راه برای خمیدگی فضا را جرج فردریک ریمان آلمانی در سال ١٨۵٤ شرح داد و هندسه را توضیح داد و باقیمانده از قسمتی از ریاضیات در ٦٠ سال بود . هندسه او به طور مطلق می توانست خمیدگی فضا را شرح دهد . ولی به نظر می آمد که نتواند علت فیزیک فضا را در رابطه با خمیدگی آن توضیح دهد کاربرد کار او در سال ١٩١۵ توسط اینشتن مشخص شد زمانی که او تئوری نسبیت عام را مطرح ساخت .
نسبیت عام یک انقلاب فکری در فیزیک بود که راه تفکر در رابطه با جهان را به طور کلی متحول ساخت . این تئوری فقط در رابطه با خمیدگی فضا نیست و خمیدگی یا تاب زمان نیز نیز در آن دارای اهمیت ویژه ای است ؛ در سال ١٩٠۵ عقیده اینشتین این بود که فضا و زمان با هم بسطی دوستانه دارند و مکان رویداد را با چهار عدد می توان شرح داد .
سه عدد وضعیت رویداد را توضیح می دهد و در مقیاس های بزرگ مانند طول ها و عرض های جغرافیایی کیهانی و فاصله از مرکز کهکشان ها کاربرد دارند . چهارمین عدد زمان رویداد است ، بدینگونه می توانیم فکر کنیم که فضا و زمان با هم هستند ، همچنین در این وضعیت چهارمین بعد آفریده می شود که آن را فضا - زمان می خوانند . هر نقطه در فضا زمان است که دارای برچسبی شامل چهار عدد می باشد و این اعداد وضعیت زمین را در فضا - زمان مشخص می کنند . به هم پیوستن فضا و زمان در فضا - زمان چیزی است که اگر بتوان یکی از آنها را رها کرد راهی منحصر به فرد است ؛ یعنی اگر راهی یکتا وجود داشت تا زمان و موقعیت یک چیز در رویداد مشخص شود . هرچند مقالات قابل توجه اینشتن در ادره ی ثبت اختراعات در سال ١٩٠۵ نشان داد که فضا - زمان در یک رویداد رخ می دهد منوط براینکه حرکت جسم چگونه باشد . فضا - زمان مشترک است و این دو جزو لایجتزی یکدیگرند .
بنابراین ما برای سفر در زمان به کشتی فضایی نیاز داریم که با سرعتی فراتر از سرعت نور مسافت ها را پیمایش کند . متأسفانه در همان مقالات اینشتین آمده است که برای شتاب دادن به کشتی فضایی نیاز به نیروی پیشرانه و شتاب دهنده ای داریم که بزرگ و بزرگتر شود تا شتابی نزدیک به سرعت نور بگیرد . در این زمان به مقدار انرژی زیادی و در واقع به انرژی بی نهایتی نیاز داریم تا از زمان گذر کنیم . در سال ١٩٠۵که مقالات اینشتین منتشر شد به نظر می آمد که تئوری سفر در زمان پیش فرضی رد شده باشد . همچنین بیان شده بود سفر به ستاره های دیگر و دیگر کهکشان ها در قالب سفرهای فضایی تجارتی آرام و کسل کننده خواهند بود ؛ در کل در آن مقالات آمده بود که گذر از سرعت نور ناممکن است و با تجهیزات کنونی برای سفر به نزدیکترین ستاره هشت سال و به مرکز کهکشان هشتاد هزار سال وقت لازم است . اگر کشتی فضایی بتواند به سرعت نور نزدیک شود مردم می توانند طی سالهای معدودی به مرکز کهکشان ها بروند هرچند که باز هم بسیار زیاد است .
در مقالات اینشتین که در سال ١٩١۵ منتشر شد این موضوع شرح داده می شود که فضا - زمان به وسیله ماده و انرژی پیچ و تاب داده می شود و یا می پیچد. ما واقعا" می توانیم این پیچ و تاب را مشاهده کنیم . محصول جرم خورشید این است که نور و امواج رادیویی هنگام عبور از کنارش مسیرشان کمی خمیده می شود . علت این پدیدار شدن موقعیت ستاره یا چشمه های شبه اختری است که باعث تغییرمکان کم آن می شود .
زمانی که خورشید بین زمین و منبع رادیویی قرار می گیرد تغییر مکان بسیار کم است و در حدود یک هزارم درجه است ، در حکم حرکت یک اینچ در مسافت یک مایل . با وجود این اندازه مذکور می تواند به دقت اندازه گیری شود . این امر با پیشگویی نسبیت عام تطابق دارد . این مدرکی بر پایه آزمایش است که فضا - زمان خمیده می شود .
مقدار این خمیدگی در همسایگی ما بسیار کم است . زیرا میدان گرانشی خورشید کم دوام است . هرچند برای ما روشن است که این رویداد در تمام میدان های گرانشی قوی نیز رخ می دهد ، برای مثال در بیگ بنگ یا در سیاهچاله ها .
بنابراین فضا - زمان به درخواست داستان های علمی تخیلی می تواند به اندازه کافی خمیده باشد ؛ البته برای سفرهای ماورای فضایی به وسیله کرم چاله یا تونل فضا - زمانی .
در اولین نظر همه ی اینها قابل دسترس به نظر می رسد ، برای مثال در سال ١٩٤٨ کرت گودُل در جستجو راه حل هایی برای معادلات میدانی نسبیت عام بود تا بتواند جهان را به گونه نمایش دهد که درکل ماده دوار است . درجهان او ممکن بود تا خارج شوی از سفینه فضایی و بازگردی قبل از اینکه عازم شوی .
گودُل در انجمن پیشرفته پرینستون بود جایی که اینشتین آخرین سال های عمر خود را در آن سپری کرد . او بیشتر به خاطر این موضوع معروف است که که ثابت کرد هر چیز درست را نمی توان ثابت کرد . حتی در چیز به ظاهر ساده ای مانند حساب . اما آیا واقعا" او چقدر نظر نسبیت عام را در رابطه با سفر به زمان دچار دگرگونی ساخت ؟ چیزی که اینشتین تمایل نداشت آن را ممکن بداند .
حال ما می دانیم که راه حل گودُل نتواست جهانی را که ما در آن زندگی می کنیم را نمایش دهد . زیرا آن توسعه یافته نبود . ولی مقدار زیاد و نسبتا" خوبی را برای کمیتی داشت که ما آن را ثابت کیهانی می خوانیم و به طور کلی باور دارد که روبه صفر است . هرچند به دیگر چیزها ظاهر راهی معقول و خوب را برای سفر در زمان پیشنهاد و جستجو می کرد . مخصوصا" این موضوع جالب به نظر می رسد که جهان دارای ریسمانهای کیهانی باشد که سرعت حرکتشان به یکدیگر بسیار نزدیک است . هرچند سرعتشان اندکی از سرعت نور کم تر است . ریسمانهای کیهانی تئوری قابل توجهی در فیزیک هست که داستان های علمی تخیلی آنها را واقعی نمی دانند تا بتوان آنها را گرفت . چنانکه نامشان اشاره می کنند که مانند ریسمان هستند که طول دارند ولی مقطع عرضی آن ها بسیار کوچک است و این اجسام بیشتر شبیه نوارهای اسفنجی هستند . آنها در زیر کشش و فشار زیادی هستند . کششی همانند یک صد میلیارد میلیارد میلیارد تن .
ریسمانهای کیهانی ممکن است صدای محض و دوردست داستان های علمی تخیلی باشند . اما یک علت علمی خوب برای آن وجود دارد که می تواند فرمی از جهان اولیه باشد برای مدتی بعد از بیگ بنگ . چون آنها زیر کشش چنین بزرگ قرار دارند ممکن است هرکس از آنها انتظار داشته باشد که سرعت نور را بهبود بخشند جهان گودُل و حرکت سریع ریسمانهای کیهانی هر دو باهم اشتراک دارند . زیرا هردو اقدام به خمیده شدن فضا - زمان می کنند که در آنها سفر در گذشته برای همه ی اوقات ممکن است . امکان دارد خداوند خمیدگی جهان را آفریده باشد . اما ما دلیلی برای تفکر مانند او نداریم . جهان برای مجاز شدن سفر در گذشته بعد از بیگ بنگ تا حدی اقدام به خمیده شدن کرد .
از زمانی که ما نتوانستیم راه آغاز شده جهان را تغییر دهیم ، سوال اینجا است که آیا سفر در زمان ممکن است ؟ و متعاقبا" سوال این است که آیا می توانیم فضا - زمانی خمیده بسازیم تا هرکس بتواند به وسیله آن به گذشته قدم بگذارد ؟ به عقیده من این یک مبدأ مهم برای پژوهش است . اما هرکس برای خم کردن آن دقت ندارد . اگر هرکس امتیاز کاربردی یک پژوهش را برای سفر در زمان در دست داشته باشد بی شک آن را روانه میدان خواهد کرد . هر کس که تکنیک عمل را دارد این کار رامی کند ، کارهایی مانند حبس زمان و یا خمیدگی که رمزهایی برای سفر در زمان هستند . هرچند این مطلب تا حدی در رابطه با سفر در زمان است ، ولی باید نام نهادن قابل احترام علمی را در رابطه با خمیدگی فضا - زمان دریافت کنیم .
اگر از نسبیت عام گذر کنیم می توانیم اجازه سفر در زمان را صادر کنیم ؛ آیا این اجازه در قالب جهان ما می گنجد و اگر نمی گنجد چرا نه ؟ این موضوع دقیقا" وابسته به سفر در زمان است که از موضعی از جهان به جای دیگر برویم . هم چنین من گفتم اینشتن این موضوع را بیان کرد نیروی پرتابه سفینه فضایی برای گذر از سرعت نور باید بی نهایت باشد . بنابراین تنها راه موجود برای سفر در جهان و یا برای رفتن از یک سوی کهکشان به سوی دیگر آن خمیدگی زیاد فضا - زمان است که یک تونل کوتاه یا کرمچاله را می آفریند . با این امکان می توانستیم از یک سوی کهکشان یه سوی دیگر آن وصل شویم و این عملی میان بر است که بروید و برگردید ، در صورتی که در این شرایط دوستانتان زنده باشند . چنین کرمچاله هایی به سختی به ذهن ما خطور می کنند ، همچنین هستی و مقدورات آینده .
اگر شما می توانستید از یک سوی کهکشان به سوی دیگر آن سفر کنید در یک یا دوهفته بازگشت شما مقدور بود تا اینکه به زمان قبل از عازم شدنتان برسید . شما حتی می توانستید در سفر برگشت خود در زمان به وسیله یک کرمچاله اداره کنید اگر پایان آن دو حرکتی نسبی نسیت به یکدیگر بود .
اگر چه برای آفریده شدن کرمچاله به ماده ای که فضا - زمان در راه مقابل خمیده می کند نیاز است مانند سطح یک زین و این همان راه درست برای خمیدگی فضا - زمان و مجاز کردن سفر در زمان است . اگر جهان آغازی نمی داشت این خمیدگی تصویب سفر در زمان بود و برای ساختن راههای مورد نیاز به ماده با جرم منفی و چگالی انرژی منفی نیاز است .
قوانین فیزیک کلاسیک می خواهند تا توانایی جهان در خمیده شدن ممنوع شود برای سفر زمان مجاز نشود . هر چند قوانین فیزیک کلاسیک قوانین فیزیک کوانتومی را بر هم می زنند . در حالی که صرفنظر از نسبیت عام این تئوری یعنی کوانتوم تصویر جدیدی از جهان را ایجاد کرده است . این تئوری را می توان آرام بخش دانست و اضافه برداشت را از روی یک یا دو محاسبه را مجاز می کند . در صورتی که لبه ها موافقت کنند . در دیگر الفاظ تئوری کوانتوم در بعضی جاها منفی بودن چگالی انرژی را مجاز می کند مشروط براینکه در دیگر جاها مثبت باشد . علت اینکه تئوری کوانتوم اجازه می دهد چگالی انرژی منفی باشد وجود اصل عدم قطعیت است . این سخنان کمیت مسلم هست . و گفته هایش در قالب این مثال می گنجد ؛ ما نمی توانیم مقدار سرعت و و موقعیت یک ذره را با هم به طور خوب مشخص کنیم ، معمولا موقعیت آن تعیین می شود زیرا نسبت به سرعت آن از خطای کمتری برخوردار است و بالعکس . همچنین اصل عدم قطعیت در میدان هایی مانند میدان های الکترومغناطیسی و میدان های گرانشی به کاربسته می شود و درکل براین موضوع دلالت می کند که میدان ها به طور دقیق نمی توانند صفر باشند ، حتی در وقتی که ما فکر می کنیم فضا خالی است . به این دلیل نمی تواند صفر باشد که اگر به این گونه باشد مقدار هر دو کمیت یعنی مقدار سرعت و مقعیت آن به خوبی مشخص می شد و این با اصل عدم قطعیت مغایرت دارد و تخلفی در آن است . در عوض میدان بایستی مقدار حداقل و محققی از تغییرات را داشته باشد که اشخاص می توانند آن را تفسیر کنند و ما آن را نوسانات خلاء می خوانیم .
یک جفت ذره و ضد ذره ناگهان پدیدار می شوند و مجزا از هم به حرکت می پردازند و با هم بازمی گردند و یکدیگر را نابود می کنند . این جفت مذکور یعنی ذره و ضد ذره حقیقی اند . زیرا اندازه آنها را مستقیما" با آشکارساز نمی توان مشاهده کرد . هرچند اثر غیرمستقیم آنها قابل رؤیت است . یک راه برای این کار عملی است که آن را اثر کسمیر می خوانند . هر کس با دو تکه فلز نظیر هم می تواند این کار را بکند ، این دو ورقه ی فلز باید در فاصله نزدیک و مجزایی از هم باشند ؛ این ورق ها برای ذرات و ضد ذرات عملی همانند آینه دارند . این وسیله که ناحیه ای ازبین دو صفحه است مانند یک ذره شبیه به آلت پیپ است و فقط امواج نوری که فرکانس آنها تشدید شده را می پذیرد . همچنین نتیجه این است که مقدار کمی نوسان خلاء وجود دارد و ذرات حقیقی در نوسانات خلاء و یا بیرون آن می تواند هر طول موجی داشته باشد . کاهش تعداد ذرات بین صفحات دستگاه که ضربه ای وارد نکرده اند فشار را کاهش داده ، در صورتی که فشار زیادی به صفحات اعمال نشده است . بدین سال نیروی نحیفی بین دو صفحه وجود دارد ، این نیرو با آزمایش اندازه گیری شده است . بنابراین واقعا" ذرات حقیقی وجود دارند و محصول و مفهومی واقعی هستند . چون که ذرات حقیقی و یا نوسانات خلاء که بین دو صفحه است دارای مقدار کمی چگالی انرژی هستند نسبت به داخل منطقه بیرونی . اما چگالی انرژی فضای خارجی دور از صفخات است و باید صفر باشد و یا به صورت دیگر فضا تمایل دارد خمیده باشد تا اینکه تقریبا" مسطح باشد . بنابراین چگالی انرژی بین دو صفحه باید منفی باشد .
و اصل اینکه فضا زمان خمیده می شود .و این تأییدی بر اثر کسمیر است که می توان آن را در جهت منفی خمیده کرد و این پیشرفتی در علم تکنولوژی است و نیرو مذکور می تواند کرمچاله و یا خمیدگی فضا - زمان را شکل دهد تا سفر در گذشته ممکن شود اگر در زمانی در آینده سفر در زمان را آموختیم در صورتی که این سفر بازگشتی ندارد در آن زمان به بحث در رابطه با آن می پردازیم .
بعضی از مردم ادعا دارن د که ما با آینده ملاقات داریم آنها می گویند یوفوها ( بشقاب پرنده ها ) از آینده می آیند . و کار آنها صلاحدید دولت های خیانتکار کهکشانی برای پوشاندن خود است .
تا از خودشان محافظت کنند و این امر تا حدی ناممکن و ضعیف به نظر می رسد تا اینکه بتوانیم از بیگانه ها اطلاعات کسب کنیم . من به این طوری تا حدی شکاک هستن . گزارش مشاهده بشقاب پرنده ها نمی تواند علتی بر وجود فرازمینی ها باشد ، زیرا آنها متقابلا" متغایر هستند . اگر شما یک بار پذیرفتید که این ها اشتباهند و یا خیال بوده اند ، این موضوع تماما" احتمالی نیست که آنها وجود دارند تا بیایند ودرآینده با مرم ما ملاقات کنند .
و یا اینکه اگر آنها واقعی هستند تمایل دارند از سمت دیگر کهکشان ها بیایند و در زمین ساکن شوند و آن را به تسخیر خود در بیاورند و یا اینکه در رابطه ای به ما اخطار دهند ، آنها موجوداتی بیهوده اند . یک راه ممکن برای اینکه با سفر در زمان تطبیق کند امری است که باید در آینده نظاره گر آن باشیم و خواستار آن است که در موردش به بحث پرداخته شود .
این دیدگاه تمیل دارد آینده ما را ثابت جلوه دهد و اینگونه سخن می گوید که طبق مشاهدات فضا به اندزه کافی برای سفر در زمان خمیده نیست ، از سوی دیگر راههای آینده باز است و ممکن است که ما بتوانیم فضا را به اندازه کافی خمیده کنیم تا بتوانیم در زمان سفر کنیم . همچنین ما نیز تمایل داریم که در زمان سفر کنیم و بازگردیم .
چه کسی تمایل دارد فضاپیما را در پایگاه پرتاب منجر کند و یا اینکه از عازم شدنش در اولین محل جلوگیری کنی شرح ویژه دیگری برای این پارادوکس وجود دارد . چه فرزندی می خواهد خانواده اش را به قتل برساند در صورتی که هنوز زاده نشده است . این دو ذاتا" هم ارز هستند .
هرکس باید راه حلی پایدار را برای معادلات فیزیک جستجو کند حتی اگر فضا به حدی خمیده شود که سفر در زمان ممکن شود . در این دیدگاه شما نمی توانید با موشک شروع به کارشوی و به گذشته سفر کنی مگر اینکه شما از قبل بازگشتی داشته اید ؛ افرادی که این دیدگاه را مطرح کرده اند خواسته اند که ما کاملا" مصمم باشیم . در این صورت ما نمی توانیم افکاری را متحول سازیم که به قدری اختیاری هستند که در دیگر مکان ها آن را نزدیک شدن به تاریخ متناوب می خوانند . این نظریه توسط فیزیکدانی به نام دیوید دویش حمایت شده است و توسط فیلم سازی به نام استیون اسپیلبرگ به تصویر کشیده است . « بازگشت به جهان آینده »
این تاریخ متناوب تمایل ندارد تا هر بازگشتی از آینده را در خود داشته باشد قبل از اینکه سفینه فضایی عازم شود و وارد یک تاریخ متناوب دیگر شود .
فیزیکدانی به نام ریچارد فیمان عقیده داشت که بر طبق نظریه کوانتوم جهان فقط دارای یک تارخ نیست و در عوض در جهان ممکن است تاریخ های یکتای زیادی وجود داشته باشد که هر یک دارای احتمالاتی هستند . تاریخ های آرامی که در شرق میانه وجود دارند بادوام هستند .
در بعضی از تاریخ ها فضا - زمان خمیده بوده است که بعضی از اجسام مانند راکت ها می توانسته اند در میانشان سفر کنند . در هر حال هر تاریخ تودار ، کامل و جامع است و بعضی از آنها فضا را خمیده شرح نمی دهد بنابراین یک موشک نمی تواند به تاریخ دیگری انتقال یابد و دوبار به حالت نخست بازگردد . این ها در تاریخ های یکسان و آرام است و فرضیه ی تاریخ ها هم چنان به قوت خود باقی است که در جای تاریخ های متناوب قرار می گیرد . بدینگونه است که ما در تاریخ پایدار و یا نا متناقض گیر کرده و تردید کرده ایم . هرچند در این زمان نیازی به درگیری با مسائل جبری یا اختیاری نمی باشد . اگر احتمالات برای تاریخ فضا - زمان و خمیدگی آن بسیار کم باشد ، احتمال سفر در زمان بسیار درشت اندامی می کند و من آن را ترتیب زمانی حفظ گمان ها نامگذاری می کنم . در کل قانون های فیزیک با یکدیگر متحد شده اند و درشت اندامی می کنند تا جلوی سفر در زمان گرفته شود .
پایان این مقاله چنین است که فضا - زمان سریع و یا سفر به زمان گذشته نمی تواند از ارائه ادراک و فهم جلوگیری کند و آن را غیر محتمل جلوه دهد .
در ژرف ترین اعماق فضا، جاذبه، مواد را به هم آورده و باعث تشکیل کهکشانها، ستاره ها، چاله های سیاه و غیره می شود. اما جاذبه به رغم کشش بی نهایتی که در فضا دارد، هنوز یکی از ناشناخته ترین نیروهای گیتی است.
همین ضعف در دانش بشر باعث گردیده تا جاذبه به یکی از مرموز ترین نیروها مبدل شده و دانشمندان نتوانند در آزمایشگاه آنگونه که تاثیر آنرا بر سیارات و ستارگان محاسبه می کنند، خود این نیرو را اندازه گیری کنند. مثلا نیروی دافعه میان دو پروتون دارای بار مثبت ۱۰ به توان ۳۶ برابر بیشتر از جاذبه میان آنها است یعنی جاذبه میان این دو پروتون برابر عددی متشکل از یک و ۳۶ صفر در مقابلش، ضعیفتر از نیروی دافعه میان آنها است.
فیزیکدانان می خواهند این نیروی دیر آشنا را به زور در قالب مدل استاندارد قرار بدهند - یعنی همان تئوری ای که در واقع تاج مرصع فیزیک مدرن است و سه نیروی اصلی در فیزیک را توضیح می دهد. اما هیچکدام از تلاشهای آنان در این خصوص موفق نبوده است. وقتی سخن از تئوری اینشتین به میان می آید که جاذبه را تنها در سطحی گسترده توضیح داده، این نیرو مانند عضو ناجور یک گروه از میهمانان می ماند که به بقیه نمی آید و مقررات در باره آن صدق نمی کند.
یک کارشناس فیزیک نظری به نام مارک جکسون از دانشگاه فرمیلب در ایلینوی آمریکا می گوید:”جاذبه با تمام نیروهای توضیح داده شده در مدل استاندارد کاملا فرق دارد. وقتی در باره فعل و انفعالات جاذبه های اندک محاسبات ریاضی انجام می دهیم به نتایج مسخره ای می رسیم. به سادگی باید بگوییم که ریاضی و حساب در مورد جاذبه کاربرد ندارد.”
اعداد شاید در مورد جاذبه کاربرد نداشته باشند، اما فیزیکدانان در مورد عامل ایجاد این نیروی مرموز یک احساس درونی دارند و آن اینکه در عالم ذرات ریز بدون جرمی به نام “گرویتون” وجود دارد که میدانهای جاذبه ای ایجاد می کنند.
بدین ترتیب که هر ذره فرضی هر قطعه از ماده در گیتی را با سرعت نور به سمت خود می کشد. اما اگر جهان هستی مملو از این ذرات است پس چرا فیزیکدانان تا کنون آنها را پیدا نکرده اند؟
کیهان شناسی به نام مایکل ترنر از دانشگاه شیکاگو در این باره می گوید:”ما به خوبی می توانیم ذرات بدون جرم مانند پروتون ها را شناسایی کنیم، اما گرویتون ها از دید ما پنهان می مانند چرا که فعل و انفعالاتی که با ماده دارند بسیار ضعیف است. به سادگی باید گفت ما نمی دانیم چطور باید آنها را شناسایی کنیم.”
با این حال ترنر در باره نتیجه جستجوی بشر برای یافتن گرویتون ها ناامید نیست. به نظر او انسان بالاخره خواهد توانست چند ذره پنهان از این نوع را که در سایه ذراتی قابل شناسایی قرار دارند پیدا کند.
ترنر می گوید:”اینکار واقعا به تکنولوژی بستگی دارد.” اما هم اکنون فیزیکدانان برای کشف گرویتون ها از مهارتهای مکانیکی استفاده نمی کنند. در حال حاضر تلاشهای دانشمندان معطوف بر تائید وجود ذرات موسوم به هیگس بوسون است که به نوعی هم خانواده گرویتون ها محسوب می شوند و عامل جرم داشتن ماده هستند.
شلدون گلاشو برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۹ زمانی فرضیه وجود ذرات هیگس را “توالت” مدل استاندارد برای تعریف ذرات فیزیکی نامید.
ترنر توضیح می دهد گلاشو از این رو این اصطلاح را اختراع کرد که قضیه وجود فرضی ذرات هیگس وظیفه ای اساسی دارد و آن حفظ اعتبار مدل استاندارد، لااقل به شیوه ای معنوی.
ترنر می گوید:”مسئله وجود هیگس به واقع مانند لوله کشی است که با نوار چسب مدل استاندارد را سرپا نگه داشته است. قضیه هیگس بسیاری از ناهنجاری های مدل استاندارد را در خود گرفته و پوشانده است.”
او خاطر نشان می سازد که این کار کار درستی است چرا که لازم است بدین ترتیب دیگر نیروهای دست اندرکار در کار جرم، مانند جاذبه معنا پیدا کنند.
ترنر با این فرض که آن ذره بالاخره کشف می شود می گوید:”در عین حال موضوع ذره هیگس ممکن است ناامید کننده باشد چرا که چیز زیادی در باره جاذبه به دست نمی دهد.”
کشف ذرات ناپیدا مانند ذرات هیگس، مانند سفر در زمان است. مهندسان برای شبیه سازی انرژی های موجود در اوایل تشکیل جهان، با دستگاههای شتاب دهنده بسیار بزرگ ذرات را به سرعت هایی نزدیک به سرعت نور رسانده و بعد آنها را به یکدیگر می کوبند.
بنا بر این دریافته اند که در اوایل تشکیل جهان هستی، ذرات انرژی فوق العاده زیادی داشته اند و به هم چسبیده و ذرات آشناتری ماننده پروتونها، نوترونها و امثال آنرا شکل داده اند.
محیط دستگاه عظیم شتاب دهنده ذرات مرکز فرمیلب، به نام “تواترون”، ۶۳۰۰ متر است. به گفته فیزیکدانانی که با این دستگاه کار می کنند احتمال دارد که اطلاعات بهدست آمده از کار این دستگاه وجود ذرات هیگس را اثبات کرده باشد. اما به گفته ترنر دستگاه شتاب دهنده ۲۷ کیلومتری دیگری که به تازگی در زیر زمین، میان فرانسه و سوئیس ساخته شده باید ظرف چند سال آینده به روشنی وجود این ذرات را تائید کند.
او می گوید:”فکر می کنم وقتی ذره هیگس کشف شود همه یک نفس راحت بکشند اما آیا دستگاههای شتاب دهنده قادر خواهند بود روزی ذرات گرویتون را نیز کشف کنند؟”
خاویر زیمنس، از نظریه پردازان در باره جاذبه در دانشگاه ویسکانسین درمیلواکی آمریکا می گوید، برای اینکه نشان دهیم جاذبه مانند موج عمل می کند این اتفاق باید یک بار عملا رخ بدهد.
زیمنس که همچنین از اعضای رصد خانه لیزری اینترفرومتری امواج جاذبه ای است می گوید:”بهطور کلاسیک، ما می توانیم امواج را اندازه گیری و محاسبه کنیم و امواج هم متشکل از ذرات هستند.” با شناسایی امواج جاذبه ای زمینه ای پدید خواهد آمد که بتوان با استفاده از آن وجود ذرات گرویتون را اثبات و جستجو برای یافتن آنها را آغاز کرد.
زمینس می گوید:”در حال حاضر این موضوع مانند داستانهای تخیلی است. بهطور نظری ما باید بتوانیم در آینده ذرات گرویتون را کشف کنیم. اما سوال بزرگ این است که چگونه باید این کار را انجام دهیم؟”
با توجه به اعمال دستگاه گوارش ، هیچ کس نمی تواند اهمیت لزوم برخورداری از یک دستگاه هاضمه خوب و سالم را انکار کند . لذت زندگی بستگی به وجود دستگاه گوارشی سالم دارد . در حالیکه یک هاضمه بد و بروز عوارضی نظیر اسهال ، یبوست ، زخم معده و اثنی عشر ، کولیت « آماس یا التهاب کولون » آپاندیسیت ، هپاتیت « آماس بافت کبد » آرامش را از زندگی شخص سلب می نماید . هر گاه به عللی وضع جهاز هاضمه شما خوب نبوده و تحت شرایطی به کار خود ادامه می دهد همواره به وظایف آن و مراقبت هائی که بایستی انجام شود می اندیشید .
لذا لازم است برای حفظ سلامت و بهداشت دستگاه هاضمه به نکات زیر توجه شود :
۱) رعایت کامل بهداشت شخصی به ویژه دهان و دندان
۲) مصرف غذاهای متوازن و سالم و خودداری از مصرف غذاهائی که احتمال فاسد شدنشان می رود .
۳) رعایت نظم و ترتیب در صرف غذا ، این موضوع کاملاً به ثبوت رسیده که بهتر است برای صرف سه وعده غذای اصلی صبحانه ، ناهار و شام ساعت معینی در نظر گرفته شود و در فاصله بین دو غذا از خوراکی هائی استفاده شود که موجب سلب اشتها نگردد .
۴) جویدن کامل غذا ؛ در یکسری آزمایشات که بر روی ۳ دسته از افراد برای نشان دادن تأثیر عمل جویدن در گوارش مواد غذائی انجام گرفت از دسته اول که غذای کاملی به آنها داده شده بود خواسته شد که غذا را با حالت معمولی و یا تندتر از معمول بخورند . به دسته دوم و سوم به ترتیب به میزان یک دوم و یک سوم غذای دسته اول داده شد و از آن ها خواسته شد که غذای خود را در نهایت آرامی صرف کنند . پس از یک ماه مشاهده شد که دسته دوم و سوم یعنی آنها که غذای کمتری مصرف کرده ولی خوب جویده بودند به مراتب قوی تر و شاداب تر از دسته اول بودند .
۵) غذاهای روزانه هر کس متناسب با وضع شخص و سایر شرایط جسمانی او تعیین شود و از پرخوری پرهیز گردد . بیماری هائی که در نتیجه کم غذاخوردن پیدا می شود پس از تقویت مزاج بهبود می یابند ، در صورتی که عوارض پرخوری به مراتب بیشتر و عواقب آن سخت و خطرناک می باشد و اصلاح ضایعاتی که پرخوری پس از چندی در اعضای مهم بدن تولید می کند دشوارتر است .
در اشخاصی که پرخوری می کنند مقدار انرژی لازم برای هضم مواد غذایی به مراتب بیشتر از مقدار انرژی است که برای هضم غذای متعادل ضرورت دارد . بنابراین آنهائی که غذای متعادل مصرف می کنند قوی تر از اشخاص پرخور هستند زیرا قوای خود را صرف هضم مواد غذائی فوق العاده نمی کنند . اغلب اشخاص پرخور اگر مدتی از وقت غذاخوردن آنها بگذرد احساس می کنند که ضعیف و ناتوان شده اند و وقتی هم که از سر میز یا سفره برمی خیزند تازه مدتی مجبورند از انجام هر کاری دست بکشند و استراحت کنند . علت این امر این است که تمام انرژی بدن آنها صرف گوارش غذاهای زیاده از حد که خورده اند می شود و همین که غذای آنها از قسمت های اولیه دستگاه گوارش گذشت تازه خستگی هضم غذاها آنها را فرا می گیرد . بنابراین خودداری از پرخوری و مصرف غذاهای متوازن و سالم بهترین راه کمک به درمان بسیاری از بیماری های دستگاه گوارش می باشد .
۶) پرهیز از مصرف غذاهایی که به تجربه دریافته اید مصرف آن غذاها ناراحتی هایی در اعمال گوارشی تان به وجود می آورد یعنی باصطلاح عامیانه آن غذاها به شما نمی سازد .
۷) دوری جستن از عصبانیت و اضطراب هنگام غذاخوردن و صرف غذا در محیط شاد و بانشاط ، به طورکلی باید توجه داشت که هنگام صرف غذا هیچ گونه اضطراب ، نگرانی یا عصبانیتی در کار نباشد در غیراین صورت سبب کند شدن عمل هضم و ایجاد سوءهاضمه و کاهش قدرت بدنی و کارآئی شخص می گردد و این عارضه نیز به نوبه خود ایجاد اضطراب و هیجان بیشتری می نماید .
خشم و ترس شدید علاوه بر آن که روی ترشح معده اثر می گذارد ، ترشح صفرا و شیره های لوزالمعدی را نیز دچار اختلال می سازد . در این گونه موارد ممکن است حرکات دودی معمولی روده و معده را نیز متوقف سازد .
یکی از محققین به نام پروفسور کانون با مطالعاتی که در این زمینه انجام داده نشان داده است که هرگاه سگی را در اطاق گربه ای که در حال صرف غذا است وارد کنند کلیه انقباضات معدی و حرکات دودی روده ای حیوان بلافاصله متوقف می گردد .
۸) تنوع در نوع غذاهای مصرفی ، این عمل باعث جلب اشتها و هضم آسان و سریع غذا می گردد . هر گاه رنگ و طعم و بو و منظره غذا جالب باشد هضم آن آسانتر و سریع تر انجام خواهد پذیرفت .
برای کسانی که به سبب بیماری یا علت دیگری اشتهای خود را از دست داده اند بهتر است غذاهای کمتر و خوش منظره تری در نظر گرفته شود تا باعث جلب اشتهای آنان گردد .
۹) صبحانه بایستی شامل یک سوم تا یک چهارم غذای روزانه باشد . بنابراین باید سعی نمود شب قبل به اندازه ای غذا میل شود که صبح روز بعد اشتهای کافی برای صرف صبحانه موجود باشد .
۱۰) از مصرف آب آشامیدنی غیرتصفیه و سبزیجات و میوه جات نشسته خودداری شود .
۱۱) حتی المقدور از مصرف غذاهای زیاد برشته و سرخ کرده اجتناب شود .
۱۲) اجتناب از نوشیدن مایعات زیاد سرد یا گرم
۱۳) اجتناب از مصرف مشروبات الکلی ،سیگار ، مواد مخدر و محرک .
۱۴) بهتر است بعد از صرف غذا لااقل تا حدود نیم ساعت از انجام هر گونه تمرینات ورزشی و کارهای فکری خودداری نمائید زیرا در این حالت دستگاه هاضمه چنان که شاید و باید کار خود را نمی تواند انجام دهد و در نتیجه ناراحتی و درد معده و سوءهاضمه پیش می آید .
۱۵) استحمام در آبی که حرارت آن کمتر یا زیادتر از گرمای بدن شخص باشد سبب انحراف خون از جهاز هاضمه به سایر قسمت های بدن می گردد . بنابراین باید از استحمام کردن در ساعت اول بعد از خوردن غذا امتناع ورزید و به هیچ وجه توصیه نمی شود .
۱۶) مصرف دارو تنها در صورت تجویز پزشک مجاز بوده و از استفاده خودسرانه دارو در مواقع ناراحتی های گوارشی باید خودداری شود .
۱۷) خودداری از وادار کردن کودکان به خوردن غذا یا خوراندن اجباری غذا به آنان که سبب بی علاقگی بیشتر آنان به خوردن می گردد و هم چنین اجتناب از تنبیه کردن آنان به علت بی اشتهایی و یا وادار کر=دن آنان به خوردن پس از یک ناراحتی روانی .
۱۸) در مواقع مقتضی به ورزش و تفریح پرداخته و از تمریناتی که موجب تعدیل کار دستگاه گوارش می شود استفاده نمائید .
۱۹) بهتر است غذا را از رقیق ترین آن شروع کنیم و در خوردن آب افراط ننمائیم .
۲۰) محیطی که در آن غذا صرف می کنیم باید روشن ، تمیز و فاقد بوی نامطبوع باشد . اگر میز غذا را با دسته گلی بیارائیم و نیز محل آن طوری باشد که منظره خوش آیندی داشته باشد در هضم غذا کمک مؤثری می نماید .
اگر به چهره بعضی میگرنیها نگاه کنید، میبینید که به دلیل سردردهای شدید میگرن، پوست صورتشان چروک خورده و شادابی و سلامت پوستشان تا حدودی مخدوش شده است. چاره متداول دردهای میگرنی، البته درمانهای دارویی است ولی به تازگی یک جراح ایرانی که رییس انجمن جراحی پلاستیک آمریکا هم هست، ادعا کرده که در بررسیهایش دریافته که با انجام یک جراحی ساده میتوان این مشکل میگرنیها را تا حد زیادی حل کرد. او میگوید: «این جراحی حداکثر یک ساعت طول میکشد ولی در ۵۷ درصد از بیماران، مشکل را به کلی حل میکند.» دکتر بهمن گویورون که تا مارس ۲۰۱۰ رییس دورهای انجمن جراحان پلاستیک آمریکا خواهد بود، در سال ۱۹۷۱ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده و درحال حاضر اولین رییس خارجی یک مرکز پزشکی معتبر آمریکا به شمار میرود...
دکتر بهمن گویورون، رییس انجمن جراحی پلاستیک آمریکا و استاد دانشگاه بیمارستان مرکز پزشکی کلیولند در اوهایو که یکی از بزرگترین جراحان عمل «جوانسازی پوست صورت» در دنیا به شمار میرود، طبق تحقیقاتی که در ژورنال علمی انجمن جراحی پلاستیک آمریکا منتشر شده، اظهار داشته است: «درمان میگرن بهطور معمول از طریق مصرف داروهای ضدالتهابی انجام میشود اما این درمان بسیار طولانی مدت بوده و میتواند عوارض جانبی متعددی برای بیمار ایجاد کند. میگرن با التهاب یکسری از عصبهای گردن، صورت و سر ارتباط دارد و با جراحی جوانسازی پوست صورت (لیفتینگ پوست پیشانی) میتوان تنها مقداری از لایههای چربیهای زیر پوست را که برای یکسری از ماهیچههای صورت ایجاد مزاحمت میکنند را خارج کرد.
این چربیها عامل التهاب زوج پنجم اعصاب مغزی در این ناحیه هستند.» به گفته این دانشمند ایرانی، برداشتن این لایههای چربی نه تنها از نظر جراحی زیبایی نتایج بهتری در بر خواهد داشت بلکه موجب تمدد اعصاب ماهیچههای صورت و از بین رفتن حالت التهابی عصبها و درد ناشی ازآن میشود. وی در این خصوص، اینچنین توضیح میدهد: «بعضی از بیماران پس از جراحی هیچ عارضه جانبی را نشان نمیدهند و حتی در فاصله پنج سال نیز هیچ نشانهای از بازگشت دوباره سردردهای میگرنی را بروز نمیدهند؛ به طوری که در ۵۷ درصد موارد بیماران، حملات میگرنی به صورت کامل از بین میروند.»
● از میگرن که بگذریم...
اما بحث جوانسازی پوست و درمانهای طبی به همین جا ختم نمیشود. بوتاکس هم یکی از مواردی است که هم در بحث جوانسازی پوست مطرح است، هم در درمانهای طبی. اگرچه بیشتر مردم، بوتاکس را صرفا برای از بین بردن چین و چروکهای صورت مفید میدانند ولی محققان میگویند از این تزریق میتوان تا حدودی برای درمان آلزایمر و افسردگی هم استفاده کرد. با این کشف، شاید در سالهای آینده به خانمهایی که به خاطر افسردگی، حال و حوصله رسیدن به خودشان را ندارند، بتوان توصیه کرد که بوتاکس تزریق کنند. به نظر میرسد میتوان از بوتاکس برای بهبود حالات روانی افراد نیز استفاده کرد. دانشمندان استرالیایی از سم بوتاکس برای مطالعه نحوه انتقال پیامهای عصبی بین سلولهای عصبی استفاده کردند. آنها با استفاده از سم بوتاکس توانستند مهمترین فعالیت سلولهای عصبی را که در فرآیندهایی مانند حافظه و یادگیری دخالت دارد، کشف کنند. این کشف جدید، گام بزرگی در درمان اختلالات عصبی تخریب کننده مانند آلزایمر یا بیماریهای روانی مانند افسردگی محسوب میشود. این دانشمندان از سم بوتاکس استفاده کردند تا فرآیندهای شیمیایی روی چربی و پروتئین را در سلول عصبی طی عمل اگزوسیتوز یا خارج سازی از سلول کشف کنند.
بوتاکس سم یک باکتری خطرناک است که کاربردهای دارویی و درمانی بسیاری دارد و با تزریق این سم میتوان از بروز چین و چروکهایی در صورت پیش گیری کرد. به علاوه از این سم برای درمان تعریق بیش از حد و نوعی تیک غیرارادی عصبی، لوچی، لرزش صدا، سر و اندامها، سفتی دردناک ماهیچه، گرفتگی عضلانی و لکنت زبان استفاده میشود. در این تحقیق، محققان با استفاده از سم بوتاکس ثابت کردند غشای فسفو اینوزیتیدی در فرآیند انتقال پیام توسط واسطههای عصبی به خارج از سلول عصبی نقش کلیدی دارد.
تمام این حرفها در حالی است که بسیاری معتقدند آراستگی و زیبایی و حتی احساس زیبا بودن و آراسته بودن میتواند به سلامت جسم و روان کمک کند و موجب شود که افراد شادتر باشند، اعتماد به نفس بالاتری داشته باشند و در موقعیتهای شغلی و خانوادگی خودشان موفقتر عمل کنند. البته این طبیعی است که شما نباید انتظار داشته باشید که با جراحی پلاستیک همه مشکلاتتان حل شود چون بسیاری از مشکلاتی که منشا آنها را در بیرون از خودمان جستجو میکنیم، ریشهای درونی دارند و از نابهنجاریهای روانی سرچشمه میگیرند.
برای کاهش وزن، این کافی نیست که کمتر غذا بخورید؛ نوع غذایی که میخورید هم اهمیت دارد. اگر شک دارید، هشت میانبر زیرکانه زیر را بخوانید و بعدش خودتان قضاوت کنید که آیا میشود هم خوشغذا بود، هم به فکر تناسب اندام یا نه؟ ...
۱) قبل از اینکه کاملا سیر شوید، دست از غذا خوردن بکشید: متخصصان علوم تغذیه در سراسر دنیا به کلیه مردم توصیه میکنند که برای داشتن اندامی متناسب هرگاه هنگام خوردن غذا احساس کردند که ۸۰ درصد از گرسنگیشان برطرف شده، دیگر دست از غذا خوردن بردارند و البته که این توصیه به معنای ترک کردن میز غذا در حال گرسنگی نیست. برای اینکه بفهمید چه موقع وقت اتمام غذا خوردن است، میتوانید از ملاک «لیوان بستنی» استفاده کنید. ملاک لیوان بستنی یعنی اینکه اگر شما میز غذا را ترک کردید و بعد از آن بلافاصله یک لیوان بستنی به شما تعارف شد، شما بتوانید به راحتی و بدون احساس دل درد آن یک لیوان بستنی را بخورید، این طوری یعنی شما هنگام صرف غذا، ۸۰ درصد از گرسنگیتان را رفع کردهاید.
۲) از روغنهای سالم استفاده کنید: روغن زیتون که بیشتر مورد علاقه و مصرف مردم مدیترانه است به همراه روغن آفتابگردان، هسته انگور و هر نوع روغن گیاهی دیگری جزو سالمترین روغنهای دنیا هستند که افرادی که قصد خوش هیکل شدن دارند باید حتما آنها را در سبد خریدشان بگنجانند و همانطور که میدانید، داشتن وزنی ایدهآل و سلامت کامل بدن در گروی استفاده مناسب از تمام گروههای غذایی است بنابراین خیال حذف چربیها از رژیم غذاییتان را از سرتان خارج کنید.
۳) خوردن، تنها کارتان هنگام صرف غذا باشد: بسیاری از مردم آمریکا و حتی کشور خودمان عادت دارند که هنگام صرف ناهار یا شام تلویزیون تماشا کنند یا با یکدیگر حرف بزنند. در بسیاری از ماشینهای جدید هم قسمتی برای قرار دادن لیوان قهوه یا چای وجود دارد که رانندگان میتوانند در حین رانندگی، نوشیدنی هم بخورند اما راز تناسب اندام ژاپنیها و فرانسویها در این است که هیچ گاه در حال قدم زدن، مطالعه کردن، حرف زدن، تماشای تلویزیون یا رانندگی غذا و نوشیدنی نمیخورند. وقتی که شما در حال انجام دادن فعالیتی غیر از غذا خوردن هستید، دیگر تمرکز کافی برای اینکه متوجه شوید چهقدر غذا خوردهاید و چه وقت سیر شدهاید را ندارید بنابراین بیشتر از نیاز بدنتان میخورید. در حالی که اگر تمرکز و توجهتان فقط روی غذا خوردنتان باشد، علاوه بر اینکه لذت غذا خوردن را به خوبی تجربه میکنید، به اندازه و نه در حد دل درد هم غذا میخورید و اینطوری میشود که بعد از مدتی به فردی خوشاندام تبدیل میگردید.
۴) منظم و با لذت غذا بخورید: یکی از دلایلی که شما به ندرت میتوانید یک خانم چاق فرانسوی را ببینید این است که زنان فرانسوی علاقه چندانی به ناخنک زدن به غذا و حذف وعدههای اصلی غذای روزانهشان ندارند. آنها سه وعده کامل یعنی صبحانه، ناهار و شام میخورند و سعی میکنند کلیه گروههای غذایی را در این سه نوبت قرار دهند و از خوردن غذاهای متنوع لذت ببرند. اینکه شما یک وعده غذایی اصلی مثل صبحانه یا شام را حذف کنید و در طول روز مدام گرسنگی به سراغتان بیاید و ذرهذره به غذاهای مختلف ناخنک بزنید، اصلا راه مناسبی برای لاغر شدنتان نیست. با این کار نه تنها خودتان را از لذت غذا خوردن محروم کردهاید بلکه با این خردهخوریها روزبهروز هم به وزنتان اضافه میکنید. جالب است بدانید که نتیجه تحقیقاتی هم که در این زمینه انجام شده، موکد همین مطلب است، یعنی کسانی که وعده صبحانه را از رژیم روزانهشان کسر کرده بودند، بیشتر از آنهایی که صبحانه میخورند به اضافه وزن مبتلا شده بودند.
۵) با دیگران شام بخورید: توصیههای جهانی در مورد شام، حکم به حذف آن نیست بلکه سفارش به خوردنش همراه با خانواده یا دوستان است. به تنهایی غذا خوردن باعث تند و زیاد خوردن است اما اگر شما با خانواده یا دوستانتان غذا بخورید به علت آهستهتر خوردن، زودتر احساس سیری به سراغتان میآید و دیگر بیشتر از حد نیاز بدنتان غذا نخواهید خورد.
۶) فقط هنگامی که احساس گرسنگی کردید، غذا بخورید: یکی دیگر از رازهای خوشاندام بودن و ماندن، خوردن به موقع است. بسیاری از مردم سراسر دنیا عادت دارند که از سر بیکاری و بیحوصلگی به سراغ یخچال و خوراکیهایشان بروند یا استرس و ترس خود را با خوردن کاهش دهند اما توصیه ما به شما این انجام دادن هر کار به وقت و موقع مناسباش است. درمان بیکاری و بیحوصلگی، پیدا کردن یک سرگرمی است و حرکات مختلف یوگا و مدیتیشن هم میتوانند کاهش دهنده ترس و استرس باشند و بد نیست بدانید که غذا خوردن فقط پاسخی است به نیاز گرسنگی.
۷) آنتیاکسیدانها را فراموش نکنید: گنجاندن مقداری ماده غذایی دارای آنتیاکسیدان مانند توتفرنگی، چای یا شکلات تلخ به رژیم غذایی علاوه بر کاهش سرعت ضربان و حملات قلبی به کاهش احتمال بالا رفتن چربی خونتان هم کمک میکند بنابراین راز لاغری نهفته در آنتیاکسیدانها را هم فراموش نکنید.
۸) تحرک کافی داشته باشید: اروپاییها و آمریکاییها اعتقاد دارند که آسیاییها و مردمان مدیترانه و فرانسه به علت داشتن تحرک لازم و کافی در طول روز کمتر دچار اضافه وزن و چاقی میشوند و آنها خوب میدانند که این تحرک نه بهخاطر عضویت در باشگاههای ورزشی مختلف بلکه بهخاطر پیادهرویهای روزانه و جنب و جوش لازم در محیط کار و خانه است پس حالا که حداقل در این کار زبانزد مردم قارههای دیگر شدهاید، این پیادهرویها و فعالیتهایتان را ادامه دهید.
سالاد، پیشغذایی است که گاهی همراه یا بعد از غذای اصلی نیز میل میشود. لغت سالاد، فرانسوی است و ریشه لاتین دارد. خوردن سالاد پیش از غذا از پرخوری جلوگیری میکند و در نهایت مانع از اضافه وزن میشود. البته منظور خوردن سالاد کم کالری است، سالادی که بدون سس میل میشود زیرا سالاد همراه با سس حداقل ۲۰۰ کیلوکالری انرژی به بدن میرساند و زیادهروی در خوردنش، اضافه وزن و چاقی را به همراه خواهد داشت...
یادتان نرود، انواع سالادها در صورت تمایل حتما باید با یک نوع چربی سهلالهضم مصرف شوند تا مواد معدنی موجود به راحتی جذب بدن گردند که در این زمینه روغن زیتون گزینه مناسبی است. در ضمن، سالاد بدون سس برای محدود کردن اشتها، غذای بسیار مناسب و سالمی است. سالادهایی که به تنهایی با آبغوره، سرکه و آبلیمو طعم میگیرند، جز مغذیترینها هستند.
این طعمها باعث جذب بیشتر ویتامینها و املاح موجود در سالاد مانند کاهو، هویج ، گوجه فرنگی، نخود فرنگی و خیار میشوند. در کل، خوردن سالاد آن هم به طور مرتب یک عادت غذایی سالم است. حتماً دیده اید که در همه رستورانها و در منوی همه غذاها سالاد هم وجود دارد اما انتخاب آن با ماست، میتوانیم یک ظرف سالاد کاهو، هویج و گوجهفرنگی، بدون سس را سفارش دهیم و به این ترتیب حجم کالری دریافتیمان را کم کنیم. علاوه بر اینها عادت به خوردن سالاد اثرات دیگری نیز بر مصرف کننده دارد که در ادامه مطالعه خواهید کرد.
۱) به خاطر فیبرش
شاید تصور این موضوع کمی سخت باشد اما برخی از موادی که ما میخوریم و در دستگاه گوارشمان هضم نمیشوند، بسیار مفیدند. بله درست حدس زدید، منظورمان فیبر است. زیرا خوردن یک غذای سرشار از فیبر باعث کاهش کلسترول خون شده و از ایجاد یبوست جلوگیری میکند. به علاوه این عادت میتواند گرسنگی را به تأخیر اندازد، یعنی موجب میشود که ما کمتر غذا بخوریم و در نتیجه بر اثر اضافه وزن به بیماریهای مرتبط با آن مبتلا نشویم.
۲) به خاطر ویتامینهایش
میدانید که در روز خوردن چند واحد میوه و سبزی برای ما ضروری است. ممکن است در طی روز یک یا دو عدد میوه بخوریم یا سر سفرههایمان سبزی داشته باشیم اما این مقدار نیاز بدنمان را تامین نمیکند. بنابراین مصرف میوهها و سبزیجات در قالب سالاد میتواند کمبودهای احتمالی را به این موادغذایی جبران کند.
وقتی شما ظرفی پر از سالاد از سبزیجات برگ سبز مصرف میکنید، خون بدنتان میزبان آنتیاکسیدانهای قوی مثل ویتامین C ، E ، لیکوپن، آلفا و بتاکاروتن میشود. مخصوصا اگر این سالاد از سبزیجات تازه تهیه شده باشد. آنتیاکسیدانها بدن را از آسیبهای رادیکالهای حاصل از مولکولهای مضر که به نام رادیکالهای آزاد شهرت دارند، محافظت میکنند. محققان ثابت کردهاند که بین مصرف فراوان میوه و سبزی و کاهش خطر ابتلا به بسیاری از بیماریها مخصوصا سرطان ارتباط مستقیمی وجود دارد.
۳) به خاطر کمکالری بودنش
اگر از ترکیب بدنی و ظاهرتان راضی نیستید، سالاد بخورید. خوردن سالاد باعث میشود وزنتان کاهش پیدا کند و به تناسب اندام برسید. اگر هدفتان کاهش وزن است، میتوانید با خوردن سالاد شروع کنید. مطالعات نشان داده اند، خوردن غذاهای کمکالری در عین حال حجیم مثل سالاد تنها ۱۵۰ کیلوکالری دارد اما احساس پری و سیری طولانی مدتی را در ما ایجاد میکنند.
علاوه بر این، دریافت کل کالری روزانه را از همه وعدههای غذایی پایین میآورد زیرا وقتی افراد یک و نیم تا سه لیوان سالاد میخورند تنها ۱۰۰ کیلوکالری دریافت میکنند. بنابراین، مصرف سالاد به میزان زیاد نه تنها انرژی چندانی ندارد بلکه به کاهش وزنمان کمک میکند و راهی است برای اینکه از ظاهرمان راضی باشیم.
۴) بهخاطر چربیهای مفیدش
خوردن مقدار کمی از چربیهای مفید نظیر چربیهای غیراشباعی که در روغن زیتون، روغن کانولا و روغن آووکادو موجود است به همراه سالاد باعث میشود تا ترکیبات مفیدی مثل لیکوپن و لوتئین بیشتر جذب شده و مورد استفاده سلولها قرار گیرند. در مطالعات دیده شده است که این دسته از مواد مغذی بعد از خوردن سالاد کاهو، هویج، اسفناج همراه با ۵/۲ قاشق غذاخوری روغن آووکادو بهتر جذب میشوند. مصرفکنندگان این روغن ۸ بار بیشتر آلفاکاروتن و ۱۳ بار بیشتر بتاکاروتن را جذب میکنند (موادی که از بیماریهای قلبی و سرطان پیشگیری میکنند).
به علاوه اگر روی سالاد خود روغن زیتون بریزید، چند سال به عمر خود اضافه کردهاید. محققان ایتالیایی با بررسی افراد ۶۰ ساله دریافتند رژیم غذایی سرشار از روغن زیتون و سبزیجات خام، خطر مرگ و میر را در آنها کاهش میدهد. اما این به آن معنا نیست که در خوردن این روغنها زیادهروی کنید زیرا روغن به هر حال پرکالری بوده و به راحتی میتواند موجب اضافه وزن شود.
ویتامین ها ترکیبات ارگانیکی هستند که از نظر بیولوژیکی فعال و برای فعالیت های فیزیولوژیکی بدن ضروری هستند. ویتامین ها به عنوان کوآنزیم متابولیکی نقش حیاتی در رشد و عملکرد طبیعی بافت ها دارند. کمبود یا زیادی ویتامین ها در بدن می تواند منشأ بسیاری از مشکلات پوستی شود. البته مصرف بیش از اندازه ویتامین ها فقط در گروه ویتامین های محلول در چربی یعنی ویتامین A، E، D و K ممکن است رخ دهد و در ویتامین های محلول در آب یعنی ویتامین C، B مشاهده نمی شود.
۱) ویتامین A: یک ویتامین محلول در چربی است که عمدتا در چربی های حیوانی، شیر و کبد و با مقدار کمتر در برگ سبزیجات سبز و مقدار بیشتر در هویج یافت می شود. مهم ترین نقش ویتامینA در پوست، نرمال کردن عملکرد اپیدرم پوست است به نحوی که کمبود آن می تواند باعث خشکی و زبری پوست شود. شکنندگی و تنک شدن موها و هیپرکراتوز فولیکولی پوست که پوست نمای پوست مرغ پیدا کند نیز از سایر عوارض کمبود ویتامین A در بدن است. زیادی ویتامین A در پوست می تواند باعث خشکی، زبری، خارش و پوسته ریزی و ترک لب ها شود.
۲) ویتامین D: این ویتامین که در کره، تخم مرغ، کبد و روغن کبد ماهی وجود دارد، باعث تنظیم متابولیسم کلسیم و فسفر شده و در پوست به دنبال تابش اشعه ماورای بنفش خورشید نیز ساخته می شود. بنابراین به کسانی که آفتاب کافی به پوست شان نمی رسد به علت استفاده از پوشش کامل بدن و همزمان استفاده از ضد آفتاب ها، توصیه می شود که ویتامین D را به صورت مکمل غذایی دریافت کنند. ویتامین D و آنالوگ های آن در تمایز سلول های اپیدرم نقش مهمی دارند به نحوی که از آنالوگ های ویتامینD در درمان پسوریازیس یا بیماری داء صدف استفاده می شود.
۳) ویتامین E : که در روغن های گیاهی و مغزها(آجیل) یافت می شود، یک آنتی آکسیدان قوی است و در ترمیم زخم ها و حفاظت پوست در مقابل آفتاب و جلوگیری از پیری زودرس پوست نقش مهمی دارد.
۴) ویتامین C: اسید آسکوربیک یک ویتامین محلول در آب است که به وفور در میوه و سبزی ها یافت می شود و نقش مهمی در تشکیل کلاژن و جذب آهن، متابولیسم اسیدفولیک و عملکرد صحیح گلبول های سفید ایفا می کند. در جامعه ما به خاطر وجود و وفور منابع غنی از ویتامین C، کمبود آن به ندرت دیده می شود. کمبود ویتامین C باعث هیپرکراتوز(زبر شدن) دهانه فولیکولی پوست اندام ها و تنه و شکنندگی موها، خون ریزی زیر پوستی، لثه ها و ضخیم شدن لثه می شود. این ویتامین به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی نقش مهمی در جلوگیری از پیری زودرس پوست و مقاومت بیشتر پوست در مقابل نور خورشید دارد و مصرف موضعی آن باعث روشن تر شدن پوست می شود.
۵) ویتامین های گروه B: از جمله ویتامین های محلول در آب و شامل ۸ ویتامین ضروری برای فعالیت بدن هستند. کمبود آن ها در سوء تغذیه شدید و در مواردی که کمبود روی و کمبود اسیدهای چرب ضروری وجود دارد، دیده می شود.
۶) کمبود ویتامین B۱ (تیامین): باعث بروز بیماری بری بری می شود. منابع غنی از ویتامین B۱، گوشت، مخمرها، جگر، تخم مرغ و سبزیجات هستند. تغییرات پوستی مخاطی از جمله ادم، التهاب و درد زبان از علائم کمبود آن است.
۷) ویتامین B۲ یا ریبوفلاوین: در شیر و غذاهای حاوی ویتامین B۲ یافت می شود. کمبود آن در پوست، بیماری پوستی شبیه درماتیت سبورتیک ایجاد می کند. از بین رفتن پرزهای زبان می تواند از دیگر علائم پوستی مخاطی آن باشد.
۸) ویتامین B۳ یا نیاسین: در جگر، ماهی سالمون و گوشت یافت می شود. نقش مهمی در واکنش های اکسیداسیون و احیای بدن ایفا می کند. نیاسین نقش مهمی در بیوسنتز لیپیدهای پوستی که نقش مهمی در عملکرد حفاظتی پوست دارند ایفا می کند. بیماری پلاگرا که شامل درماتیت، اسهال و فراموشی است ناشی از کمبود این ویتامین است. درماتیت ناشی از کمبود نیاسین به صورت قرمزی قرنیه در نواحی در معرض نور خورشید، همراه با پوسته ریزی و هیپرپیگمانتاسیون پوست آن نواحی است.
۹) ویتامین B۶ یا پیروکسیدین: به وفور در طبیعت یافت می شود. داروهایی مانند قرص های جلوگیری از بارداری، هیدرالازین و پنی سیلامین می توانند باعث کمبود آن شوند. کمبود آن باعث درماتیت دور دهان، التهاب دهان و زبان می شود.
۱۰) ویتامین B۱۲: در فرآورده های حیوانی به وفور یافت می شود. نقش مهمی در سنتز DNA دارد. یافته های پوستی کمبود ویتامین غیرشایع هستند ولی قرمزی و درد زبان، تیرگی بیشتر پوست در چین های بدن و کم خونی مگالوبلاستیک دیده می شود.
۱۱) ویتامین B۹ یا اسیدفولیک: در جگر، گوشت، شیرینی و برگ های سبز سبزیجات یافت می شود. مانند ویتامین B۱۲ در سنتز DNA نقش دارد. کمبود آن نیز باعث التهاب لب، زبان و مخاط و تغییر رنگ تیره پوست نواحی در معرض آفتاب می شود. کم خونی مگالوبلاستیک از علائم آن است.
کمبود ویتامین B۵، علائم پوستی مخاطی ندارد.
بیوتین یا ویتامین H، به وفور در جگر و به مقدار کمتر در گوشت، زرده تخم مرغ، مخمرها و گوجه فرنگی یافت و به علاوه در روده انسان توسط باکتری ها نیز ساخته می شود. کمبود بیوتین باعث ریزش مو، اگزمای پوست و گزگز پوست خواهد شد.
سرطان روده یکی از شایع ترین سرطان ها در سراسر جهان و ایران است.ذکر این نکته ضروری است که سرطان روده بزرگ، شایع تر است و سرطان روده کوچک، چندان شایع نیست و خطرناک هم نیست بنابراین قصد ما از سرطان روده، روده بزرگ است. جالب این است که با غربالگری ۹۰ در صد سرطان روده را می توان درمان کرد و این بیماری را که در مراحل آخر بسیار کشنده است، حذف کرد و جان بیمار را نجات داد.
دکتر پیام آزاده، فوق تخصص گوارش و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به خراسان می گوید: روده بزرگ شامل کولون و رکتوم می شود. سرطان روده بزرگ جزو بیماری های خطرناک است و از نظر شیوع دومین سرطان شایع و سومین علت مرگ ناشی از سرطان در تمام دنیا است. در ایران نیز همین آمار را داریم اما نکته تاسف بار این است که در ایران سن شیوع بیماری پایین تر از استاندارد جهانی است. طبعا تبعات روحی اجتماعی- اقتصادی آن نیز بیش تر است و پیش گیری و غربالگری و تشخیص زودرس و به موقع اهمیت بسیاری می یابد.
قبلا گفته ایم ارث و محیط و تداوم و تداخل این دو باعث بروز سرطان می شود. در سرطان روده تعامل این ۲ عامل به خصوص در میانسالان باعث بروز بیماری می شود.
● عوامل خطر
عوامل خطر احتمال ابتلا را بیش تر می کند و شناسایی و اصلاح و حذف آن ها شمار مبتلایان را کاهش می دهد. از نظر ژنتیک برخلاف پیشرفت های حیرت انگیز هنوز ژن ها قابل اصلاح نیستند بنابراین با غربالگری ما به استقبال بیماری می رویم.
عوامل محیطی نیز در ابتلا به سرطان روده بزرگ نقش دارند. یک انسان معمولی ۵ درصد ممکن است سرطان روده بزرگ بگیرد. از سویی در ۹۰ درصد موارد سرطان روده پس از ۵۰ سالگی بروز پیدا می کند مگر این که فرد ژن خاصی داشته باشد.بیش ترین شیوع این بیماری بین کسانی مشاهده می شود که اصلا زمینه اش را نداشته اند. بنابراین عوامل محیطی نقش جدی دارد و نقش غربالگری در این زمینه بسیار اهمیت پیدا می کند. به عبارتی ۹۵ درصد کسانی که سرطان روده می گیرند، «موردی» به آن مبتلا می شوند و به ندرت زیر ۴۰ سالگی به آن مبتلا می شوند.مردم جوامع غربی بیش از کشورهای جهان سوم مبتلا به سرطان روده می شوند. علت این است که رژیم غذایی آن ها متفاوت است. مطالعات نشان داده مصرف غذاهای پرچرب، گوشت قرمز و الکل باعث افزایش بیش از حد سرطان روده شده است، برعکس مصرف شیر، سبزیجات، میوه جات به خصوص اگر درصد فیبر بالایی داشته باشند، بروز سرطان روده را تا ۵۰ درصد کم کرده است.دومین عامل خطر مصرف سیگار است. مانند سایر سرطان ها سیگار با افزایش بروز سرطان های روده بدخیم در ارتباط است. سومین نکته ورزش است نقش ورزش در کاهش ابتلا به سرطان روده اثبات شده است.
طبق مطالعات هفته ای ۳ روز ورزش نسبتا سنگین مثل دو، باغبانی، دوچرخه سواری با کاهش ۲۰ تا ۲۵ درصد بروز سرطان های روده همراه بوده است.
چهارمین نکته این است که مطالعات نشان داده عوارض مصرف آسپرین به عنوان داروی ضد سرطان، بیش تر از فوایدش است و مصرف آن برای کاهش سرطان توصیه نمی شود.عوامل ژنتیکی و ارثی نیز نشان می دهد ژن هایی که شناخته شده اند حدود ۱۰۰ مورد با سرطان روده در ارتباط هستند و عامل ابتلای فرد به بیماری هستند.کلید اصلی شناسایی افراد در معرض خطر از نظر ژنتیکی، تاریخچه فامیلی است که آیا بیماری هایی که اشاره می کنیم در خود و خانواده اش بوده است یا خیر.
دکتر آزاده، ادامه می دهد: اولین بیماری که مرتبط با سرطان روده است و به صورت ارثی به کودکان می رسد بیماری پولیپوزفامیلیال است، فردی که مبتلا به این بیماری است تمام روده بزرگش پر از پولیپ است. این پولیپ ها از سن ۱۶ سالگی بروز پیدا می کند و صددرصد آن ها قبل از ۴۵ سالگی مبتلا به سرطان می شوند.
شناسایی این افراد در زمان طلایی بسیار اهمیت دارد و فردی که مبتلا به این بیماری است با تشخیص پزشک تصمیم به برداشتن روده بزرگ می گیرد تا از گزند سرطان روده در امان باشد.
به این ترتیب اگر کسی دارای پولیپ است با این اطلاعات می توانیم جانش را نجات دهیم زیرا در واقع مانع بروز یک سرطان صددرصدی شده ایم. برداشتن روده بیمار تهدیدکننده حیات وی نیست و مشکل جدی برای وی پیش نمی آید.گاهی نیز سرطان روده بدون پولیپ به ارث می رسد و این بیماری در جوانی و در قسمت راست روده مشاهده می شود و برخلاف قبلی سایر اعضای بدن را نیز مثل رحم، تخمدان، معده و... درگیر می کند.
شیوع بیماری «HNPCC» که معادل فارسی آن بیماری ارثی سرطان روده بدون پولیپ است کم تر است اما باید آن را مدنظر قرار داد. از سوی دیگر نقش خانواده و اقوام را نمی توان فراموش کرد. بستگان درجه اول، دوم یا سوم اگر دچار پولیپ یا سرطان شده باشند، زمینه سرطان روده را در فرد به خصوص اگر بستگان درجه اول باشند یا تعداد آن بستگان زیادتر باشد، بالا می برد، غربالگری برای این افراد بسیار ضروری و جدی است.هم چنین کسانی که بیماری های التهابی روده شامل کرونز و کولیت اولسرو هستند ۵ تا ۱۵ برابر بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به سرطان روده قرار دارند.مبتلایان به دیابت بالغین از آن جا که مقاومت به انسولین دارند، هم در خطر ابتلا به سرطان روده قرار دارند.
● غربالگری
در مورد کسانی که یک یا چند عامل خطر دارند باید چطور برخورد کنیم. دکتر آزاده توضیح داد: غربالگری یعنی جست وجوی سرطان در یک فرد سالم .اصول اولیه غربالگری شامل بدون عارضه بودن، موثر بودن ، قابل تشخیص، نتایج مثبت و منفی حداقل باشد، هزینه های آن قابل تحمل باشد و... است که آن را سخت می کند. غربالگری سرطان روده بسیار موثر بوده است و پس از تحقیقات فراوان استاندارد شده و در بسیاری از کشورهای پیشرفته به صورت روتین انجام می شود.روند و پیشرفت سرطان روده بسیار کند است و به تدریج پولیپ ها بدخیم می شود و از شروع پولیپ تا تبدیل شدن به یک پولیپ بدخیم ۱۰ سال طول می کشد و برداشتن آن ۹۰ درصد سرطان را به تاخیر می اندازد این بیماری ۹۰ درصد در سن پس از پنجاه سالگی بروز پیدا می کند.
چند نوع آزمون غربالگری وجود دارد که انتخاب آن بستگی به پزشک و بیمار دارد. یک یا تلفیقی از آن ها کمک کننده است.
بررسی مدفوع یک راه است و بین ۳۰ تا ۵۰ درصد سرطان در مراحل اولیه را شناسایی می کند. گوشت قرمز، ویتامین سی و داروهای ضدالتهاب یک هفته قبل از آزمایش استفاده نمی شود تا تست به صورت کاذب مثبت نشود. این روش ساده ترین و ارزان ترین روش تست سرطان روده است.دومین روش کولونوسکوپی است. حساس ترین، دقیق ترین و بهترین روش غربالگری سرطان روده است و حسن آن این است که غیر از تشخیص پولیپ، درمان انجام می شود اما روش سخت و دردناکی است. هرچند الان داروهایی آمده است که بیماران راحت تر این آزمایش را انجام می دهند، روش سوم عکس برداری از روده بزرگ است. دقت این روش از کولونوسکوپی کم تر است اما راحت تر است به عنوان روش استاندارد انجام می شود.
سیگموئی نوسکوپی هم یک روش دیگر است. ۵۰ تا ۶۰ درصد سرطان ها در قسمت چپ قرار می گیرد و چک این قسمت بسیار موثر است و در بسیاری از کشورها همراه با بررسی مدفوع انجام می شود. آخرین روش عکس برداری روده با سی تی اسکن است اما هزینه سنگینی دارد و حسن کولونوسکوپی را هم ندارد.
تست های ژنتیکی هم هم اکنون بسیار مد شده است و شجره نامه کسانی که اقوام و خانواده مبتلا به سرطان دارند، بررسی می شود و افراد در معرض خطر غربالگری می شوند.دکتر آزاده به مردم توصیه می کند: مردم به ۲ گروه پرخطر و کم خطر تقسیم بندی می شوند. اگر کسی دارای سابقه پولیپ یا سرطان روده، یا یکی از بستگان درجه اولش پولیپ یا سرطان روده داشت، یا ژن مستعد کننده سرطان یعنی یکی از بیماری های HNPCC و... داشت و یا دارای سابقه بیماری التهابی روده بود جزو افراد پرخطر جامعه است و باید از ۲۰ سالگی غربالگری را با روشی که متخصص گوارش توصیه می کند، انجام دهد.
افراد کم خطر از ۵۰ سالگی باید تحت غربالگری قرار گیرند.در سراسر دنیا شروع غربالگری با کولونوسکوپی انجام می شود، از ۵۰ سالگی شروع می شود و تا ۷۰ تا ۸۰ سالگی ادامه پیدا می کند.
نکته ای که نباید فراموش کرد این است که علایمی وجود دارد که هشداردهنده است و همیشه دلیل وجود سرطان نیست اما باید به آن ها توجه کرد و به پزشک متخصص مراجعه کرد.
دستگاه گوارش یک لوله توخالی است و اگر توموری داشته باشد علامتی نمی دهد، به همین علت است که غربالگری سرطان روده بسیار اهمیت دارد.
علایم سرطان های دستگاه گوارش عبارتند از: درد شکم، نفخ دایمی، تهوع و استفراغ مداوم، سوزش سردل، درد هنگام بلع غذا، کاهش اشتها، گیر کردن لقمه غذا، لاغری بدون علت، سوءهاضمه، تغییرات جدی در اجابت مزاج، یبوست طولانی، تغییر رنگ مدفوع، تغییر قطر مدفوع، احساس عدم تخلیه کامل پس از اجابت مزاج، احساس ضعف و خستگی و کاهش انرژی و عدم احساس بهبودی سلامت، این موارد همان طور که گفتیم همیشه نشانه یک بیماری جدی نیست اما نباید از کنار آن ها به راحتی گذشت.
جمله رایجی بین خانوادهها هست که: «بچه تا وقتی کوچک است، شیرین است ولی همین که بزرگ شد، دردسرهایش تازه شروع میشود. دیگر حرف گوش نمیکند و قابل کنترل نیست!» این توصیف شاید بیشتر وصف حال دوران نوجوانی باشد؛ یعنی دورهای از زندگی که آدم، نه بچه است، نه بزرگسال.
دوران نوجوانی یکی از بحرانیترین اوقات زندگی است از این نظر که بستر بسیاری از تحولات جسمی و روحی در فرد محسوب میشود. از این رو، مسوولیت هر چه بهتر گذراندن این دوران، بیشتر بر عهده خانواده است تا خود نوجوان که در آن ایام، چندان دربند سلامت روح و جسماش نیست. متخصصان تغذیه میگویند با رعایت برخی نکات تغذیهای میتوان سلامت این دوران و افزایش کیفیت زندگی را تضمین کرد.
نوجوانی از این جهت که سن رشد و بلوغ است، یکی از مهمترین دورههای زندگی به حساب میآید. برای اینکه بدانیم یک نوجوان در سنین رشد باید چه برنامه غذایی داشته باشد تا در آینده دچار مشکلات متعدد نشود، با برلیانت بزرگمهر، متخصص تغذیه و رژیم درمانی گفتگو کردهایم.
بزرگمهر معتقد است در سنین رشد، بهترین غذا برای نوجوان غذایی است که نیازهای تغذیهایاش را تأمین و به رشد او کمک میکند: «متاسفانه بسیاری از نوجوانان به خصوص دخترها که در این سن به ظاهر خودشان خیلی اهمیت میدهند، به رژیمهای لاغری روی میآورند. این رژیمها که اکثرا غیراصولی هستند، باعث میشوند که نوجوان، نه تنها به تناسباندامی که مدنظرش است نرسد؛ بلکه به خاطر کمبود انرژی دریافتی دچار لاغری مفرط و به خاطر رژیم غلط دچار کمبود مواد مغذی شده و روند طبیعی رشدش مختل شود. کمبودهای تغذیهای در نوجوانان میتواند به کوتاهی قد، کاهش مقاومت بدن در مقابل بیماریها و ابتلای مکرر به عفونتهای مختلف منجر شود.» او میگوید: «یک معیار خوب برای اینکه بدانیم انرژی مورد نیاز بدن نوجوان تأمین میشود یا نه، وزن اوست. اگر انرژی دریافتی بیش از حد نیاز باشد، نوجوان چاق میشود ولی اگر ببینیم مرتب در حال لاغر شدن است، یعنی انرژی کافی به بدنش نمیرسد. نشانه دیگری برای تشخیص کفایت انرژی این است که اگر نوجوان دایم احساس خستگی، کوفتگی و ضعف کند، یعنی انرژی کافی به بدنش نمیرسد چون نوجوانی زمان اوج نیاز به انرژی است و کسی که انرژیاش در این دوران پایین باشد، به احتمال زیاد از کمبود انرژی رنج میبرد.» پس رژیم گرفتن برای نوجوانان درحال رشد اصلا توصیه نمیشود، مگر اینکه خیلی اضافه وزن داشته باشد که در آن صورت نیز بهتر است با یک متخصص تغذیه و رژیم درمانی مشورت شود.
● در نوجوانی باید چه غذاهایی خورد؟
حالا باید دید به غیر از انرژی که بهتر است از طریق کربوهیدراتها (قندها) و چربیها، به میزان کافی تأمین شود، بدن یک نوجوان به چه مواد مغذی دیگری احتیاج دارد؟ این متخصص تغذیه میگوید: «پروتئین یکی از مواد ضروری است که باید در غذای روزانه نوجوانها وجود داشته باشد چون سلولهای بدن از پروتئین تشکیل شدهاند. البته نصف یا دو سوم پروتئین دریافتی نوجوانان باید پروتئین حیوانی با کیفیت و ارزش بیولوژیکی بالا باشد. تخم مرغ، شیر و لبنیات، گوشت قرمز و سفید، جگر، دل و قلوه منابع عمده پروتئین حیوانی هستند.البته انواع مغزها و حبوبات و غلات هم دارای پروتئین بوده ولی ارزش بیولوژیکی این پروتئینها خیلی بالا نیست، مگر اینکه دو گروه از اینها با هم مصرف شود؛ مثلا انواع حبوبات با غلات، نمونهاش عدسی با نان، عدس پلو، خوراک لوبیا چیتی با نان.» ایشان ادامه میدهد که بعد از پروتئین، ویتامینهایی مثل Aو D نیز در روند رشد نوجوان موثرند:«منابع اصلی ویتامین A دو دستهاند: گیاهی و حیوانی. منابع حیوانی مثل جگر، دل، قلوه، کره و زرده تخم مرغ و منابع گیاهی از سبزیهای برگ سبز، هویج، گوجه فرنگی و میوههایی مثل طالبی، زردآلو، هلو، آلو و خرمالو تشکیل شدهاند.» ولی در مورد ویتامین D اوضاع کمی فرق میکند. این ویتامین در اصل از طریق تابش مستقیم اشعه ماورایبنفش آفتاب به پوست تأمین میشود، یعنی همان اشعهای که ما از دستش فرار میکنیم و برای اینکه پوستمان خراب نشود، با ضدآفتاب به جنگش میرویم.
البته قابل انکار نیست که اشعه ماورایبنفش برای پوست ضرر دارد ولی اگر چند دقیقه در روز در معرض تابش آن قرار بگیریم، نیازمان به ویتامین D تأمین میشود؛ البته نه از پشت شیشه یا پرده یا لباس، بلکه بدون هیچ واسطهای و کاملا مستقیم! اما اگر این ویتامین از طریق آفتاب به بدن نرسد، هیچ راه دیگری ندارد جز مصرف منابع دارویی با مشورت پزشک. این را هم بدانید که اگر ویتامین D کافی در بدن وجود نداشته باشد، جذب کلسیم و فسفری که از طریق غذاها دریافت میکنیم در روده به خوبی انجام نخواهد شد.
● اگر «روی» نخورید، قدتان کوتاه میشود!
کلسیم و فسفر، دو ماده معدنی هستند که در رشد نوجوانها نقش مهمی دارند. بزرگمهر در این باره میگوید:« برای تأمین کلسیم باید در برنامه غذایی نوجوانان لبنیات کافی وجود داشته باشد، یعنی شیر، پنیر، ماست وکشک اما فراموش نکنید که کره جزو گروه لبنیات محسوب نمیشود و جزو چربیهاست. از منابع دیگر کلسیم، ماهیهایی هستند که با استخوان خورده میشوند مثل کیلکا و ساردین.» فسفر را هم میتوان در انواع ماهیها و غذاهای دریایی پیدا کرد. اما عامل موثر دیگر روی رشد نوجوان، عنصر ید است: «از دوران جنینی تا دوران جوانی که انسان رشد میکند، عنصر ید دخالت دارد. این ماده معدنی را میتوان در شیر، لبنیات، سبزیجات و میوهها یافت، به شرطی که خاک مزروعی حاوی ید باشد اما برای ما که در مناطق کوهستانی زندگی میکنیم، خاک به میزان کافی ید ندارد. درنتیجه باید ید را از طریق نمکهای ید دار به بدن رساند.» روی هم ماده معدنی بسیار موثری است تا جایی که کمبودش در دوران کودکی میتواند به کوتولگی منجر شود.
خانم بزرگمهر میگوید: «روی هم در منابع اصلی پروتئینهای حیوانی مثل گوشت قرمز و سفید، تخم مرغ، دل و جگر به میزان کافی وجود دارد. البته پروتئینهای گیاهی هم روی دارند ولی جذب روی موجود در پروتئینهای گیاهی چندان خوب نیست.» ایشان در نهایت به خانوادههای نوجوانان توصیه میکند که برنامه غذایی کامل و متنوعی برای آنها فراهم کرده و حتیالامکان مصرف فستفودها و تنقلات مضر را برای فرزندانشان محدود کنند تا رشدشان دچار اختلال نشود.